به گزارش مشرق، «وقت مردن نیست» بیستوپنجمین قسمت از مجموعه قدیمی و موفق جیمز باند و پنجمین فیلم جیمز باندی دانیل کریگ است که قرار بوده آخرین آنها هم باشد. اکران عمومی فیلم ابتدا برای آوریل ۲۰۲۰ در نظر گرفته شده بود اما کووید - ۱۹ سه بار زمان نمایش عمومی را تغییر داد و به عقب افکند. تعویق زمان اکران عمومی وقت مردن نیست، برای این بود که فیلم در شرایطی طبیعی و دور از ترس از کرونا روی پرده سینماها برود تا بتواند بیشترین شانس را برای فروشی بسیار خوب و بالا در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکا و بقیه کشورهای دنیا داشته باشد. با توجه به هزینه کلان تولید ۲۵۰ میلیون دلاری فیلم و هزینه ۱۰۰ میلیون دلاری تبلیغات جهانی آن، میتوان درک کرد مدیران شرکت سونی و خانم باربارا بروچولی صاحب امتیاز تولید فیلمهای جیمز باندی چه حساسیتی نسبت به میزان فروش آن داشتهاند. در عین حال، وقت مردن نیست قرار بود یک غزل خداحافظی خوب و پرتنش برای بازیگر اصلیاش هم باشد.
کریگ زمان بازی در فیلم اعلام کرد بعد از پایان کار فیلمبرداری آن خودش را بازنشسته میکند. از قرار معلوم با بالا رفتن سن، او دیگر توان همپایی با ماجراجوییهای شخصیت جیمز باند را نداشته و نمیتواند صحنههای اکشن این مجموعه فیلم (که نقش بسیار مهم و پررنگی در ماجراها و پیرنگ داستان دارند) را بازی کند. از آنجا که بدلکاریهای فیلم هم توسط خود کریگ انجام میشده، طبیعی است که رضایت به حضور یک بدلکار حرفهای در کنار خودش را نمیدهد.
وقت مردن نیست با تمام تبلیغات رنگارنگی که برایش صورت گرفت، بالاخره روی پرده سینماها رفت و علاقهمندان این مجموعه توانستند دیدار تازهای با شخصیت نترس و ماجراجوی محبوبشان داشته باشند. اما آیا این تجدید دیدار، تجدید دیداری موفق و خاطرهساز بود؟ از شواهد امر چنین برمیآید که اینگونه نبودهاست. فروش کلی ۴۵ روزه ۱۴۵ میلیون دلاری فیلم در گیشه آمریکای شمالی، باید حسابی تهیهکنندگانش را کلافه کرده باشد. البته در سطح بینالمللی، این اکشن جاسوسی توانسته فروش خوبی در حد ۵۲۵ میلیون دلار داشته باشد. تهیهکنندگان فیلم تحلیل اهل فن و تحلیلگران اقتصادی را تکرار میکنند که فیلمهای جیمز باندی همیشه در خارج از آمریکا فروش بسیار بیشتری داشته و مورد استقبال قرار میگیرد. دو فروش گیشه آمریکا و بینالمللی هم این نکته را تایید میکند. اما گروهی از منتقدان و تحلیلگران میگویند خداحافظی دانیل کریگ از نقش مامور ۰۰۷ بهقدر کافی جذابیت داشته که شمار بسیار بیشتر و بالاتری از تماشاگران آمریکایی را به داخل سالنهای نمایش فیلم بکشاند.
منتقدان سینمایی هم در ارتباط با فیلم به دو دسته تقسیم شدند. عدهای وقت مردن نیست را پسندیدند و عدهای دیگر گفتند غزل خداحافظی کریگ باید خیلی بهتر از اینها میبود. حتی صحنه پایانی فیلم هم (که از قرار معلوم باید تماشاگران را شگفتزده کند) کلیشهای ارزیابی شد و اهل فن میگویند شخصیت جیمز باند از آن دسته شخصیتهایی نیست که روی پرده سینما بمیرد و نمایشی از مرگ به راه بیندازد. حالا شاید تهیهکنندگان فیلم قصد داشتند پایان حضور کریگ در مجموعه خودشان را با پایانی باشکوه برای شخصیت جیمز باند گره بزنند و در فیلم بعدی این مجموعه (که قرار است یک باند جدید معرفی شود) با یک مامور ۰۰۷ تازه شروع کنند. حتما تحلیلشان هم این است که اگر یک مامور مخفی در حین انجام ماموریت جانش را از دست بدهد، میشود مامور دیگری را جایگزینش کرد! بهخصوص که اسم فیلم هم «وقت مردن نیست» است.
با همه اینها، وقت مردن نیست بهعنوان آخرین فیلم جیمز باندی دانیل کریگ تفاوتهایی با کلیت این مجموعه فیلم و قسمتهای قبلی آن دارد. اینبار باند پدر میشود و در بخش مهم و زیادی از داستان فیلم، بهجای اکشنکاری و کشت و کشتار درام ماجرا را جلو برده و با آن همراهی میکند. جیمز باند که خودش را بازنشسته کرده و همراه نامزدش مادلین (لیا سدوکس) در مکانی دورافتاده زندگی آرامی دارد، ناگهان خودش را در وضعیتی بحرانی دیده و ناگزیر به بازگشت به صحنه مبارزه میشود. لوستیفر سافین (رامی مالیک اسکار گرفته با گریمی درخشان) موفق به دستیابی به سلاحی کشنده و مخفی شده که امآی ۶ اداره جاسوسی انگلستان مخفیانه در حال ساخت آن بودهاست. سازمان سیاه هم بهدنبال این سلاح و سافین است. اما همکاری باند با دوستانش در این سازمان، راه به جایی نمیبرد و او سراغ دوستان و همکاران انگلیسیاش میرود. این در حالی است که امآی ۶ نومی (لاشانا لینچ) را جایگزین باند کرده و حتی به او لقب مامور ۰۰۷ را داده است. باند و نومی راهی کارزاری برای پیدا کردن سافین میشوند اما باند نمیداند سافین گذشتهای پررمزوراز در ارتباط با مادلین دارد و از او بهعنوان سلاحی علیه باند استفاده میکند. شمارش معکوس نهایی آغاز میشود و باند در مبارزهای بیامان با زمان، هم باید جان زن و فرزندش را نجات دهد و هم مانع نابودی جهان به دست سافین شود.
طرح ساخت وقت مردن نیست از اوایل ۲۰۱۶ شروع شد و سام مندس کارگردان «اسپکتر» و «اسکای فال» اعلام کرد برای کارگردانی قسمت دیگری از این مجموعه فیلم به پشت دوربین برنمیگردد. کریستوفر نولان هم دعوت کارگردانی را نپذیرفت و گفتوگو با دنیس ویلنوو، یان دمانژ و دیوید مکنزی هم به نتیجهای نرسید. دنی بویل هم بعد از آنکه بروچولی طرح فیلمنامهاش را نپسندید، از پروژه خارج شد تا کری فوکوناگا بهعنوان کارگردان بیستوپنجمین جیمز باند معرفی شود. همان زمان بروچولی گفت: «برای فیلم بهدنبال نامی هستیم که قابل قبول باشد و تماشاگران بعد از تماشای فیلم، تصدیق کنند که انتخاب خوب و درستی بودهاست.» گرچه کلید فیلمبرداری در استودیوی قدیمی پاین وود زده شد اما لوکیشنهایی از ایتالیا، نروژ، جزایر فارو، ایسلند، جامائیکا و شهر لندن مکانهای مختلف و متعددی بودند که در فیلم مورد استفاده قرار گرفتند.