به گزارش مشرق، پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما در گفتوگو با روزنامه همشهری گفت: موظف هستیم که نزدیک به بیستوخردهای شبکه ملی، ۳۳شبکه استانی و ۱۷شبکه برونمرزی و ۲۴برنامه پخش کنیم، به همین تعداد و بلکه بیشتر رادیو هم باید فعالیت داشته باشند. این حجم عظیمی از تولید محتوا را میطلبد. من نمیخواهم وارد آسیبشناسی سیاستهای گذشته شوم، به هرحال در یک مقطعی، شاید هم اقتضائات آن موقع همین را ضروری میکرد که مثلا ما بیاییم به شکل ناگهانی یک گسترش کمی به شبکههایمان بدهیم. برای زمانی بوده که ماهوارهها بهشدت فعال شدند، صداوسیما باید خودش را به روز میکرد .اما ببینید واقعیتی که وجود دارد، این است که این گسترش کمی، به همراه خودش گسترش زیرساخت به همراه نیاورد؛ فقط شبکه اضافه شد.
جبلی افزود: آیا به تعداد شبکه ما سرمایه مورد نیاز نیروی انسانی هم توانستیم ساماندهی کنیم یا خیر؟ آیا توانستیم بودجهمان را هم مطابق این گسترش کمی تامین کنیم یا خیر؟ آیا تجهیزات فنی ما با این گسترش کمی همراهی میکرد یا خیر؟ اینها بحثهایی است که باعث شده امروز ما دچار چالشهایی شویم. در مقاطعی در دورههای قبلی، این گسترش کمی هم شامل شبکهها میشد و هم شامل جذب به وفور نیروی انسانی در سازمان. البته در مقاطعی شاید بودجههای خوبی متناسب با وضع اقتصادی کل کشور، به سازمان هم تزریق شد اما الان ما با شرایطی مواجه هستیم که برای تامین حقوق همکارانمان که تعدادشان نزدیک به ۵۰هزار نفر است، مشکل داریم.
رئیس سازمان صدا و سیما خاطرنشان کرد: ما باید صداوسیمامحور شویم، نه خبرنگار و تهیهکنندهمحور، با احترام به همه تهیهکنندگان و خبرنگاران، ما باید بگوییم که چه میخواهیم نه اینکه خودمان را محدود کنیم در آن چیزی که خبرنگار یا تهیهکننده جلوی دست ما میگذارد. اگر ما بگوییم که چه میخواهیم، باید اینقدر این سوپرمارکت پر باشد که حتی اگر یک تهیهکننده طرحی آورد، به او بگوییم که دو تای دیگر هم غیراز تو روی این طرح دارند کار میکنند و تو بیا روی این طرحی که من به تو میگویم کار کن. این قطعا یکی از سیاستهایی است که اگر موفق شویم و بتوانیم آن را اجرا کنیم یک گنجینه فیلمنامه قابلساخت خواهیم داشت، نه فیلمنامههایی که ما الان داریم؛ فیلمنامههایی که از ۲۰سال پیش خاک میخورد.
جبلی در ادامه گفت: ما وضعیت اقتصادی را داریم لمس میکنیم و اصلا داریم با عدد و رقم خودمان را در این فضا حس میکنیم. مثال میزنم خدمتتان، اگر یکسریال قبلا دقیقهای nتومان هزینه داشت، الان شده nضربدر ۵، نه بهخاطر ماهواره، همین شبکه نمایش خانگی که تقریبا ۹۰درصدشان هم عوامل سابق خود صداوسیما هستند، این عوامل به بیرون از سازمان رفتهاند و حالا چنان نرخها بالا رفته که اگر ما تا ۲روز پیش همان بازیگر خودمان را با یک نرخی میآوردیم و با او همکاری میکردیم، الان باید بودجه ها را سهبرابر کنیم تا بتوانیم به او کار بدهیم. این یعنی رقابت در همهچیز نه فقط رقابت در محتوا، رقابت در قیمت تمام شده، رقابت در جذابیت کار و... . بعضی مواقع این رقابت هم باعث شده که ما به مسیرهای افراطی و تفریطی رو بیاوریم. درست است که الان حس میکنیم که ماهواره آمده که همهچیز را از ما بگیرد. درست است که فکر میکنیم ماهواره یک رقیب بسیار خطرناک و جدی است برای ما، آمدیم چه کار کردیم برای مقابله با این رقابت؟ آمدیم گفتیم که ما از ساعت ۸شب تا ۱۲شب مردم را با سریالها بمباران کنیم. اصلا فرصت نکند برود پای ماهواره بنشیند. این ایده منطقی بهنظر میرسد منتها آیا ما امکانات، بودجه، عوامل، داستان و مستلزمات لازم را برای این تعداد تولید داریم؟
رئیس سازمان صدا و سیما با بیان اینکه در این صورت کیفیت پایین میآید، هزینه بسیار زیاد به رسانه و سازمان تحمیل میشود تأکید کرد: میخواهم بگویم که این رقابت اینقدر بعضی مواقع جدی گرفته شده که ما رفتهایم سراغ مسیر افراط و تفریط، چهکسی گفته که حتما باید وقت فراغت مردم پای تلویزیون فقط با سریال پر شود؟ خب بسیاری از برنامههای سرگرمکننده هستند که شاید از سریال بیشتر جذابیت داشته باشند. بعضی از مستندها هستند، مستندهای طبیعی، مستندهای سیاسی، اجتماعی، تاریخی میتوانند جذابیت داشته باشند. دورههایی خیلی تلهتئاتر جذابیت داشت، البته بعضی از شبکهها، نه در همه شبکهها. یعنی خیلی از ژانرها هست که میشود با آنها مخاطب را واقعا سرگرم کرد. چهبسا اتفاقا جذابیتشان بیشتر از سریال هم باشد؛ یعنی ما برای اینکه از شر رقابت سنگینی که با مثلا ماهواره داریم، رفتهایم سراغ پرهزینهترین و گاهی اوقات کمتأثیرترین گزینه. و آن هم حجم سنگین تولید سریال و نمایشی است. ما داریم بازنگری میکنیم و میگوییم که اگر قرار است پولی هزینه کنیم، با امکانات محدودی که داریم، آیا بیاییم ۱۰کار بیکیفیت تولید کنیم یا ۵ کار به قول معروف خیابان خلوتکن تولید کنیم؟ در کنار آن برای اینکه آنتن خالی نباشد، از قالبهای دیگری هم استفاده کنیم. از قالبهای برنامههای تلویزیونی استفاده کنیم، بیگپروداکشن استفاده کنیم، مستندهای جذاب، برنامههای سرگرمکننده، مسابقات، استفاده هوشمندانه از آرشیو، نه اینکه ما بیاییم ردیف تمام سریالهایی که سال گذشته پخش کردهایم را امسال دوباره در نوبت پخش بگذاریم و همه شبکههای ما بشوند آیفیلم، همه شبکهها بشوند تماشا، این یعنی معلوم است که یک جای کار دارد میلنگد.
جبلی افزود: میخواهم عرض کنم که ما نهتنها رقابت را به رسمیت میشناسیم، بلکه گاهی اوقات اینقدر زیاد آن را جدی گرفتهایم که بهاصطلاح در مشکلات و چاههای دیگری افتادهایم. تمرکزمان را بگذاریم روی تولید سریالهای باکیفیت جذاب، حالا نمیخواهم بگویم یکسریال در شب، اما برای من بهعنوان مخاطب و بهعنوان یک شهروند، اگر شبی یکسریال خیابان خلوت کن ببینم، با یک مستند خوب، با یک خبر جذاب، فکر میکنم که سفرهام پر شده، اما اگر ببینم که سریال هیچی نیست، سریال بیخاصیت، غیرجذاب، خبر با ریتم کند و خستهکننده، هیچی فقط برنامه تکراری سریالهایی که تا به حال ده بار دیدهام، معلوم است که این به درد من نمیخورد، الزاما حجم زیاد تولید جذاب نیست. مهندسی پیام، تنوع دادن به پیام، وزن دادن و عمق دادن به پیام، آن است که میتواند جذابیت ایجاد کند.