می‌کشید آب فقط نازِ سرانگشت تو را

معصومه محمدی غزل جدیدی با عنوان «ماه باغ» درباره حضرت ابالفضل (ع) سروده است.

به گزارش مشرق، معصومه محمدی پژوهشگر و دکترای زبان و ادبیات فارسی همزمان با فراسیدن روز تاسوعای حسینی، غزل جدیدی درباره حضرت ابوالفضل عباس (ع) سروده است.

این‌غزل با عنوان «ماهِ باغ» سروده شده که متن آن در ادامه می‌آید:

هم از آن روز که دستانِ تو پروانه شدند
نازبوهای چمن واله و دیوانه شدند

هیچ گل طرّه‌ی گیسو پس از آن باز نکرد
تا که دستان تو آیینه تر از شانه شدند

رنگِ ایثار تو در پرتوِ میگون شفق
زد بر افلاک که در گردش مستانه شدند

بلبلان چمن از نوحه‌ی تو صدها بار
شاخه در شاخه غزلواره ی رندانه شدند

می‌کشید آب فقط نازِ سر انگشت تو را
قطره‌های عطشِ عشق تو دُردانه شدند

تا که صحبت کنی از داغِ شقایق با باغ
لب و دندان تو در غیرتِ مردانه شدند

هیچ چشمی ز تماشا نشد آسوده به خواب
رازِ چشم تو شنیدند و خود افسانه شدند

قصّه پرداز شب خسته‌ی باغی ای ماه!
رود و عکس تو در آن، قصّه‌ی جانانه شدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • حمیدرضا IR ۰۰:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۷
    1 1
    رفت آب بیاره -- چه جوری آوردنش را شنیدید .. اما این نکته اش حضرت عباس نرفته آب بیاره --- حضرت عباس رفته حرف امام زمانش را بیاره -- برای من و تو آب ... برای او دستور چیه ؟؟؟ «« امام زمان »» .... دستم راستم رفت تا ابد از دینم دفاع میکنم .. دست چپ رفت عیبی نداره حرف امام زمان شو به دندون میکشه ... پس نگیم آب .. آب مصداقی ست برای حرف امام زمانش .. حضرت عباس دنبال اینه که حرف امام زمانش روی زمین نیفته.... کار کجا سخت میشه ؟؟؟ اون جایی که مشک تیر میخوره __ اون صحبتش این نیست که چرا چشم تیر خورد ؟؟ و ا دست راست رفت ؟؟ چرا دست چپ رفت ... چرا عمود آهنین به سرم زدن ... کار حضرت عباس اون جایی تمام میشه که حرف امام زمانش تیر میخوره ........ *** اصلا حضرت عباس الگوی این که برای امام زمانت باید چیکار کنی ***. التماس دعا ***

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس