در 24 ماه می سال ۲۰۰۰، یعنی درست یک روز پس از بیرون انداختن اشغالگران از بنت جبیل، دشمن درجه یک صهیونیستها یعنی سید حسن نصرالله وارد شهر شد و در نزدیکی همان پایگاه 17 که حالا تنها خرابه هایی از آن به جا مانده بود سخنرانی آتشینی کرد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، از آنجا که نمی توان از مقاومت اسلامی سخن گفت و نامی از "بنت جبیل" و شهدای آن به میان نیاورد، برای آشنایی با این شهر مقاوم جنوب لبنان به بررسی اجمالی "بنت جبیل" خواهیم پرداخت تا هر وقت نام این شهر را شنیدید، بدانید چرا "بنت جبیل" را باید "خرمشهر" دیگری در جنوب لبنان دانست.
نمایی از شهر بنت جبیل
 در این نوشته به مباحث تاریخی، فرهنگی و آثار باستانی و اینکه این شهر مرکز پرورش زیتون و انگور و زنبور عسل است، نخواهیم پرداخت، "بنت جبیل" عزیز است چون خاستگاه سرداران شهیدی چون "رانی عدنان بزنی (حاج حاتم)"، "خالد بزی (حاج قاسم)" و سرداران دیگری چون سردار استشهادی "صلاح غندور" است که در طول سه دهه، این شهر را به کشتارگاهی برای اشغالگران تبدیل کرده بودند.

"بنت جبیل" شهر کوچکی در جنوب لبنان و در فاصله بسیار کوتاهی با سرزمین های اشغالی، یکی از مشهورترین شهرهای شیعه نشین لبنان به حساب می آید که از شرق به شهر عيترون، از شمال به كونين، از جنوب به يارون و از شمال شرق به عيناتا، از شمال غرب به الطيري و از جنوب غرب به عين‌ابل و از جنوب شرق به مارون الراس محدود مي‌شود.

در میان طوایف موجود در بنت جبیل "آل بزی" قدیمی ترین و بزرگترین طایفه هستند که اعتبار آنها در سالهای اخیر را شهدای آن رقم زدند شهدایی مانند "هشام محمد بزی" اولین شهید جنگ 33روزه!

اشتعمارستیزی این شهر که آن را سرآمد مناطق جنوب کرده از روزی آغاز شد که فرانسوی ها لبنان را زیر سلطه گرفتند و از همان زمان بود که يك گروه مقاومت مخالف اشغالگري در اين شهر شكل گرفت كه رهبري آن را "محمود احمد بزي" بر عهده داشت.

اما در جریان اشغال 18 ساله جنوب لبنان توسط ارتش رژیم صهیونیستی فصل جدید از مبارزه با اشغالگری توسط شیعیان رقم خورد که شاه بیت آن را باید عملیات شهادت طلبانه سردار شهید صلاح غندور در سال 1995 میلادی دانست.
مجاهد شهادت طلب صلاح غندور (حاج ملاک)
او در اين حمله، يك كاروان از نيروهاي اشغالگر را هدف قرار داد كه منجر به هلاكت 17 صهيونيست و زخمي شدن 15 نفر ديگر از آنان شد. در اين حمله استشهادي، 5 دستگاه خودرو آتش گرفت و بخش وسيعي از يك ساختمان نيز تخريب شد.
این شهر در سالهای اشغال، در محدوده تحت کنترل مزدوران مسیحی اسراییل بود که به آنها "ارتش لحدی" می گفتند و فرماندهی این ارتش مزدور نیر برعهده "آنتوان لحد" بود و بزرگ ترین پایگاه مشترک اسراییلی ها و مزدوران آنتوان لحد، موسوم به "پایگاه 17" نیز در همین شهر قرار داشت.
آنتوان لحد با کلاهی بر سر در کنار فرمانده صهیونیستها گابی اشکنازی
در 24 ماه می سال ۲۰۰۰، یعنی درست یک روز پس از بیرون انداختن اشغالگران از بنت جبیل، دشمن درجه یک صهیونیستها یعنی سید حسن نصرالله وارد شهر شد و در نزدیکی همان پایگاه 17 که حالا تنها خرابه هایی از آن به جا مانده بود سخنرانی آتشینی کرد.
سخنرانی سید حسن نصرالله در بنت جبیل در ماه می سال 2000
 این حضور و سخنرانی سید در بنت جبیل برای صهیونیستها بسیار گران تمام شد چون اولا دشمن اصلی خود را در یک قدمیشان می دیدند و نمی توانستند کاری بکنند و ثانیا در این سخنرانی بود که سید آن جمله معروف خود را خطاب به مبارزین فلسطینی گفت که: " أقول لكم يا شعبنا في فلسطين: إنّ إسرائيل هذه التي تملك أسلحة نووية وأقوى سلاح جو في المنطقة، والله هي أوهن من بيت العنكبوت!"

(به شما ای ملت ما در فلسطین می گویم! اسراییل با قوی ترین نیروی هوایی منطقه و دارای سلاح هسته ای، والله قسم از خانه عنکبوت سست تر است(

برای اینکه پروژه سوزاندن صهیونیستها کامل شود، مردم این شهر با توجه به این جمله دبیر کل حزب الله که استنباطی بود از آیات قرآن، نام میدان اصلی شهر را میدان "خانه عنکبوت" گذاشتند.
ناگفته نماید، محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران نیز دو سال قبل در سفر به لبنان که یکی از باشکوه ترین سفرهای خارجی او بود، با حضور در "بنت جبیل" در جمع پرشور مردم این شهر که به عشق ایران اسلامی و رهبری عظیم الشان انقلاب به استقبال وی رفته بودند، سخنرانی مهمی کرد که این سفر و این سخنرانی برای صهیونیستها پیامهای مهمی در بر داشت.
استقبال پرشور مردم بنت جبیل از محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران

اما در ایام جنگ 33روزه، گرفتن "بنت جبیل" برای اسراییلی ها یک هدف جدی و بزرگ به حساب می آمد و آنها اوایل جنگ ادعا کردند که "بنت جبیل" پایتخت حزب الله است و زرادخانه موشکی حزب الله در این شهر قرار دارد و اگر بتوانند آن را بگیرند، در حقیقت مشکلات ناشی از حملات موشکی حزب الله برای اسراییل حل خواهد شد.

این جدیت صهیونیستها برای اشغال "بنت جبیل" را می توان به وضوح در اظهارات "دان حالوتس" رییس وقت ستاد مشترک ارتش صهیونیستی مشاهده کرد که خطاب به فرماندهان ارتش گفت: "بنت جبیل یک نماد است. به خاطر صحبتی که شیخ حسن در این شهر کرده است ما باید این شهر را تصرف کنیم تا قدرت خود را به رخ دشمنان بکشیم و نشان بدهیم که آن ها یاوه سرایی می‌کنند."
دان حالوتس رییس وقت ستاد مشترک ارتش صهیونیستی

بعدها معلوم شد که ارتش صهیونیستی قصد داشت با تصرف این شهر، برنامه ای ترتیب دهدکه دان حالوتس درست در میدان خانه عنکبوت (همان جایی که سید حسن سخنرانی کرده بود) خطابه آتشینی کرده و به حزب الله بفهماند که اسراییل خانه عنکبوت نیست!

اما این آرزو که آنها بتوانند حتی یک ساعت با آرامش خاطر در این شهر قدم بزنند تا با کمک رسانه های خود قدرت‌نمایی در "بنت جبیل" داشته باشند، مانند بسیاری از آرزوهای فرماندهان این رژیم به گور رفت.

البته اسراییلی ها قبل از این که به سراغ "بنت جبیل" بیایند، در روستاهای "مارون الراس" و "عیتا الشعب" درگیری سختی با رزمندگان حزب الله داشتند اما نمی دانستند که با رها شدن از نبرد در این دو روستا، وارد جهنمی خواهند شد که حزب الله برای آنها در "بنت جبیل" تدارک دیده بود.

در "بنت جبيل" يكي از بزرگترين و خونين ترين نبردهاي جنگ 33 روزه به وقوع پيوست.
ویرانی های بنت جبیل در جنگ 33روزه
 نظامیان اسرائيلي پس از ورود به شهر، باغات زيتون اطراف شهر را به عنوان مواضع خود انتخاب كردند و مواضع نظامي شان را در حد فاصل ميان اين شهر و شهرك عيناتا قرار دادند، با اين تصور كه اين باغ ها آنها را از چشمان رزمندگان مقاومت مخفي نگه مي دارد. ولي به خاطر نخوت شديدي كه داشتند به اين مسئله پي نبردند كه اين باغ ها براي صاحبان آنها، يعني كساني كه درختان را كاشتند و بزرگ كردند، سزاوارتر است.

لبناني ها معمولا در منازل بزرگ و ييلاقي مانند خود در اطراف شهر زندگی می کردند اما در اين مقطع، منازل و باغ ها تبديل به كمين نيروهاي مقاومت شده بودند.

طبق اعترافات خود اسرائيلي ها، در نبردهاي "بنت جبيل" حدود 35 نظامي صهیونیست کشته شدند و اين جداي از تانك هايي است كه در آنجا منهدم شدند.

 
اینفوگراف ورود صهیونیستها به بنت جبیل و درگیری با رزمندگان حزب الله
شهر بنت جبيل طي جنگ 33روزه، سه بار مورد هجوم قرار گرفت:

در مرحله نخست، عمليات مستقيم (آزادسازي) اسيران آغاز شد و از سيزدهم تموز (23تير) تا بيست و چهارم همين ماه (چهارم مرداد) طول كشيد و طي اين مرحله، بدون آن كه حمله زميني صورت گيرد، شهر مرتباً بمباران مي شد.

مرحله دوم عمليات از بيست و چهارم تا بيست و نهم تموز (نهم مرداد) ادامه يافت و دشمن در اين مدت تلاش كرد كه از طريق تپه مارون و شهرك عيناتا و تپه مسعود، بنت جبيل را اشغال كند.

مرحله سوم، از بيست و نهم تا هشتم ماه آب (هجدهم مرداد) بود که طی آن، بنت جبيل به شكل انتقام جويانه اي هدف بمباران قرار گرفت و ويران شد.

اما حمله زميني به "بنت جبيل" در روز بيست و چهارم تموز آغاز شد، يعني زماني كه يك گردان از نيروهاي پياده ارتش اسرائيل از طريق تپه مارون الراس، دست به پيشروي به سمت شهر زد. پيشاپيش اين پيشروي، نيروهايي از ارتش قرار داشتند كه تانك ها را از منطقه شرقي مارون به داخل بنت جبيل هدايت مي كردند.

در این مرحله بود که نيروهاي مقاومت سه تانك را منهدم كردند، اقدامي كه باعث شد دشمن در استفاده از تانك منصرف شود و نيروهاي گردان پياده نظام مذكور شروع به پيشروي به برخي از مناطق اطراف بنت جبيل كردند، ولي تعداد زيادي از نيروهاي مقاومت نيز به سرعت اطراف تپه مارون و نزديك مهنيه بنت جبيل پراكنده شدند.

رزمندگان مقاومت در برخي از مواضع خود منتظر مي ماندند تا نيروهاي اسرائيلي به اندازه كافي به آنها نزديك شوند و سپس آنها را هدف قرار مي دادند، اين عملياتي بود كه در مهنيه صورت گرفت و به اعتراف اسرائيلي ها، طي درگيري هاي نخست در نزديكي مهنيه، دو سرباز اسرائيلي كشته و تعدادي مجروح شدند.
زمین گیر شدن صهیونیستها در بنت جبیل
از "بنت جبیل" حرف زیاد است و اینکه سید حسن نصرالله بار دیگر در اولین سالگرد شهدای این شهر در جنگ 33روزه از طریق ویدئو کنفرانس به سخنرانی در جمع مردم "بنت جبیل" پرداخت و در آن گفت: "دیدید گفتم اسراییل از خانه عنکبوت سست تر است!"

ان شاءالله در مطالب بعدی، از برخی مصادیق زمین گیر شدن صهیونیستها در جهنم "بنت جبیل" و نیز سردارانی که این آتش را برای آنها فراهم کردند، بیشتر خواهیم گفت.