کد خبر 1368941
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۹:۵۵

سومین قسمت از مجموعه جاسوسی احیا شده مامور ۱۱۷ است که ژان ژراردن، ستاره سرشناس سینمای فرانسه در آن در قالب شخصیت دووجهی هوبرت بونیسور دلابت/ مامور ۱۱۷ ظاهر شده است.

به گزارش مشرق، جاسوس‌بازی و اجرای عملیات غیرممکن توسط ماموران مخفی، همیشه مورد علاقه صنعت سینما بوده است. این علاقه به‌حدی است که این نوع جاسوس‌بازی‌ها برای خودش به یک ژانر مهم و معتبر سینمایی تبدیل شده است. آرتیست بازی‌های شگفت‌انگیز ماموران جذاب و ازجان گذشته‌ای که بی‌محابا به دل خطر می‌زنند و انواع و اقسام سلاح‌های مخفی را در اختیار دارند و می‌توانند با خطرناک‌ترین جانیان بین‌المللی مقابله و مبارزه کنند، تماشاگران را به وجد آورده و مشتاق دنبال کردن ماجراجویی‌های این مردان آهنین و شکست‌ناپذیر می‌کند.

برای تماشاچی فیلم‌های جاسوسی هیچ‌وقت این پرسش مطرح نمی‌شود که مامور جاسوس داستان چگونه می‌تواند ناگهان یک هلی‌کوپتر یا جت را هدایت کند یا چگونه می‌شود در یک لحظه حساس، برخی از شخصیت‌های همراه بدمن‌های داستان در یک چرخش غیرقابل توجیه به این موجودات منفی پشت کرده و مدافع سرسخت مامور جذاب ماجرا می‌شوند. برای تماشاگران ژانر جاسوسی، تنها نکته مهم این است که او بالاخره می‌تواند با پشت‌سر گذاشتن تمام موانع سخت، دمار از شخصیت‌های شرور درآورده و آنها را سر جای خودشان بنشاند یا نه .

در عالم سینما معروف‌ترین مامور ضدجاسوسی، جیمز باند یا همان مامور۰۰۷ است اما برای تماشاگران فرانسوی و دوستداران محصولات این کشور اروپایی، جیمز باند ساخته و پرداخته هالیوود الزاما بهترین مامور مخفی بزن‌بهادر نیست. فرانسوی‌ها جیمز باند خاص خودشان را دارند که به او لقب اواس‌اس ۱۱۷ را داده‌اند. مامور ۱۱۷ از خیلی جهات شبیه مامور۰۰۷ است. مثل او راه می‌رود و رفتار می‌کند و جذابیت او را دارد و یک‌تنه می‌تواند پدر تمام شخصیت‌ها و موجودات منفی را درآورد. با این وجود فرق بزرگ بین این دو در کمدی بودن رفتار و کارهای مامور ۱۱۷ است.


 

متفاوت از هالیوودی‌ها


برخلاف مجموعه جیمز باندی سونی/ باربارا بروکولی که مامور داستان آدمی جدی است و ماجراهایش در فضایی کاملا جدی و خشک اتفاق می‌افتد (حالا کاری به این نداریم که منتقدان سری آخر مجموعه جیمز باند با بازی دانیل کریگ را درامی مستقل و سیاه ارزیابی کردند که حال‌وهوایی تازه و متفاوت به این شخصیت و فیلم‌هایش داده است) فضای کلی مجموعه اکشن و جاسوسی «اواس‌اس۱۱۷» فضایی کمدی است و مامور جاسوس داستان خیلی مواقع آدمی بی‌دست و پاست که اقداماتش باعث خنده و تفریح تماشاچی می‌شود. شاید یکی از دلایل اصلی این امر، فاصله‌گذاری آن با مجموعه جیمز باند بوده باشد.


«اواس‌اس ۱۱۷: از آفریقا با عشق» سومین قسمت از مجموعه جاسوسی احیا شده مامور ۱۱۷ است که ژان ژراردن، ستاره سرشناس سینمای فرانسه در آن در قالب شخصیت دووجهی هوبرت بونیسور دلابت/ مامور ۱۱۷ ظاهر شده است. در داستان فیلم، او این‌بار باید راهی یک کشور آفریقایی شود که دیکتاتور آن با شورش‌های جمعی روبه‌روست. ۱۱۷ باید با شناسایی عوامل شورش مانع از تسلط آنها بر کشور و سرنگونی دیکتاتور شود. طبیعی است مامور ۱۱۷ با مشکلات زیادی در این رابطه روبه‌رو می‌شود، به‌خصوص که باید وجود یک مامور جوان‌تر و بی‌پروا به نام مامور ۱۰۰۱ (با بازی پی‌یرنینی) را هم تحمل کند.

برای قسمت سوم این کمدی اکشن موفق، نیکلاس بدوس انتخاب شد. او جای میشل هازاناویسوس، فیلمساز سرشناس فرانسوی را گرفت که پشت دوربین دو قسمت قبلی آن در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۰۶ بوده است. زمانی که بعد از حدود ۱۵سال تهیه‌کنندگان فیلم تصمیم به تولید قسمت تازه آن گرفتند، این فیلمساز نتوانست بر سر نوع ساخت فیلم با آنها به توافق برسد و به‌ناچار از پروژه کناره گرفت. او که با ساخت نسخه سینمایی مجموعه پربیننده تلویزیونی اواس‌اس ۱۱۷ اعتبار تازه‌ای به داستان این مامور جاسوس داده بود، نمی‌توانست پذیرای نظرات تهیه‌کنندگان مجموعه فیلم باشد. به‌گفته هازاناویسوس این نظرات غیرعلمی و تحمیلی بودند.
 

اقتباس خوب سینمایی


نسخه سینمایی این اکشن پرفروش، اقتباسی سینمایی از یک مجموعه پرطرفدار و کلاسیک تلویزیونی است که فصل اول آن سال ۱۹۵۶ روی آنتن رفت و استقبال بالای مردم از این مجموعه راه را برای تولید فصل‌های بعدی آن در سال‌ها و دهه‌های بعد هموار کرد. این فصل‌ها که در فاصله سال‌های ۱۹۶۳تا ۱۹۷۱ تولید شدند با حضور کارگردانان و بازیگران متفاوتی به دیدار تماشاگران آمدند.

از سال ۱۹۷۱ بارها بحث تولید فصلی تازه از مجموعه تلویزیونی یا ساخت نسخه سینمایی اواس‌اس ۱۱۷ مطرح شد که راه به جایی نبرد. یکی از دلایل تعلل این بود که هازاناویسوس در اصل قصد داشت یک مامور سن و سال‌دار کچل به‌عنوان شخصیت محوری نسخه سینمایی ارائه و معرفی کند. به باور او، تماشاگران چنین تیپ و شخصیتی را برای نسخه سینمایی بهتر و راحت‌تر قبول می‌کردند تا جوانی خوش‌تیپ. درعین‌حال او قصد داشت زمان ماجراهای داستان را هم به دهه ۷۰میلادی ببرد. تهیه‌کنندگان فیلم نظر ژان فرانسیس هیلان را قبول کردند که عقیده داشت انجام چنین کاری تماشاگران سینما را فراری خواهد داد.