به گزارش مشرق، «روزنامه کیهان» در اخبار ویژه خود نوشت:
این رسانهها طی چهار پنج ماه اخیر که دولت جدید روی کار آمده، به انحای مختلف سعی کردهاند ضمن هوچیگری و شانتاژ و تحریف مسائل، عصا زیر بغل آمریکا بگذارند. آنها زمانی به آقای امیرعبداللهیان حمله کردند و مدعی شدند او مثل ظریف زبان انگلیسی نمیداند. سپس به آقای علی باقری حملهور شدند و به نیابت از باجگیرهای آمریکایی و اروپایی نوشتند دولت ایران چرا کسی را متولی مذاکره کرده که به روند تدوین و اجرای (نادرست) برجام اعتراض داشته است؟(!) مدعی شدند انتخاب باقری معاونت وزارت خارجه و ریاست تیم مذاکرهکننده، آمریکا و تروئیکای اروپایی را ناراحت میکند!
رسانههای اجارهای در ادامه، بهجای اینکه از تیم بایدن طلبکار شوند و بپرسند چرا دولت دموکراتها نیز به همان روش باجگیرانه دولت ترامپ در زمینه فشار حداکثری عمل میکند و به تعهدات دولت اسبق آمریکا برنمیگردد، دولت و وزارت خارجه ایران را سرزنش کردند که چرا مشغول مطالعه و اصلاح روند نافرجام مذاکرات در دولت روحانی است؟!
اما اخیرا انتشار یک عکس از دیدار اولیانوف نماینده روسیه در وین و رابرت مالی(نماینده ویژه آمریکا در امور ایران) هم بهانهای شد تا رسانههای اجارهای غربگرا، عملیات روانی دیگری را تدارک کنند. این رسانهها میگویند چرا مستقیم با آمریکا مذاکره نمیکنیم و به دلال دومی اجازه معامله میدهیم؟ یا به استناد متنی منتشر شده از اولیانوف در فارینپالیسی که رد و تصحیح شد، مدعی شدهاند ایران از مواضع خود عقبنشینی کرده و روسیه و چین، جای ایران تصمیم میگیرند و...
این تقلای رسانهای در حالی است که اولا در همین ایام اخیر، رابرت مالی تصریح کرد «ما حاضر به پذیرش توافقی بدتر از برجام نیستیم، زیرا ایران برنامه هستهای خود را توسعه داده است». کجای این سخن از عقبنشینی ایران حکایت میکند؟ برعکس، به افزایش فشار ایران اشاره میکند.
ثانیاً همان گونه که تروئیکای اروپایی یا نماینده آمریکا ملاقات و مذاکره میکنند، نمایندگان روسیه و چین هم میتوانند مذاکرات مشابهی داشته باشند، اما عجیب است که رسانههای مذکور، از هماهنگی تروئیکای اروپایی و آمریکایی برای فشار بیشتر به ایران هیجانزده میشوند، اما دیدار نماینده روسیه با طرف آمریکایی را بهانه عقدهگشایی قرار میدهند.
ثالثاً ایران دو سال قبل از برجام به اندازه کافی با مقامات آمریکایی مذاکره کرده و حاصل آن، کلاهی است که طرف آمریکایی بر سر دولت وقت ایران گذاشته و توانسته، به مدت دو سال هم دولت وقت ایران را - با وجود خروج خود از توافق- وادار به ادامه انجام تعهدات کند! آمریکا اکنون عضو برجام نیست و اگر هم به بازگشت تمایل نشان میدهد، نه برای لغو تحریمها، بلکه برای دسترسی به مکانیسم ماشه برجام است که با غفلت تیم مذاکره کننده سابق، در برجام گنجانده شده است.
در مقابل ایران به روشی اعلام کرده شرط بازگشت آمریکا به برجام، لغو همه تحریمها به نحوی است که کشورمان بتواند بدون مزاحمت تجارت کند، صادرات داشته باشد و به درآمدها دسترسی پیدا کند. ایران همچنین تضمین آمریکا برای عدم تکرار عهدشکنی قبلی را مطالبه میکند.
در این مسیر، طبیعتاً نه روسیه و چین و نه تروئیکای اروپایی، و نه هیچ دولت دیگری نمیتوانند از ایران توقع داشته باشند که بدون برآورده شدن مطالبات مشروعش، اجازه بازگشت آمریکا به برجام را بدهد.
حقانیت حقوقی ایران در کنار احیای مؤلفههای اقتدار و بازدارندگی، واقعیت روشنی است که تمام محافل غربی به آن اذعان دارند؛ اتفاقی که موجب شده آمریکا در موقعیت تحقیرشدگی و بدهکاری قرار بگیرد؛ و همین برای پادوهای غرب، گران تمام شده است.
این نکته هم گفتنی است که پس از جدیتر شدن توافقات ۲۵ ساله و ۲۰ ساله با چین و روسیه، تحرکات طیف غربگرا به نیابت از آمریکا و غرب شدت یافته است. بخشی از این فضاسازیها نیز به خاطر سفر مهمی است که رئیسجمهور تا چند هفته دیگر به دعوت همتای روسی، به مسکو انجام میدهد.