کد خبر 1374584
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۸

مرد بی‌گناه فقط به دلیل اینکه همسرش عاشق مرد دیگری بود جان خود را از دست داد.

به گزارش مشرق، مدت ها بود که به اختلافات خانوادگی دامن می زد تا از شوهرش طلاق بگیرد. او قبل از آن که با پسرعمه اش ازدواج کند با یکی از جوانان هم روستایی اش ارتباط داشت ولی زمانی که مرتضی به خواستگاری آمد پای سفره عقد نشست و زندگی مشترک خود را با پسرعمه اش آغاز کرد.

این درحالی بود که مصطفی دست بردار نبود و همچنان سعی داشت به ارتباط شیطانی خود با او ادامه دهد تا این که سکینه و شوهرش برای ادامه زندگی مشترک به مشهد مهاجرت کردند اما ارتباط مصطفی با او به فضای مجازی تلگرام کشید در حالی که سکینه صاحب فرزند پسری نیز شده بود به بهانه های مختلف با مصطفی قرار می گذاشت و در مشهد یا روستای محل اقامت پدر و مادرش به دیدار او می رفت تا این که مرتضی متوجه ماجرا شد.

او برای آن که از آبروریزی خانوادگی جلوگیری کند تلاش کرد تا بدون درگیری و رسوایی همسر ۲۰ ساله اش را طلاق بدهد اما شرط کرد که به هیچ وجه حضانت پسر کوچک را به همسرش نخواهد داد. همین موضوع به اختلافات خانوادگی شدت بخشید چرا که سکینه هم ادعا می کرد فرزندش را دوست دارد و باید سرپرستی او را به عهده بگیرد! سکینه برای آن که به خواسته شوم خود برسد به هر حیله و ترفندی متوسل می شد تا این که ماجرای قتل همسرش را با «مصطفی – خ» درمیان گذاشت. افکار پلیدی ذهن او را  درگیر کرده بود. چندین نقشه شیطانی را برای قتل بی سروصدای شوهرش به همراه مصطفی (جوان ۲۳ ساله) طرح کرد اما موفق به اجرای آن نشدند تا این که روزی «قتل مسلحانه» در ذهن او نقش بست!

سکینه با ترغیب های شیطانی جوان ۲۳ ساله وارد ماجرای خطرناکی شده بود که قصد داشتند با شیوه ای بی رحمانه  جان مرد بی گناهی را بگیرند و کودکی را از داشتن پدر محروم کنند. بالاخره طراحی این نقشه هولناک به پایان رسید و مصطفی برای خرید سلاح به گالیکش رفت چرا که از طریق تلگرام با فروشنده سلاح در شهرهای شمالی کشور قرار گذاشته بود. طولی نکشید که مقدمات این جنایت وحشتناک تگزاسی فراهم شد.

دوازدهم آذر سال ۹۸ بود که مصطفی به بهانه شرکت در مجلس عروسی یکی از دوستانش به سراغ برادرش در یکی از روستاهای خراسان شمالی رفت و خودرو پژو پارس او را به امانت گرفت تا به سبزوار برود اما او طبق نقشه سلاح وینچستر را برداشت و به طرف مشهد حرکت کرد. مستقیم به بولوار شهید فکوری (محل اقامت زوج جوان) رفت تا یک بار مسیر شلیک و فرار را طبق نقشه بررسی کند. وقتی همه چیز را آماده دید، اجرای جنایت تگزاسی را آغاز کرد. حدود ساعت ۱۹:۳۰ بود که دوباره به خیابان شقایق در بولوار شهید فکوری رسید. پلاک پژو پارس را مخدوش کرده بود و نقاب به چهره داشت تا شناسایی نشود.

از سوی دیگر طبق نقشه شیطانی، سکینه برخی از اطرافیانش را که آن شب مهمان او بودند به بهانه دیدار از مراکز تفریحی و زیارتی به بیرون از خانه کشاند تا زمانی که همسر ۲۵ ساله اش به منزل باز می گردد، کسی در آن جا نباشد.

دقایق به کندی سپری می شد و مهاجم نقابدار در افکار خود فرورفته بود که  ناگهان مرتضی را در حالی دید که با کلید در خانه را گشود و قبل از آن که او بتواند از خودرو پیاده شود به داخل منزل رفت و در حیاط را بست. «مرتضی – ش» هراسان با سکینه تماس گرفت و باز هم از عقیم ماندن نقشه قتل مسلحانه خبر داد. با وجود این از سکینه خواست هر طور شده دوباره شوهرش را به بیرون از منزل  بکشاند. در این هنگام فکر پلید دیگری به ذهن زن ۲۰ ساله رسید. او بلافاصله گوشی تلفن را برداشت و با شوهرش تماس گرفت. او مدعی شد برای تهیه شام مهمانان و صبحانه آنان نیاز به خرید شیر و سیب زمینی و پیاز دارد و از همسرش درخواست کرد هرچه سریع تر به خرید برود تا قبل از آن که با مهمانان به خانه برسد!

مرتضی هم بی خبر از حادثه تلخی که انتظارش را می کشد، بی درنگ از خانه بیرون زد و به آن سوی خیابان رفت و از خواربارفروشی محله خرید کرد. در این لحظه مهاجم مسلح که او را زیر نظر داشت از خودرو پیاده شد و در حالی که اسلحه وینچستر را در دست می فشرد به سمت مرتضی رفت که به چند قدمی خانه اش رسیده بود. او فریاد زد «وایستا، وایستا!» و به محض این که مرتضی به عقب بازگشت ناگهان صدای شلیک های هولناک در فضا پیچید و جوان ۲۵ ساله نقش بر زمین شد. دقایقی بعد در حالی نیروهای امدادی و پلیسی با تماس اهالی به محل حادثه رسیدند که حوضچه ای از خون تشکیل شد و جوان ۲۵ ساله دیگر نفس نمی کشید.

با گزارش این جنایت وحشتناک به مقام قضایی، بلافاصله قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) عازم محل شد و به تحقیق در این باره پرداخت. قاضی وقت شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد براساس تجربیات قضایی، دستورات ویژه ای را برای شناسایی مهاجم نقابدار صادر کرد و بدین ترتیب گروه ویژه ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با هدایت سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) ماموریت یافتند تا بررسی های گسترده ای را در این باره آغاز کنند.

آنان پس از حدود یک ماه فعالیت های اطلاعاتی و تحقیقات محرمانه به سرنخ هایی از یک ارتباط شیطانی رسیدند و بررسی های خود را در این خصوص متمرکز کردند. از سوی دیگر نیز بازبینی دوربین های ترافیکی ردی از یک خودرو پژو پارس سفید رنگ را نمایان ساخت که روز وقوع جنایت با پلاک دستکاری شده در محل حادثه پارک بود.

با این بررسی های پنهانی، همسر ۲۰ ساله  متهم نیز به طور غیرمحسوس تحت نظر پلیس قرار گرفت و مشخص شد که بعد از جنایت، به منزل پدری خود در یکی از روستاهای خراسان شمالی رفته است. از طرف دیگر با لو رفتن پلاک اصلی پژو پارس هم مشخص شد که مالک آن در همان روستا حضور دارد.

بنابراین کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با انجام یکسری تحقیقات و رصدهای اطلاعاتی متوجه شدند که برادر مالک خودرو همان فردی است که در فضای مجازی با سکینه ارتباط دارد به همین دلیل و با  دستور قاضی میرزایی، کارآگاهان به خراسان شمالی رفتند و «مصطفی – خ» را در یک کارگاه بلوکه سازی دستگیر کردند. آنان دقایقی بعد هم حلقه های قانون را بر دستان سکینه گره زدند که در منزل پدرش به سر می برد.

با انتقال متهمان به مشهد، مصطفی به قتل مسلحانه «مرتضی – ش» با انگیزه ارتباط شیطانی با همسر وی اعتراف کرد و بدین ترتیب این پرونده جنایی با صدور کیفرخواست، به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد. قضات دادگاه پس از چندین جلسه محاکمه که به ریاست یکی از قضات با تجربه دادگستری خراسان رضوی برگزار شد. با استناد به دلایل محکمه پسند و انکار ناپذیر رای به قصاص نفس «مصطفی – خ» دادند و او را به جرم ارتباط نامشروع نیز به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم کردند.

همچنین براساس رای دادگاه، سکینه متهم ردیف دوم نیز به تحمل ۱۵ سال زندان و ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد که این رای به تایید دیوان عالی کشور هم رسید.

با ارسال پرونده  به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم قصاص نفس، متهم ردیف اول این پرونده سپیده دم روز چهارشنبه گذشته در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و در حضور قاضی  اجرای احکام، به  مجازات رسید تا فرجام شلیک شیطانی او بار دیگر درس عبرتی برای افرادی باشد که نقشه های شومی را در سر می پرورانند.

منبع: روزنامه خراسان