به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: غربگرایان غربزده مامور شده اند منتقدان را به روس گرایی یا چین گرایی متهم کنند تا از مظانّ اتهام بگریزند. اما معیار راستی آزمایی روشنی وجود دارد.
غربزدگان، همان هایی هستند که می گویند باید از اوامر و نواهی غرب اطاعت کرد، همه چیز خود را تحت نظارت و اراده آنها برد، اختیار خود را به آمریکا و غرب سپرد و از آنها اجازه گرفت. می گفتند همه مشکلات، از اشتغال و تولید گرفته تا آب خوردن و آلودگی هوا صرفا با جلب رضایت کدخدا حل می شود.
آمریکا را وفادار به تعهد، و امضای کری را تضمین می دانستند و منتقدان را با انواع فحش ها به جهنم حوالت می دادند. اما حالا که دست آمریکا و غرب رو شده، می گویند واقعیت سیاست بین المللی "قدرت" است و هیچ تضمین واقعی وجود ندارد. ضمنا دوباره نتیجه می گیرند که آمریکا ابرقدرت است و باید تسلیم اوامر و نواهی او شد!
منتقدان، اولا می گویند جهان در حال چند قطبی شدن است و نباید در چهار سوق سیاست دنیا، خود را گروگان آمریکا و سه دولت اروپایی کرد. ثانیا جمهوری اسلامی در به هم زدن نظم جهانی تک قطبی، معطل چین و روسیه نمانده، بلکه خلاف رویکرد انفعالی آنها عمل کرده است.
انقلاب اسلامی در جهان دو قطبی وابسته به ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی که کسی نمی توانست مستقل نفس بکشد، قالب شکنی کرد. در جنگ تحمیلی، هر دو بلوک آمریکا و شوروی پشت سر رژیم متجاوز صدام ایستادند و با این همه، جمهوری اسلامی با عزت از آن میدان بیرون آمد و نفوذ معنوی و سیاسی اش را در حد فاصل کشمیر تا مصر و نیجریه گسترش داد.
آمریکا از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، در صدد ایجاد دیکتاتوری جهانی بود و آن که مقابل این تاخت و تاز مغول وار ایستاد و به دیگران جرئت داد، جمهوری اسلامی بود که جنگ 7 هزار میلیارد دلاری آمریکا برای اشغال قلب خاورمیانه و حکومت بر جهان را نابود کرد.
جمهوری اسلامی، هنگامی در مقابل سلطه طلبی غرب ایستاد که چین و روسیه سپر انداخته بودند. و آمریکا تا مرزهای غربی روسیه و دروازه های جنوبی چین در تایوان و هنگ گنگ پیش رفته بود.
همچنین، در حالی که روسیه و چین قافیه را باخته بودند، ایران بود که برای بار دوم مقابل جنگ افروزی این بار نیابتی دولت آمریکا در سوریه و عراق (و لبنان و فلسطین و یمن) ایستاد و جبهه مقاومت قدرتمندی را تشکیل داد.
این سردار سلیمانی بود که به روسیه رفت، نقشه ها را روی میز رئیس جمهور روسیه پهن کرد و او را برای مبارزه با تروریسم نیابتی و مهار یاغیگری آمریکا در سوریه قانع کرد.
از طرف دیگر، و صرف نظر از رویکرد برخی مدیران غربگرا که موجب شد موضع ایران در مذاکرات هسته ای گذشته تضعیف شود، نظام در مذاکرات هم مستقل عمل کرده است. در عین حال که از ظرفیت چین و روسیه و سایر کشورها برای مهار فشار حداکثری آمریکا و غرب بهره بردیم.
کشور در همین یک سال اخیر، به موازات فاصله گرفتن از اعتماد به غرب، صادرات نفتی و غیر نفتی، افزایش 40 درصدی را تجربه کرد که نشان از مهار و خنثی سازی تدریجی تحریم ها دارد.
ضمنا برخی مدیران دولت سابق می گفتند چین و روسیه خواستار تمکین ایران از FATF هستند، اما نظام به دلایل کاملا منطقی و معطوف به منافع ملی، تصمیم مستقل گرفت و حاضر نشد همکاری یکسویه و زیانبار با FATF را گسترش دهد.
در دور اخیر مذاکرات وین هم چین و روسیه قائل به لزوم توافق ایران در حد همین امتیازات گرفته شده فعلی هستند؛ اما اینجا هم نظام بر اساس استقلال رای و معطوف به منافع ملی و عبرت های گذشته، خواستار تعیین تکلیف موضوع تحریم ها، راستی آزمایی و تضمین است.
در ماجرای جنگ اخیر هم، رهبر انقلاب، از یکسو نقش بحران ساز رژیم مافیایی آمریکا در قربانی کردن اوکراین را یادآور شدند، و از طرف دیگر بر لزوم توقف جنگ و مخالفت با هر نوع جنگی که به ملت ها و منابع و زیر ساخت های آنها خسارت بزند، تاکید کردند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.