به گزارش مشرق، «جورج قرداحی» روز جمعه دوازدهم آذر پس از نزدیک به سه ماه فشار عربستان سعودی و محور عربی همسو با این کشور علیه وی، از مقام خود به عنوان وزیر اطلاع رسانی لبنان استعفا کرد.
قرداحی سه ماه قبل از آنکه به عنوان وزیر کابینه دولت نجیب میقاتی انتخاب شود، از جنگ عربستان در یمن انتقاد کرده و آن را بیهوده دانسته و گفته بود که انصارالله یمن همانند حزب الله، از کیان و کشورشان دفاع میکنند که این اظهارات منطقی وی خشم گسترده ریاض و فشارهای گسترده آن بر مقامات لبنانی و قطع روابط دوجانبه را به دنبال داشت.
این درحالی است که بسیاری از ناظران معتقدند استعفای جورج قرداحی تغییری در مناسبات عربستان با لبنان به وجود نخواهد آورد و ریاض با اصل دولت لبنان و حضور حزب الله در این کشور مشکل دارد.
در بیروت با حضور در منزل قرداحی در منطقه «کِسِروان» به گفتگو با این شخصیت رسانهای و وزیر اطلاع رسانی سابق لبنان پرداخته است که مشروح آن از نظر خوانندگان گرامی میگذرد.
قرداحی در این گفتگو بار دیگر بر موضع اصولی خود مبنی بر بیهوده بودن تجاوزگری نظامی ائتلاف سعودی اماراتی به یمن تاکید کرد. او در این باره میگوید: در واقع همان چیزی را گفتم که پیش از این دبیرکل سازمان ملل و همچنین مسئولان ارشد در سراسر جهان از آمریکا گرفته تا مسئولان فرانسوی و مسئولان عربی و حتی لبنانیها درباره این جنگ گفته بودند، مبنی بر اینکه جنگ یمن جنگی بیهوده است.
البته قرداحی معتقد است که عربستان و کشورهای همسو با آنها به دنبال بهانه و دستاویزی برای قطع روابط با لبنان و مشکل آفرینی برای این کشور و مردم آن بوده و اظهارات منطقی وی را برای فرصت برای تحقق این هدف خود دانستند.
پس از آنکه اظهارات شما در صدر شبکههای ارتباط اجتماعی قرار گرفت، امروز گفتگوی خود را با این سوال آغاز میکنیم که شما مواضع کشورهای حوزه خلیج فارس را بعد از استعفای خودتان و همچنین بعد از سفر «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی به این کشورها چگونه ارزیابی میکنید؟
قرداحی: من میخواستم استعفایم مثل یک تیر هوایی نباشد و یک بازگشت عملی و مثبت برای لبنان داشته باشد و روابط لبنان با کشورهای حوزه خلیج فارس که با آنها در موضع دشمنی نیستیم را احیا کند. به ویژه زمانی که من در شبکه «ام بی سی» بودم نقش مهمی در انتقال این شبکه از لندن به دبی داشتم. زمانی که این شبکه در لندن متحمل خسارتهای مالی شده بود دبی درهای خود را به روی این شبکه در زمانی که با شبکه «میدیا ستی» کار میکرد، باز کرد.
بعد از استعفای شما همکارانتان در این شبکه به صورت غیرعلنی با شما اعلام همبستگی کردند. آیا آنها از این اظهارات و هجمه تعجب کرده بودند یا میخواستند خودشان را از این مشکل دور کنند؟
قرداحی: من احساسات همه دوستانم در کشورهای حوزه خلیج فارس را میدانم. زمانی که درباره جنگ یمن صحبت کردم و گفتم این جنگی بیهوده است، در واقع همان چیزی را گفتم که پیش از این دبیرکل سازمان ملل و همچنین مسئولان ارشد در سراسر جهان از آمریکا گرفته تا مسئولان فرانسوی و مسئولان عربی و حتی لبنانیها درباره این جنگ گفته بودند، مبنی بر اینکه جنگ یمن جنگی بیهوده است.
اما به اعتقاد من همه آنها تا زمانی به این عبارت (بیهوده بودن جنگ یمن) پایبند بودند که مشکلی با لبنان وجود نداشت و قصد قطع روابط با این کشور را نداشتند. ولی بر اساس ارزیابی من، به این عبارت چنگ زده تا برای لبنان مشکل آفرینی و بهانه ای برای قطع تمام روابط یا خروج نهایی از لبنان پیدا کنند.
منظورم این است که مدتهاست عربستانسعودی از وضعیت لبنان ناراحت است؛ البته نه فقط به دلیل وجود حزب الله در لبنان، بلکه به خاطر متحدان خود که با آنها در لبنان سروکار داشت. من زمانی که با مقامات کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان سعودی در تماس بودم اظهارات آنها را شنیدم و نظرشان را درباره همه این افرادی که مقامات مذکور در لبنان از آنها حمایت مالی میکردند، میدانستم.
این افراد در لبنان شروط عربستان را که به آنها و خانوادههایشان و طرفدارانشان کمک کرده بود، اجابت نکردند. این افراد پولها را گرفتند و در جیب خودشان گذاشتند و یا اینکه به خارج از کشور منتقل کردند. در هر صورت کشورهای حوزه خلیج فارس از همپیمانان خودشان در لبنان ناامید شدند.
من فکر میکنم عوامل متعددی سبب شد که ابتدا عربستان سعودی و سپس سایر کشورهای حوزه خلیج فارس از لبنان خارج شوند و از این کشور حمایت نکنند. در پاسخ به سوال شما باید بگویم که من احساسات همه دوستان خودم در کشورهای حوزه خلیج فارس را میدانم. آنها مواضعی در همبستگی با من اتخاذ نکردند اما در واقع تماسهایی صورت گرفت. البته من دلیلی این احتیاط آنها را نمیدانم اما از آنها و همچنین از کسانی که با من تماس نگرفتند نیز تشکر میکنم. من میدانم که فقط حقیقت را گفتم و قصد توهین به هیچ طرفی به ویژه عربستان سعودی را نداشتم.
آقای جورج قرداحی با توجه به محتوای بیانیه مشترک فرانسه و عربستان سعودی درباره لبنان بعد از استعفای شما و پس از سفر «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه به عربستان و صحبتهایی که درباره کمکهای مشروط به لبنان مطرح شد، از نظر شما روابط میان بیروت و ریاض چه زمانی و تا چه اندازه بهبود مییابد؟
قرداحی: اینکه این روابط چه زمانی و تا چه حدی بهبود مییابد باید بگویم که متاسفانه من برای پاسخی برای این سوال ندارم. ممکن است برادرانمان در کشورهای حوزه خلیج فارس قصدی برای کمک به لبنان داشته باشند. اما به اعتقاد من در این فضا و شرایطی که لبنان در آن زندگی میکند آنها کمکی به لبنان نخواهند کرد. البته من تکرار میکنم که علت این امر حزب الله نیست؛ بلکه مشکل کشورهای حوزه خلیج فارس با لبنان به ساختار کلی لبنان برمیگردد که این کشورها به آن اعتماد ندارند.
اکنون چند هفته از استعفای من میگذرد و اتفاقی نیفتاده است. گفته میشود که روابط از سر گرفته خواهد شد. اما آیا در سال جدید؟ دقیقا چه تاریخی در سال جدید؟
آیا شما منتظر نتیجه انتخابات پارلمانی لبنان هستید؟
قرداحی: ممکن است. اما لبنانیها در این زمینه تصمیمگیرنده نیستند و همه چیز در حد حدس و گمان است. همچنین ممکن است به زودی نخست وزیر برای سفر به عربستان سعودی دعوت شود. منظورم این است که چنین امری قابل پیشبینی است، اما من فکر نمیکنم کسی مطمئن باشد که ممکن است چنین دعوتی برای نخست وزیر ارسال شود یا نه. اما ممکن است او برای ادای مناسک حج دعوت شود. نمیدانم! اما نمیخواهم وارد این جزئیات شوم و این موضوع هنوز در حد حدس و گمان است.
آیا بعد از استعفای شما فرانسه تا امروز موفق شده مواضع سعودیها را در قبال لبنان تغییر دهد و یا اینکه فرانسه اصلا هیچ کاری نکرد و این انعطافی که عربستان این روزها بعد از استعفای شما از خودش نشان داد موقتی است؟
قرداحی: اگر بخواهیم قضاوت کنیم که از زمان استعفای من تا امروز چه اتفاقی افتاده باید بگویم که فرانسه موفق نشد. اما اجازه بدهید کمی وقت بگذاریم تا ببینیم که سفر امانوئل ماکرون به ریاض نتایج مثبتی در سطح روابط لبنان با کشورهای حوزه خلیج فارس در آیندهای نزدیک خواهد داشت یا نه. الان نمیتوان پاسخ این سوال را داد زیرا تنها چند هفته از استعفای من میگذرد.
بگذارید به سخنان شما درباره برخی منابع و رسانههایی که درباره سفر قریب الوقوع نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان به عربستان سعودی صحبت میکنند برگردیم. از نظر شما این خبر تا چه اندازه صحت دارد و اگر این سفر اتفاق بیفتد میزان تاثیر مثبت آن بر وضعیت لبنان چقدر است؟ آیا امتیازاتی که لبنانیها منتظر آن هستند را به آنها خواهد داد و یا اینکه لبنانیها را ناامید خواهد کرد.
قرداحی: صِرف انجام چنین سفری به معنای آن است که نتایج مثبتی حاصل میشود. یعنی اگر این دیدار انجام شود به این معناست که باب روابط با عربستان سعودی باز شده است. اما من فکر نمیکنم که برادرانمان در عربستان سعودی وقت زیادی برای تلف کردن داشته باشند. اگر این سفر صورت بگیرد به معنای آن است که ارتباط شکل خواهد گرفت و سپس دستورکار برای بحث و گفتگو آغاز میشود. هم چنین اگر قصدی برای کمک یا احیای روابط با لبنان وجود داشته باشد طبیعتاً ایستگاه اول آن قبل از سفر نجیب میقاتی به عربستان خواهد بود که این ایستگاه، بازگشت سفیر عربستان به لبنان و سپس بازگشت سفیر لبنان به ریاض و بازگشت همه سفرای کشورهای حوزه خلیج فارس است.
البته همانطور که گفتم دعوت از میقاتی برای سفر به عربستان تنها حدس و گمان است و من فکر میکنم کسی بتواند بفهمد که در ذهن ولیعهد سعودی و دولت عربستان و مقامات این کشور چه میگذرد و برنامه آنها چیست و پروژههای آنها و قصدشان در برابر لبنان چیست؟
به ابتدای این بحران برمیگردیم و اینکه آیا شبکههای اجتماعی و رسانهها نقش اساسی در دامن زدن به این بحران و ایجاد یک کمپین هدفمند داشتند؟ آیا کسانی در این رسانههای داخلی عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس و یا حتی رسانههای لبنانی بودند که برای تبلیغ علیه شما تلاش کرده باشند؟
قرداحی: جمله آخر کلید سوال است. از زمانی که از دبی برگشتم و به فرودگاه بیروت رسیدم تا منصب وزیر اطلاع رسانی لبنان را بر عهده بگیرم، این کمپین علیه من آغاز شد. من از برادرانم در رسانهها خواستم تا به ما کمک کنند که بتوانیم به عنوان یک دولت اعتماد مردم را به دست آوریم؛ چرا که مردم به حالتی از ناامیدی رسیدهاند. من از رسانهها خواستم تا میزبان شخصیتهایی نباشند که دائما درباره خرابی و ویرانی کشور صحبت میکنند. من با حسن نیت با آنها صحبت کردم و با محبت از آنها خواستم میزبان افرادی نباشند که همیشه بدبین هستند و فکر میکنند که لبنان هرگز سرپا نخواهد شد و به سوی جهنم خواهد رفت.
از همان ابتدا این کمپین از طرف برخی از همکاران ما در رسانهها و برخی شبکههای رسانهای علیه من شروع شد و آنها گفتند که جورج قرداحی برای سرکوب رسانهها آمده و میخواهد برای آنها تعیین تکلیف کند که چه کسانی مهمان شبکهها باشند و چه کسانی نباشند. من بسیار تعجب میکنم زیرا این کمپین چند روز ادامه داشت و من چیزی نگفته بودم که چنین کمپینی علیه من آغاز شود.
بعد از آن مصاحبهای که من دو ماه قبل از انتصاب به پست وزیر اطلاع رسانی لبنان با یک شرکت وابسته به شبکه الجزیره انجام داده بودم منتشر شد. زمانی که من این مصاحبه را انجام دادم این گفتگو در یوتیوب گذاشته شد اما با پخش این مصاحبه در زمان کنونی همه چیز در حال آماده سازی بود. آنها این کلیپ را از من گرفتند که در آن درباره جنگ یمن صحبت کرده بودم و به گونهای وانمود شد که گویا من به عربستان حمله کردهام.
در واقع من هیچ حملهای به عربستان نکردم. با توجه به اینکه (در این مصاحبه) با دانشجویان جوان گفتگو میکردم به آنها گفتم که شما باید به عنوان یک انسان باتجربه و کارکشته در رسانهها و زندگی عمل کنید.
آنها درباره بسیاری از مسائل از من سوال کردند که پاسخ همه را دادم. آنها از من درباره مسئله فلسطین، عادیسازی با اسرائیل و همچنین درباره حزب الله و لبنان سوال کردند و من با شفافیت و صراحت و با توجه به اینکه با چند دانشجو صحبت میکنم این حرفها را زدم. اما آنها دانشجو نبودند و در واقع افراد سیاسی بودند.
زمانی که این گفتگو تمام شد من به آنها گفتم که به شما اعتماد ندارم، زیرا شما دانشجویان سیاسی کار هستید. من فکر می کردم که شما دانشجویان پاک و بیگناه هستید، اما این طور نیست. من فقط در صورتی میتوانستم شما را به رسمیت بشناسم که پاک و نماینده ملت عربی باشید. آنها این کلیپ را از من گرفتند و سپس هجمهها علیه من از طریق برخی سایتها و شبکهها و روزنامهها شروع شد. منظورم این است که بعضیها گفتند قربانی افتاده و شما باید او را تکه تکه کنید، این جورج قرداحی است و روابط او را با کشورهای حوزه خلیج فارس خراب کنید.
روابط من با کشورهای حوزه خلیج فارس همه شناخته شده بود و افرادی وجود داشتند که به این روابط حسادت می کردند و میخواستند در جایگاه من باشند. اما زمانی که این ماجرا پیش آمد این افراد گفتند که بیایید جورج قرداحی را نابود کنیم و این تصویری که در کشورهای حوزه خلیج فارس دارد را از بین ببریم. اما حقیقت در پایان افشا میشود و در نهایت خواهید دید که برادرانمان در کشورهای حوزه خلیج فارس متوجه خواهند شد که من چیزی نگفتم و آنچه که گفته بودم با حسن نیت بود تا جلوی این جنگ را بگیرم و کشتار میان دو ملت عربی را متوقف کنم. چراکه از نظر من قربانی کردن و کشتار مردم بی گناه از هر دو کشور شایسته نیست.
اگر بازهم درباره جنگ یمن از شما سوال کنند بازهم این حرفهای خود را تکرار میکنید و میگویید که جنگ یمن بیهوده است؟
قرداحی: نمیدانم برخی این کلمه بیهوده را چگونه تفسیر میکنند. من آن روز توضیح دادم که منظورم از کلمه بیهوده چیزی است که معنایی ندارد و گفتم بعد از هفت سال این جنگ بیهوه شده است. من گفتگوی خود را با این جمله که جنگ یمن بیهوده است آغاز نکردم بلکه گفتم که این جنگ از سال اول و دوم هیچ نتیجهای نداشت تا این که به هفت سالگی آن رسیدیم.
آیا قبل از استعفا فشارهایی برای تغییر مواضع شما وجود داشت؟
قرداحی: هرگز! هرگز! زمانی که این خبر منتشر شد و با کمپینی که علیه من آغاز شد متوجه شدم که از من میخواهند، عذرخواهی کنم و استعفا دهم، اما چرا باید برای اشتباهی که مرتکب نشده بودم عذرخواهی میکردم؟ من به جرمی متهم شدم که مرتکب آن نشده بودم. من با همه حسن نیت خود به همه گفتم که این جنگ را متوقف کنید و چندین بار در مصاحبههای مختلف صراحتا این را گفته بودم. من گفته بودم که جنگ یمن بیهوده است و باید متوقف شود و بار دیگر در یکی از مصاحبههایی که با یک شبکه مصری داشتم گفتم از شاهزاده بن سلمان میخواهم که یک موضع شجاعانه اتخاذ کرده و جنگ را متوقف کند و در آن زمان هیچ کس چیزی نگفت.
ماجرا از لبنان شروع شد و چیزی که دیدیم این است که جورج قرداحی وارد عرصه سیاسی لبنان شده و برخی را سردرگم کرد. این نهایت حماقت است و دلیلی ندارد که من بخواهم آنها را آشفته و سردرگم کنم و ما در راه خدمت به کشور هیچ چشم داشتی نداریم. من قبول کردم در منصب وزارتی قرار بگیرم تا به کشورم در حیطه دولت کمک کنم اما هیچگونه جاهطلبی برای نامزدی در انتخابات پارلمانی در منطقه خود یا... و یا تغییر معادلات نداشتم. من با حسن نیت آمدم تا در کنار نخست وزیر و دولت سهمی در خدمت به کشور داشته باشم.
از آنجایی که درباره انتخابات پارلمانی صحبت کردیم پیش بینی شما درباره این انتخابات چیست. آیا فکر میکنید که در ترکیب پارلمان تغییری ایجاد شود به ویژه اینکه تلاشهایی از طرف یک جریان خاص صورت میگیرد تا احزاب مشخصی را پیروز این انتخابات معرفی کند.
قرداحی: در اینجا چندین علامت سوال وجود دارد. بزرگترین سوال این است که آیا اصلا انتخابات به موقع برگزار میشود یا نه. این مسئله هنوز مشخص نیست. نخست وزیر و جناب رئیس جمهور چندین بار تاکید کردهاند که این انتخابات در موعد مقرر برگزار خواهد شد، اما هنوز به شکل عملی میبینیم که درخواستهایی در زمینه قانون اساسی به مجلس داده میشود و مسائل و اختلافاتی میان فراکسیونهای پارلمانی و همچنین احزاب در لبنان وجود دارد. منظورم این است که هنوز چیزی مشخص نیست.
در این میان برخی افراد و جریانها میگویند که تمایلی برای برگزاری این انتخابات ندارند و چه در سطح مردمی و چه مالی آماده نیستند. همانطور که میدانید انتخابات نیاز به بودجه مالی دارد. بنابراین طرفهای مذکور ترجیح میدهند این انتخابات را به تعویق بیندازند و گفته میشود که حتی ممکن است این انتخابات به تابستان و یا اواخر این فصل موکول شود.
حالا ما فکر کنیم که انتخابات برگزار شده است. شما از من میپرسید که آیا چیزی در صحنه انتخابات لبنان و پارلمان تغییر خواهد کرد؟ افرادی هستند که میتوانند روی این موضوع شرط بندی کنند. یعنی رویای آن را دارند که اکثریت پارلمانی در لبنان تغییر کند و به طرف دیگری منتقل شود تا طرفهای مذکور و همپیمانانشان بتوانند در انتخابات پیروز شوند و به این ترتیب بتوانند رئیسجمهور جدید را انتخاب کنند. همچنین قادر باشند دولتی را روی کار بیاورند که سیاستهای آنها را ترسیم میکند. طبیعتا این سیاستها از سیاستهای دولت کنونی و دوره کنونی متفاوت خواهد بود.
صراحتا به شما میگویم که من از برخی متخصصان در زمینه انجام نظرسنجیها در لبنان سوالاتی کردم و آنها گفتند که ما اکنون اطلاعاتی نداریم. نمیتوانیم قضاوت کنیم که در صورت برگزاری انتخابات چه کسی اکثریت پارلمانی را به دست میآورد و چه کسانی بازنده خواهند شد و چه کسانی کرسیهای جدید به دست خواهند آورد. وضعیت در این زمینه مبهم است. اما برداشت شخصی من این است که هیچ تغییری در صحنه پارلمانی در سطح فراکسیونها ایجاد نخواهد شد و ممکن است برخی از این فراکسیونها بازنده شوند اما همپیمانانشان موفق خواهند بود و برنده میشوند.
منظور شما این است که موازنهها همچنان حفظ خواهد شد؟
قرداحی: بله همینطور است.
اینجا به صحبتهای جنابعالی اشاره میکنیم که در ابتدای مصاحبه گفتید کشورهای حوزه خلیج فارس اعتمادی به همپیمانانشان در لبنان ندارند. این مسئله درباره انتخابات پارلمانی لبنان نیز وجود دارد و همچنین کشورهای غربی همواره از طریق هم پیمانان خود در داخل لبنان کمکها و وامهایی به برخی لبنانیها ارائه دادهاند. اگر به شکل دقیق بگوییم آیا همچنین دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای غربی نیز اعتمادی به ساختار سیاسی لبنان ندارند و واقعا دغدغه آنها این است که یک ساختار سیاسی در لبنان روی کار بیاید که طبقه حاکم بر آن فساد کمتری داشته باشند یا اینکه پای یک پروژه خارجی در میان است؟ یا اینکه کشورهای عربی خلیج فارس و کشورهای غربی به ساختار سیاسی لبنان اعتماد ندارند و اینکه لبنان در ردیف آخرین دغدغه آنها قرار دارد.
قرداحی: نیرویی در غرب به رهبری آمریکا و اروپا و شاید فرانسه وجود دارد که از تمایل خود برای تغییر اکثریت پارلمانی لبنان بعد از انتخابات صحبت میکنند. آنها چنین چیزی را میخواهند و به اندیشه دموکراتیک غربی خود معتقدند و تصور میکنند که ممکن است انتخابات این تغییر را برای آنها به همراه داشته باشد و بتوانند در قدرت و حاکمیت لبنان نفوذ کنند. میدانیم که آنها همه چیز را آنطور که میخواهند مدیریت میکنند، اما این تفکر آنها ساده انگاری است. از نظر من تحقق امور در لبنان بسیار دشوار است و طرفهای مذکور نیز آن را میدانند.
میبینید انجمنهای غیردولتی و جامعه مدنی وجود دارند که توسط این طرفها تامین مالی میشوند و با کمپینهای انتخاباتی و نامزدهای خود تلاش دارند کرسیهایی را در پارلمان به دست آورند و اکثریت پارلمانی را کسب کنند. من یک ناظر هستم و بعد از این همه تجربه طولانی در رسانهها و رسانههای سیاسی تصور نمیکنم شاخصی درباره تغییر صحنه پارلمانی وجود داشته باشد. البته ما نمیدانیم که هیچ شگفتی و موضوع غافلگیرکنندهای وجود دارد یا نه.
همه لبنانیهایی که درگیر این بحران بیسابقه که بیش از دو سال است ادامه دارد، هستند، به شدت ناامید شده و میترسند که این بحران بیشتر شود و پیامدهای آن و همچنین فروپاشی کشور در آینده افزایش یابد. بنابراین اگر حقیقت را بخواهید بدانید لبنانیها از همه چیز و حتی انجمنهای مدنی که درباره آنها صحبت میکنیم نفرت دارند.
انشاءالله در دیدارهای بعدی با شما به عنوان رئیسجمهور صحبت خواهیم کرد؟.
قرداحی: نه، نه، من واقعاً از این پیشنهادها خوشم نمیآید و آنها را نمیخواهم.
ظاهرا چنین چیزی در پیش نویس ریاست جمهوری آمده، به ویژه بعد از سخنی که حزب الله به جریان المرده گفت و با توجه به این که شما وابسته به این جریان هستید، شاید تسویه حساب (استعفای شما) این باشد که جورج قرداحی رئیس جمهور شود.
قرداحی: این موضوع نه با من و نه با هیچ کس دیگری مطرح نشد. من زمانی که وزیر بودم گفتم که کاندیدای مورد نظر من برای ریاست جمهوری آقای «سلیمان فرنجیه» رئیس جریان المرده است. زیرا در این شرایطی که لبنان از آن عبور میکند، سلیمان فرنجیه فرد مناسبی است. لبنان در این شرایط به فردی نیاز دارد که همه اصول را بلد باشد و سلیمان فرنجیه ذهن گستردهای دارد که به روی همه جریانها و گروهها در لبنان باز است. او همچنین قلب بزرگی دارد که همه لبنانیها را در خود جای میدهد. ما میخواهیم که از این شرایط بغرنج خارج شویم و به سمت میهنی وسیع و فراگیر برویم.
من از سلیمان فرنجیه که محبت زیادی به من داشت تشکر میکنم؛ زیرا او مرا به عنوان وزیر انتخاب کرد و من نیز همین محبت و وفاداری متقابل به او را دارم و او را فرد مناسبی (برای اداره کشور) در این شرایط میدانم.