کد خبر 1327988
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۰۸:۱۵

حرف زدن داماد جوان در خواب راز سرقت میلیاردی او از خانه پدرزنش را برملا کرد.

به گزارش مشرق، دی‌ماه‌سال قبل بود که به مأموران پلیس تهران خبر رسید سارق یا سارقانی از خانه‌ای در یکی از خیابان‌های شرقی تهران بیش از ۲ میلیارد تومان طلا و دلار سرقت کرده‌اند.

با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل حادثه شدند که در بررسی دوربین‌های مداربسته مشخص شد سارقان دو مرد ناشناس هستند که نیمه‌های شب زمانی که خانه خالی بوده با نقاب وارد آنجا شده و پس از تخریب در ورودی اموال قیمتی خانه را سرقت کرده‌اند.

صاحبخانه در تحقیقات پلیسی گفت: وضع مالی‌ام خوب است و دو دستگاه خودرو داشتم که مدتی قبل از طریق دوستانم متوجه شدم احتمال دارد دلار گران شود و به همین خاطر یکی از خودروهایم را فروختم و با پول آن دلار خریدم. از قبل هم مقداری دلار و طلا داشتم که با دلارهای جدید بیش از ۲‌میلیارد تومان می‌شد. من همه دلارها و طلاها را در قسمتی از تختخوابم جاسازی کرده‌بودم و خاطر جمع بودم که سارقان اگر به خانه‌ام دستبرد بزنند جاسازی دلارها را پیدا نمی‌کنند. دو روز قبل همراه خانواده ام به مسافرت رفتم تا اینکه دقایقی قبل وقتی برگشتم دیدم در خانه‌ام تخریب شده و تمامی وسایل زندگی‌ام بهم ریخته‌است که حکایت از آن داشت سارقانی به خانه‌ام دستبرد زده‌اند. بلافاصله به محل جاسازی دلارها و طلاها رفتم که دیدم سارقان همه اموالم را سرقت کرده‌اند.

با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

بررسی‌های پلیسی نشان داد سارقان هیچ رد و اثری از خود به‌جای نگذاشته‌اند و به صورت حرفه‌ای دست به سرقت زده‌اند.

یک سال بعد

چند روز قبل در حالی که یکسال از حادثه سرقت ۲ میلیاردی گذشته بود و مأموران هنوز هم ردی از سارقان به‌دست نیاورده بودند، زن جوانی به اداره پلیس رفت و اعلام کرد سارقان ۲ میلیاردی خانه پدرش را می‌شناسد.

وی به مأموران پلیس گفت: شوهرم یکسال قبل همراه یکی از دوستانش به خانه پدرم دستبرد زده‌بود و این موضوع را چند شب قبل متوجه شدم. شوهرم عادت دارد در خواب حرف بزند و این موضوع برای من عادی است، چون او همیشه درخواب صحبت می‌کند، اما چند شب قبل متوجه شدم او درخواب درباره دلارهای سرقتی حرف می‌زند و می‌گوید «سهم من بیشتر است، چون نقشه را من طراحی کرده‌ام». ابتدا توجهی نکردم، اما وقتی چند شب این موضوع تکرار شد شک کردم و در خواب از شوهرم موضوع دلارهای سرقتی را سؤال کردم که دست و پا شکسته گفت «دلارهای پدر زنم را سرقت کرده‌ام».

وقتی از خواب بیدار شد از او دوباره سؤال کردم و او هم که فهمید دستش رو شده به سرقت اعتراف کرد و از من خواست راز این سرقت را بر ملا نکنم، اما من تصمیم گرفتم او را به پلیس معرفی کنم. چون پدرم پس از اینکه اموالش به سرقت رفت دچار مشکل مالی شد و حتی در کارش تا مرز ورشکستگی هم پیش رفت و الان هم هنوز مشکل مالی دارد. پدرم به خاطر این حادثه بیماری افسردگی گرفت و من از این موضوع خیلی ناراحت هستم.

بازداشت داماد خطاکار

بدین ترتیب مأموران پلیس با به‌دست آوردن این اطلاعات به دستور بازپرس پرونده داماد شاکی را به اتهام سرقت بازداشت کردند. متهم در بازجویی‌ها ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبه‌رو شد به سرقت از خانه پدر زنش با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد. وی در ادعایی گفت: چند ماه قبل از حادثه من از شرکت محل کارم اخراج و بیکار شدم. پس از این مشکل مالی پیدا کردم، اما نمی‌خواستم موضوع بیکاری ام را به همسرم بگویم تا اینکه متوجه شدم پدر زنم یکی از خودروهایش را فروخته و دلار خریده است. من وسوسه شدم که دلارهای پدر زنم را سرقت کنم، چون از محل نگهداری آن با خبر بودم. به همین خاطر با یکی از دوستانم که او هم به خاطر بیماری کرونا از محل کارش تعدیل شده‌بود مشورت کردم و او هم قبول کرد.

شبی که پدر زن و مادر زنم به مسافرت رفته بودند همراه دوستم نقاب زدیم و به خانه‌اش رفتیم و اموالش را سرقت کردیم. از آنجایی که می‌خواستیم پلیس را فریب دهیم در ورودی را تخریب کردیم و تمامی وسایل خانه را بهم ریختیم که پلیس احتمال دهد سارقان افراد غریبه‌ای بوده‌اند. اموال سرقتی مدتی در اختیار من بود تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و در این مدت مقداری را فروختیم و خرج کردیم تا اینکه مدتی قبل اموال سرقتی را تقسیم کردیم، اما من انتظار داشتم سهم بیشتری گیر من بیاید و همین موضوع باعث اختلاف ما شد که شب‌ها در خواب درباره آن با همدستم مشاجره می‌کردم که آخر بعد از یکسال صحبت کردن در خواب راز سرقت ما را بر ملا کرد.

سپس مأموران پلیس همدست سارق را هم بازداشت کردند و وی در بازجویی‌ها حرف‌های داماد شاکی را تأیید کرد. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.

منبع:جوان