کارشناس مسائل روسیه: دولت روحانی متأسفانه تمایلی به همکاری با روسیه و حتی چین نداشت و بیشتر به سمت اروپا و غرب گرایش داشت. این رویکرد باعث گلایه‌مندی چینی‌ها شد.

سرویس سیاست مشرق- سخنگوی وزارت خارجه در آخرین نشست خبری، از سفر رئیس‌جمهور به روسیه خبر داده و اعلام کرد که سید ابراهیم رئیسی به دعوت ولادمیر پوتین از آن کشور دیدار می‌کند. دیمیتری پسکوف سخنگوی مطبوعاتی رئیس‌جمهوری روسیه نیز اعلام کرده است که کرملین برای نشست سران ایران و روسیه خود را آماده کرده است. پیش‌ازاین رئیسی و پوتین در یک گفتگوی تلفنی از آمادگی دو طرف برای تکمیل توافق‌نامه ۲۰ ساله میان دو کشور خبر داده‌اند.

توافق ۲۰ ساله میان تهران و مسکو در دولت هاشمی رفسنجانی میان دو کشور به امضا رسیده است. اما در آن زمان هاشمی استراتژی «غرب منهای آمریکا» را پیگیری کرده و گمان می‌کرد اروپایی‌ها می‌توانند شریک راهبردی مناسبی برای ایران باشند. البته بعدها مشخص شد که کشورهایی اروپایی بدون اجازه آمریکا حتی آب هم نخواهند خورد. این تاکتیک در زمان روحانی به شیوه دیگر اجراشده و دولت تدبیر با شعار «ارتباط با کدخدا» این بار مسیری برعکس دولت هاشمی را در پیش گرفت. حسن روحانی فکر می‌کرد در جاده ناهموار و سنگلاخی ارتباط با غرب باید به‌صورت مستقیم با آمریکایی‌ها معامله کرد. این رؤیا خیلی زود به سراب تبدیل‌شده و به‌جای سرریز شدن دلارهای غربی به ایران ترامپ از برجام خارج شد!برخی کارشناسان اعتقاددارند که در شش ماه پایانی دولت روحانی به دلیل معلق بودن مذاکرات وین کشور به حال خود رهاشده و عملاً اقدامی در جهت بهبود وضعیت اقتصاد و معیشت از جانب دولت وقت انجام‌نشده است.

عماد آبشناس کارشناس مسائل روسیه دراین‌باره به «مشرق» می‌گوید: «برخی به طمع همکاری با غرب زیر میز ارتباط با شرق زدند؛ آن‌ها فکر می‌کردند روسیه نمی‌تواند شریک راهبردی مناسبی برای ایران باشد؛ ازاین‌رو در مسیر همکاری‌ها سنگ‌اندازی می‌کردند.» باروی کار آمدن دولت سیزدهم سید ابراهیم رئیسی در اولین کنفرانس خبری اعلام کرد که در سیاست خارجی همه چیز برجام نیست. اشاره او به این موضوع بود که دولت وضعیت کشور را به مسئله ارتباط با آمریکا گره نخواهد زد. رئیسی در اولین سفر دیپلماتیک خود به «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان سفر کرد و با نهایی کردن عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای نشان داد که پنجره‌های دیپلماسی کشور به سمت شرق با اولویت همسایگان باز است.

بخشی از این ارتباط با شرق با اجرایی شدن توافق ۲۵ ساله با چین و تفاهم ۲۰ ساله با روسیه قابل تفسیر است. عماد آبشناس دراین‌باره می‌گوید: امیدوارم سند توافق همکاری‌های ۲۰ ساله میان ایران و روسیه در دولت رئیسی به نتیجه مطلوب برسد؛ در این دولت دو کشور در نزدیک‌ترین مرز منافع مشترک قرار دارند.

در ادامه گفتگوی «مشرق» با عماد آبشناس کارشناس مسائل قفقاز را می‌خوانید.

میان ایران و روسیه سنگ‌اندازی می‌کنند!

روابط ایران و روسیه از مدت‌ها قبل به حالت استراتژیک درآمده است، ازاین‌رو سفر رئیس‌جمهور به مسکو از اهمیت بالایی برخوردار است. پیش‌بینی می‌شود که در این سفر توافقاتی به امضا رسیده و همکاری‌های ایران و روسیه در پی این سفر به یکدیگر نزدیک‌تر شود. توافق ۲۰ ساله در دولت هاشمی میان دو کشور امضا شد. قرار بر این بود که با کمک این توافق سطح همکاری‌های دو کشور بالا رفته و ارتباطات دوجانبه تسهیل شود. این توافق در دولت روحانی تمدید شد؛ به نظر می‌رسد که در سفر آقای رئیسی به مسکو سطح این توافق ارتقاء یافته و این بار سندهای همکاری توسط روسای جمهور دو کشور امضا شود. پیش‌ازاین توافق ۲۰ ساله توسط وزرای خارجه امضاشده است.

طبیعتاً این تفاهم‌نامه زمینه‌های همکاری وسیع میان دو کشور را افزایش می‌دهد. اما باید توجه داشته باشیم که پارمترهای مربوط به منافع ملی دو کشور سطح همکاری دو کشور را تعیین می‌کند، درواقع نباید توقع داشته باشیم با امضای این توافق همه‌چیز حل‌وفصل شده و به‌صورت اتوماتیک پیش برود. این توافق پیش‌ازاین توسط دو دولت امضاشده است؛ اما به دلایل متعدد به نتیجه دلخواه نرسیده است. در حال حاضر با توجه به اینکه اهداف استراتژیک ایران و روسیه به یکدیگر نزدیک شده است؛ ازاین‌رو انتظار می‌رود که یک سری مسائل حل‌شده و سنگ‌اندازی در اجرای تفاهم‌نامه برداشته شود. به‌عنوان‌مثال درزمینهٔ تبادل بانکی؛ حمل نقل؛ پشتیانی سیاسی و نظامی می‌توان همکاری وسیع داشت. هر دو کشور امکانات و توانایی‌هایی دارند که می‌توانند به هم منتقل کنند.  وقتی هواپیمای جنگی روسیه توسط ترکیه ساقط شد؛ مسکو به‌سرعت آنکارا را تحریم کرد؛ اما به دلیل داشتن تفاهم‌نامه همکاری فرصتی بود که کالاهای تجاری مانند سبزیجات و لبنیات را به روسیه صادر کنیم؛ اما تجار از این فرصت استفاده نکردند.

روحانی اعتقادی به کار کردن با شرق نداشت

دولت روحانی متأسفانه درزمینهٔ همکاری با روسیه و حتی چین تمایلی به همکاری نداشت و بیشتر به سمت اروپا و غرب گرایش داشت. این رویکرد باعث گلایه‌مندی چینی‌ها شد. در دوره قبلی تحریم‌ها پکن کمک فراوانی به ایران کرد؛ اما به‌محض امضای برجام طرف ایرانی به‌صورت کامل چین را کنار گذاشت. جالب آنکه وقتی ترامپ برجام را کنار گذاشت دولت وقت دوباره به سمت چین رفته و تقاضای همکاری کرد؛ اما این بار پکن به‌شدت مردد بود؛ آن‌ها می‌گفتند از کجا معلوم دوباره شما ما را دور نزده و به سراغ غرب نروید! این رفتار برای دستگاه دیپلماسی ایران بد و ناخوشایند است.

با رابطه استراتژیک هنوز فاصله‌داریم

روابط کشورها را منافع مشترک تأمین می‌کند، برخی بر اساس احساس شخصی و تحت تأثیر رسانه‌های غربی تحلیل می‌کنند. در علوم سیاسی منافع کشورها سطح همکاری را تعیین می‌کند. در حال حاضر ایران و روسیه منافع مشترک دارند. به‌عنوان‌مثال در سوریه نیروهای دو کشور علیه تروریسم در یک جبهه مشترک می‌جنگند. این منافع مشترک موجبات آن را فراهم می‌کند که دو کشور به هم نزدیک شوند. با توجه به اینکه آمریکا و اروپا ایران؛ روسیه و چین را در یک محور و دشمن واحد می‌بینند پس به‌صورت طبیعی این سه کشور به هم نزدیک شده و متحد شوند.

ستاد جنگ روانی، روس ستیزی می‌کند

دشمن در جنگ رسانه‌ای و روانی بسیار قوی است؛ آن‌ها می‌دانند که اقتدار ایران در مذاکرات وین شرایطی را فراهم کرده که آمریکایی‌ها در مذاکرات عقب‌نشینی کرده و جمهوری اسلامی ایران دست بالا را در مذاکرات دارد. حمایت قاطع چین و روسیه از مواضع ایران باعث اقتدار دیپلمات‌های ایرانی در مذاکرات شده است؛ ازاین‌رو سعی می‌کنند همکاری‌ها با روسیه و چین را به حاشیه برده و تفرقه ایجاد کنند. هدف دشمن آن است که این همکاری‌ها را تخریب کنند. به‌عنوان‌مثال من شنیده‌ام که می‌گویند اولیانوف در مذاکرات نماینده ایران است و سخنگوی ایران شده است! یا آنکه اولیانوف غرب‌گرا است. این دست سخنان تنها به جهت مسموم کردن ذهن مخاطب (به‌ویژه مخاطب فارسی‌زبان) از سوی ستاد جنگ روانی سازمان‌دهی می‌شود. واقعیت آن است که ساختار وزارت خارجه روسیه به‌گونه‌ای است که هیچ فردی نمی‌تواند خارج از محدوده تعیین‌شده حرکت کند. تخریب اولیانوف به این دلیل است که او و نماینده چین در مذاکرات حامی هیئت ایرانی بوده و از مواضع بر حق جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین حمایت می‌کنند.