کد خبر 1298437
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۲

یک روزنامه زنجیره‌ای اذعان کرد: «مردم کلا از اصلاح‌طلبان مأیوس شده‌اند».

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:

به نظر می‌رسد همین آگاهی از سرخوردگی مردم و ضمنا اقبال ۷۲ درصدی به آقای رئیسی در نظرسنجی‌ها، علت عقده‌گشایی بی‌ملاحظه افراطیون مدعی اصلاحات، علیه دولت نوپا باشد.

روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی نوشت: ناامیدیِ حاکمِ حاصل از عملکرد دولت دوازدهم بر بخش عظیمی از جامعه به‌عنوان پشتوانه جریان اصلاح‌طلبی سبب شد تا حامیان این جریان در کنش‌های سیاسی گوشه عزلت گزیده، آن بر سرِ اصلاح‌طلبان و جریان اصلاح‌طلبی آید که به‌زعم کسانی چون راقم سطور، نه اصلاح‌طلبان که اصلاح‌طلبی به مسلخ رفت و جنازه‌اش تشییع شد. این امر سبب شد تا اقلیتی نسبتاً ثابت(به نسبت واجدین شرایط رای) به‌عنوان پایگاه اجتماعی جریان اصول‌گرایی بتوانندکاندیداها / کاندیدای موردنظر خود را بدون دغدغه رقابت‌های انتخاباتیِ مجلس یازدهم و ریاست‌جمهوری سیزدهم بر دو قوه قانون‌گذاری و اجرایی کشور بنشانند.

مدیریت منفعل و ناکارآمد دولت دوازدهم و انگشت نهادن بر ضعف‌های آن - اعم از وابسته یا غیروابسته به تحریم‌ها و برجام - از سوی وابستگانِ به جریان اصول‌گرایی و در شیپور دمیدن مدام در فضای یأس‌آلود ایجاد شده ‌از یک‌سو، تبلیغات گسترده و تلقین شده به بدنه اجتماعیِ جریان اصول‌گرایی مبنی بر اینکه بیش ‌از ۷۰ درصد معضلات و مسائل معتنابه کشور، بالاخص در حوزه اقتصادی، حاصل سوءمدیریت و ناکارآمدی دولت وقت است و با روی کار آمدن دولت همسو با جریان مذکور چنان گشایشی در امور صورت خواهد گرفت که توافق در برجام نه تنها تاثیری آنچنان بر اقتصاد و وضعیت معیشتی مردم نخواهد داشت که گزینه آخر رفع اندک مشکلات مرتبط با آن خواهد بود از سوی دیگر، سبب شد تا هر چه از مزرعه اصلاح‌طلبی ناامیدی رویید در مزرعه جریان اصول‌گرایی بذر امید کاشته شود.

نویسنده می‌افزاید: اکنون که قریب به ۳ ماه از جلوس آقای رئیسی به‌عنوان نماینده جریان اصول‌گرایی بر کرسی دومین جایگاه قدرت کشور با کوله‌باری از امیدِ وعده‌ داده ‌شده به آینده روشن در تبلیغات انتخاباتیِ ایشان و حامیانشان می‌گذرد با معرفی آخرین وزیر جا مانده از دولتِ متشکل از افرادی که اکثریت آنها منتقدان زیادی را نسبت به توانایی‌ها و تخصص‌ و سوابق اجرایی به‌همراه دارند، هرچند زودهنگام است که بتوان نظری قطعی در خصوص عملکرد هر یک از آنها ارائه داد، ارزیابی عملکرد آنها از سوی کارشناسان می‌تواند آغازی باشد برای به چالش کشیدن برونداد آنچه را که بر طبل تبلیغاتی برنامه‌ها و اهداف ایشان در دفاع از برنامه‌های خود در جلب رضایت و رای اعتماد مجلسِ همسو با خود ارائه داده‌اند.

طولانی و پیوسته بودن سفرهای استانی آقای رئیسی و هیئت دولت در طول سه ماه گذشته به منظور آشنایی بیشتر و گشودن گره از مشکلات مردم، انتظارات فراوانی را برای توده‌های مردم (بخوانید هوادارانش) به وجود آورده و می‌آورد که ممکن است در سیاستگذاری‌های کلانِ سیاست مُدرن به دلایل متعددی اعم از کارشناسی یا بودجه و... یا به فراموشی سپرده شود و یا قابلیت اجرایی نیابد و با گذشت زمان کورسوهای امید را به ناامیدی بدل کند.

با عنایت به آنچه آمد این سوال پیش می‌آید که آیا با ادامه روند کنونی، دولت سیزدهم می‌تواند بذر امیدِ کاشته شده در مزرعه خود را درو نماید یا نتیجه عملکردش در پایان چهار سال همان خواهد بود که بر بدنه اجتماعی جریان اصلاح‌طلبی در طول دولت دوازدهم آمد؟ و... و آیا رئیسی برای جریان اصولگرایی به مثابه همانی خواهد بود که روحانی برای جریان اصلاح‌طلبی؟

در یادداشت روزنامه زنجیره‌ای، حاوی یک خبر قطعی و یک تحلیل باسمه‌ای (آرزوی عقده‌گشایانه) است. ناامیدی مردم از افراطیون مدعی اصلاحات و اعتدال، یک خبر قطعی است که در اثر سوءمدیریت ۸ ساله آنها و فاصله‌گیری اشرافی از مردم اتفاق افتاده است.

اما کپی کردن همین ناامیدی نسبت به مدعیان اعتدال و اصلاحات و مشابهت‌سازی با دولتی که دو ماه و نیم بیشتر از تشکیل آن نمی‌گذرد، صرفا انگیزه‌های خباثت‌آلود برای انداختن دولت از چشم مردم را نشان می‌دهد و حال آنکه به شهادت نظرسنجی‌های داخلی و خارجی (از جمله مؤسسات گالوپ و دانشگاه مریلند و ایسپا و...) میزان محبوبیت و مقبولیت آقای رئیسی در همین دو ماه افزایش یافته و به بالای ۷۰ درصد رسیده که علت آن همت دولت به حضور در میان مردم، مهار بحران کرونا و واکسیناسیون، جدیت در مبارزه با فساد و بستن گلوگاه‌های آن، صداقت و صراحت با افکار عمومی و... است.

ضمنا مردم فرق رئیس‌جمهوری که با مردم صادق است و به هنگام بروز مشکل در میان و کنار مردم است، با دولتمردانی که با مردم همراه و روراست نبودند را کاملا درک می‌کنند.