به گزارش مشرق، کانال تلگرامی سبیل رشاد غزلی از حامد شیخ پور را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد.
شیخ پور گفته است که این غزل را در بحر کامل مثمّن مرفّل موقوص (مفاعلاتن مفاعلاتن مفاعلاتن مفاعلاتن) سروده است.
همه به خاکِ سیه نشستیم، برایمان سرزمین نماندهاست
نمادها را نشان گرفتند؛ نشانهای در زمین نماندهاست
نشسته در خون غمین و محزون، دو چشم زیبا به رنگ هامون
ز باغ انجیر و سیب و زیتون، دگر اثر در جِنین نماندهاست
تمام چشمان، تمام دستان، بهسوی درهای آسمان است
دگر در از آسمان نمانده، دگر کسی بر زمین نمانده است
محمد الدرّه های کوچک، پناه امنی دگر ندارند
به دست کودک، کمان نمانده، برای بابا کمین نمانده است
رهایی سنگی از فلاخن، بهسوی ارّابههای دشمن
برای حمله به قلب آهن، دگر سلاحی جز این نمانده است
خروش و خشم از دو دست و بازو، امید و خوف از دو چشم و ابرو
برای توصیف نور و نیرو، دگر کلامی چنین نمانده است.