سرویس جهان مشرق _ تجربه مانورهای رژیم صهیونیستی طی دهههای گذشته حاکی از آن است که این رژیم اغلب در مواردی که احساس خطر میکند برای آرام کردن جبهه داخلی و بالا بردن روحیه ارتش دست به انجام مانورهای نظامی میزند.
هدف ارتش صهیونیستی از برگزاری مانور
در همین چارچوب ارتش اسرائیل از سال گذشته به بهانههای مختلف دست به انجام یک سری مانورهای نظامی زده که برخی از آنها به صورت مشترک با ایلات متحده و نیز کشورهای عربی برگزار شده است. اما در مرحله فعلی و در بحبوحه فضای متشنج فلسطین اشغالی منابع صهیونیستی گزارش دادند که از روز دوشنبه ۹ مه بزرگترین مانور تاریخ این رژیم تحت عنوان «ارابههای آتش» برگزار میشود.
صهیونیستها قصد داشتند این مانور را سال گذشته برگزار کنند که به دلیل وقوع نبرد «شمشیر قدس» به تعویق افتاد. به گفته رسانههای اسرائیلی در مرحله نخست این مانور همه بخش نظامی ارتش و ستاد مشترک رژیم صهیونیستی مشارکت دارند.
روزنامه صهیونیستی اسرائیل هیوم در رابطه با این مانور نوشت: این مانور که بخشهایی از آن در قبرس انجام خواهد شد، سناریوهای جنگ در جبهههای مختلف (یمن، لبنان، سوریه و...) در آن واحد هم تمرین خواهد شد.
مانور نظامی صهیونیستها و وحشت از انفجار اوضاع فلسطین
جدا از ماهیت و اهداف پشت پرده برگزاری این مانور، زمان انجام آن قابل توجه است. این مانور یک روز مانده به سالگرد نبرد شمشیر قدس آغاز شد و برخی آن را در قالب یک رفتار پیگشیرانه تعبیر میکنند. از زمان پایان این جنگ که ۱۲ روز طول کشید گروههای فلسطینی بارها تاکید کرده بودند که در صورت عبور اشغالگران از خطوط قرمز مقاومت احتمال تکرار این نبرد در مرحله نزدیک وجود دارد.
التهاباتی که فلسطین اشغالی در سال گذشته نیز پشت سر گذاشت موید همین مسئله بوده و هرلحظه امکان انفجار اوضاع در اراضی اشغالی وجود دارد. در واقع نتایجی که نبرد شمشیر قدس به همراه داشت زمینهساز بروز یک سری تحولات در معادلات درگیری میان فلسطینیان و صهیونیستها شد.
مقامات صهیونیست از زمان تاسیس رژیم جعلی اسرائیل سیاست خود را در تعامل با مولفههای مختلف ملت فلسطین بر مبنای جداسازی آنها از یکدیگر ترسیم کردهاند. به این صورت که صهیونیستها همواره وانمود میکردند رفتارهای متجاوزانه آنها صرفا محدود به یک محیط جغرافیایی یا مولفه خاص فلسطینی بوده و سایر فلسطینیان ارتباطی به این موضوع ندارند.
به عنوان مثال در کرانه باختری رژیم صهیونیستی تلاش کرده بود مناطق نابلس و الخلیل و جِنین را از یکدیگر جدا کند. این رویکرد درباره سایر مناطق فلسطین از قدس تا نوار غزه نیز وجود داشت. به ویژه اراضی اشغالی ۱۹۴۸ که ساکنان عرب آن به نوعی شهروندان اسرائیلی توصیف میشوند این تصور وجود داشت که آنها هرگز تعلق خاطی به فلسطین و هموطنان خود ندارند.
البته سیر تحولات فلسطین در دهههای گذشته از معاهده مادرید تا توافقهای اسلو و رویکردی که تشکیلات خودگردان فلسطین پیش گرفت موجب شد تا این سیاست منزوی و جداسازی فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی تا حدودی موفق باشد. درواقع فلسطینیان در سایه عدم وجود یک رهبریِ دلسوز همواره از شکاف و گسستگی میان خودشان رنج بردهاند و همین عدم اتحاد آنها با یکدیگر مهمترین عامل تدوام اشغالگری صهیونیستها در خاک فلسطین بوده است.
اما تقویت رویکرد مقاومتی میان مردم فلسطین در سایه روشن شدن قدرت و نیت گروههای مقاومت موجب شد تا فلسطینیان به تدریج در یک دایره واحد جمع شوند. ماهیت جنگ مه ۲۰۲۱ با اشغالگران و نتایج آن موید همین رویکرد تازه فلسطینیها و تقویت آن است؛ جایی که گروههای فلسطینی در نوار غزه برای دفاع از فلسطینیان قدس و مسجدالاقصی یک نبرد جامع را آغاز کردند و پس از آن همه فلسطینیان از کرانه باختری و اردوگاهها و حتی اراضی اشغالی ۱۹۴۸ در یک جبهه واحد مقابل رژیم اشغالگر ایستادند.
اعتراضاتی که طی چند ماه گذشته در اراضی ۱۹۴۸ نسبت به سیاستهای نژادپرستانه و تجاوزات صهیونیستها علیه فلسطینیان آغاز شد نیز از نتایج نبرد شمشیر قدس و اتحاد فلسطینیها بود که به این مردم شجاعت داد تا برای دفاع از حقشان قیام کنند.
نگرانی صهیونیستها از تهدیدات السنوار و تشدید عملیاتهای استشهادی فلسطینیان
اما یکی از تحولاتی که به شدت نگرانی صهیونیستها را برانگیخته و قدرت مهار آن را ندارند مربوط به آغاز موج شدیدی از عملیاتهای استشهادی فلسطینیان است. این عملیاتها از یک ماه و نیم قبل از اراضی ۱۹۴۸ آغاز شده و به قلب تلآویو رسید؛ به طوری که «وقوع عملیات انفرای جدید فلسطینیان» تبدیل به تیتر تکراری رسانههای اسرائیلی شده است.
در جریان این عملیاتها که تقریبا هفتهای چند بار انجام میشود تاکنون ۲۰ صهیونیست کشته و دهها تن زخمی شدهاند. غیرقابل پیش بینی بودن از مهمترین ویژگیهای این عملیاتهاست که موجب شده صهیونیستها در عین ناتوانی برای مقابله با آنها، در هیچ کجا احساس امنیت نداشته باشند.
از آن گذشته اتفاقاتی که از ابتدای ماه مبارک رمضان در قدس و مسجدالاقصی اتفاق افتاد و تداوم جنایات اشغالگران علیه فلسطینیان زمینهساز انفجار اوضاع شده که گروههای مقاومت نیز بارها تاکید کردهاند همانند سال گذشته آماده ورود به هر جنگی برای دفاع از مردم و مقدسات فلسطین هستند.
از سویی سخنان آتشین «یحیی السنوار» رئیس حماس در نوار غزه که به مناسبت روز جهانی قدس بیان کرد، موجی از وحشت در میان محافل صهیونیستی به راه انداخته و موجب شده اسرائیلیها بار دیگر بحث ترور وی را مطرح کنند. السنوار که اغلب عادت به ظاهر شدن مقابل دوربین و سخنرانی ندارد روز قدس امسال با اعلام وفاداری به جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری، خواستار آمادگی همهجانبه فلسطینیان برای ورود به نبردی با هدف آزادی مسجدالاقصی شد.
صهیونیستها که از سال گذشته در جریان نبرد شمشیر قدس شخصیت و رفتارهای یحیی السنوار را زیر نظر گرفتهاند اعتراف میکنند که او فی البداهه حرفی نمیزند و همانند سید «حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله حرفش برابر با عمل است. اشغالگران در جنگ مه سال گذشته نیز به شدت السنوار را زیر ذرهبین قرار داده و معتقد بودند که او شخصیتی منحصربه فرد و پیچیده دارد؛ به طوری که در عین سیاستمدار بودن میتواند یک جنگ نظامی را رهبری کند. پس زمانی که یحیی السنوار از جنگ برای آزادی مسجدالاقصی صحبت میکند به معنای زنگ خطری برای اشغالگران است. آنها تشدید موج عملیاتهای استشهادی فلسطینیان را نیز متاثر از همین سخنان یحیی السنوار میدانند.
مجموعه این شرایط موجب شده تا وقوع یک طوفان امنیتی در فلسطین اشغالی دور از انتظار نباشد و صهیونیستها حتی نمیتوانند پیشبینی کنند جرقه این انفجار قرار است از کرانه باختری باشد یا قدس و یا اراضی ۱۹۴۸ و یا هر مکان دیگر. البته خطرات پیش روی رژیم صهیونیستی صرفا محدود به جبهه داخلی فلسطین نیست و اشغالگران اکنون خود را در محاصره همه جانبه گروههای مقاومت منطقه میبینند.
معادله جدید سید حسن نصرالله برای قدس و آشفتگی اشغالگران
قبل از سخنان السنوار، سید حسن نصرالله که سال گذشته معادله «قدس در برابر جنگ منطقهای» را عنوان کرده بود، در سخنرانی امسال خود به مناسبت روز جهانی قدس معادله جدیدی ترسیم کرده و هرگونه تجاوز علیه قدس را برابر با نابودی اسرائیل دانست. محافل اسرائیلی که سخنان سید حسن نصرالله را همواره به دقت گوش میدهند این اخطار وی را نیز مورد ارزیابی قرار داده و به این نتیجه رسیدهاند که جنگ بعدی با فلسطینیان یک جنگ منطقهای با همه گروههای مقاومت خواهد بود؛ جنگی که نتیجهای فاجعهبار برای اسرائیل به همراه دارد و چه بسا پایان موجودیت این رژیم را رقم بزند.
در عین حال شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی تحت عنوان راهحلی برای موج وحشت نوشت: اسرائیل بهدنبال حمله گسترده نظامی علیه جنین است و نفتالی بنت، نخست وزیر برای چند ساعت ظرفیتهای انجام عملیات در جنین را با مسئولین سرویسهای امنیتی مورد بحث و بررسی قرار داد. هدف نخست وزیر پایان دادن به عملیاتی است که از این نقطه در دیگر مناطق انجام میشود، معضل دیگری که کابینه با آن روبهرو است، صحیح یا غلط بودن حمله به غزه بهدلیل عملیات العاد (عملیات استشهادی اخیر فلسطینیان در شهرک صهیونیستنشین العاد) است.
منابع گزارش میدهند که در واکنش به این مانور نیز گروههای مقاومت فلسطین در حالت آماده باش کامل قرار گرفتهاند تا در صورت هرگونه حماقت دشمن صهیونیستی، آمادگی کافی برای پاسخگویی داشته باشند.
اما شاخصها و همچنین تاریخچه مانورهای ارتش رژیم صهیونیستی نشان میدهد که این رژیم مانورهای خود را در قالب اقدامات پیشگیرانه انجام میدهد و اساسا به دنبال ورود به هیچ جنگی نیست؛ بلکه حداکثر تلاش خود را برای جلوگیری از هرگونه رویارویی نظامی با مقاومت به کار بسته است. بنابراین اغلب ناظران مانور جدید ارتش اسرائیل را در قالب یک جنگ روانی با هدف مهار مقاومت فلسطین و خنثی کردن تاثیر عملیاتهای اخیر و بالا بردن روحیه شهرکنشینان صهیونیست توصیف میکنند.
اما در هرصورت انفجار قریبالوقوع اوضاع در فضای ملتهب کنونی فلسطین اشغالی چالشی گریزناپذیر برای صهیونیستهاست؛ به ویژه اینکه انگیزه فلسطینیان برای تقابل یکپارچه با اشغالگران بیشتر شده و نمیتوان آتش خشم آنها را خاموش کرد.