به گزارش مشرق، «روزنامه کیهان» در بخش اخبار ویژه خود نوشت: عصر ایران میافزاید: «به هر حال در موضوع هستهای، مذاکره با آمریکا نه یک انتخاب، بلکه یک اجبار است. دیر یا زود هم باید با آمریکا مذاکره میشد زیرا تحریمهای اصلی علیه ایران از سوی آمریکا اعمال شدهاند و برای برداشته شدن تحریمها باید با عامل آن گفتگو کرد.
بعید نیست در آینده دوباره به این اجبار برسیم. همانطور که در دهههای قبل هم بارها به این مرحله رسیدیم البته بعد از کش و قوسهای بسیار و جار وجنجالهای زیاد.
در نتیجه، بهتر است برای آینده به جای اینکه اصل مذاکره موضوعیت داشته باشد ... در مواقع مشابه، راحت و بدون جنجال و سختی، وارد مذاکره و گفتگو شد. راه حل این وضعیت، برقراری دوباره روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکاست. با این حال میتوان رابطه با آمریکا را همچنان پرمشکل و سطح پایین نگه داشت تا مخالفان و دلواپسان داخلی آرام بگیرند. به عنوان مثال در تهران و واشنگتن تنها کاردار حضور داشته باشد و تعدادی بحران مصنوعی هم برای حفظ شرایط در روابط دو کشور نگه داشت.
گفتگو هم به معنی تایید طرف مقابل نیست. ضمن اینکه مذاکره با آمریکا در دولت رئیسی نسبت به دولت روحانی، تضمین شدهتر و مصونتر از سنگاندازی و کارشکنی است. البته این نکته صحیح است که فرصتهای زیادی به دلیل تاخیر در مذاکرات مستقیم با آمریکا در دولت روحانی از دست رفته است (میرود کنار همه فرصتهای از دست رفته دیگر) اما باید توجه داشت در صورت مذاکره با آمریکا در دولت روحانی، ضمانت اجرایی جدی و محکمی برای اجرای توافقات و تصمیمات اتخاذ شده در این مذاکرات نبود و کارشکنی هم به شدت زیاد و تاثیرگذار بودند اما در دولت رئیسی، این تضمین وجود دارد و از کارشکنیها هم خبری نیست. کفنپوشان و لباس شخصیها احتمالا یا پست و مقام گرفتهاند یا مشغول کار دیگریاند و فعلا غایب اعتراضاند.
حال که حرام دولت روحانی به حلال دولت رئیسی تبدیل شده است (مذاکرات مستقیم با آمریکا) بهتر است دولت رئیسی نه تنها مشکل هستهای و تحریمهای مرتبط با هستهای را حل کند بلکه فراتر از آن نیز حرکت کند و برای برداشته شدن سایر تحریمها از جمله تحریمهای مرتبط با حقوق بشر، موشکی، فعالیتهای منطقهای و ادعای فعالیتهای تروریستی نیز گام بردارد.
حداقل مزیت برقراری روابط دیپلماتیک این است که شهروندان ایرانی برای دریافت ویزا مجبور به سفر به کشورهای همسایه نشوند».
البته برای برخی عناصر مأمور و معذور حرجی نیست که عقدههای ناکام آمریکا را تبدیل به خبر کنند. سایت کاسب و غربگرا در حالی آرزوی راهاندازی مجدد سفارت آمریکا را میکند، که دیپلماتهای این کشور به خاطر خبط دولت متبوع خود، اجازه حضور در میز مذاکرات برجام را ندارند.
در عین حال نویسنده از خود نمیپرسد که چرا ایران با آمریکا روابط ندارد؟ یا سفارت آمریکا در اثر ارتکاب کدام خیانتها و جنایتها ظرف چند دهه فعالیتش در تهران بسته شد؟ همچنین لابد چون مأمور است و معذور، نباید به روی مبارک خود بیاورد که همین 6 سال قبل با دولت فریبکار آمریکا توافق شد و هم آن دولت و هم دولت بعدی- توافق را زیرپا گذاشتند.
نویسنده خبر دروغی را برساخته و ادعا کرده «تصمیم مقامات عالی کشور بر مذاکره مستقیم با آمریکاست»، در حالی که چنین تصمیمی در سطح مقامات عالی مطرح وجود ندارد؛ و آن گاه براساس همین خبر دروغ، آرزوی ناکام آمریکاییها را بازگو کرده است. شبیه همان کسی که با یک کاسه ماست، کنار دریا نشسته بود و با قاشق، ماست را به داخل دریا میریخت و هم میزد. دلیل کارش را پرسیدند و گفت: میخواهد دوغ درست کند! به او گفتن با این کاسه ماست که نمیشود آب دریا را دوغ کرد. پاسخ داد «میدانم که نمیشود، اما اگر بشود، چه میشود»!
نویسنده در حالی راه حل تحریمها را مذاکره با آمریکا میداند، که این اتفاق یک بار افتاده و آمریکاییها، کلاه گشادی را سر آقای روحانی گذاشته که میگفت: «من عمامه دارم»، کلاه سرم نمیرود»! روحانی مدعی بود به واسطه مذاکره و توافق با آمریکا، همه تحریمها لغو میشود، اما با روند برجام، تحریمها گستردهتر و پرحجمتر شد.
نکته بعدی این است که آمریکا قرار است در مذاکره مستقیم چه حرف ناگفتهای را بزند که مذاکره از طریق مکاتبات غیررسمی و یا گسیل واسطهها نزده است؟ اصلاً آمریکا چه حرف ناگفتهای دارد؟ اصلاً آمریکا در جایگاهی نیست که بخواهد حرف جدیدی بزند و وعده تازهای بدهد. بنبست برجام، عمل خلاف تعهدات آمریکاست و این بنبست، فعل یا عمل (لغو تحریمها) باز میشود، نه حرف زدن.
ضمناً باید سؤال کرد آیا مذاکراتی صمیمیتر از آن در سال مذاکره داریم که وزیر خارجه ما با جان کری- فراتر از مذاکرات رسمی- قدم میزد، برخی مذاکرهکنندگان ارشد طرفین عکس نوههای خود را به یکدیگر نشان میدهند، تیم مذاکره کننده آمریکایی به بهانه درگذشت مادر حسین فریدون، او را در آغوش میگرفت و تسلیت میگفت، آقای روحانی اوباما را بسیار مودب توصیف میکرد و تعبیر «بستن با کدخدا» از دهانش نمیافتاد و...؟!
گفتن این که به واسطه مذاکره نکردن فرصتسوزی کردیم، خلاف واقعیات تاریخی و تحریف حقایق است.
از سوی دیگر و در حالی که حتی اروپاییها اذعان دارند آمریکا برجام را زیر پا گذاشته و بنبست ایجاد کرده، عجیب است که نویسنده سایت عصر ایران ادعا میکند از داخل درباره برجام کارشکنی شد!
و نهایتاً این که، مذاکره به خودی خود،حلال یا حرام نیست. نشان به آن نشان که بارها در دولتهای مختلف به ویژه دولتهای خاتمی و روحانی، مذاکره اتفاق افتاد. اما خروجی نوع این مذاکرات به ویژه با آمریکا، خدعه و خیانت بود. حالا هم که آمریکا در موضع ضعف و تحقیر ناشی از عهدشکنی افتاده، طیف تحریفگر میکوشند عصا زیربغل او بگذارند.