۴۰ سال پیش شاید یاد برخی افراد نیاید یا حتی مثل دهه هشتادی‌ها اصلاً ندانند کومله چیست و چه کار می‌کرد. آن روزهای قبل جنگ و حین جنگ، این گروهک تروریستی جور دیگری شعار «زن، آزادی، زندگی» سر می‌داد!

به گزارش مشرق، از وقتی نهال انقلاب در بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ شکل گرفت، دشمنان که مخالف یک کشور مستقل و آزاد در استراتژیک‌ترین نقطه جهان بودند تمام هم و غمشان را به کار گرفتند تا این انقلاب را به زانو در بیاورند. بنابراین از همان ماه‌های ابتدایی با ایجاد بلوا و آشوب در نقاط مختلف کشور با هدف تجزیه این آب و خاک برای تحقق آرزویشان از هیچ کوششی فروگذار نکردند.

در این میان حمایت دشمنان از گروه‌های تجزیه‌طلب مانند گروهک‌های ترویستی کومله و دموکرات کردستان به وضوح دیده می‌شد. با شروع جنگ تحمیلی که ایران به ناگاه با هجوم صدام حسین و همراهی ۸۰ کشور با او روبرو شد، این فعالیت‌های تروریستی علیه مردم مظلوم ایران شکل دیگری به خود گرفت.


خواب‌های کومله برای ایران تعبیر نخواهد شد

از آن زمان بیش از ۴۲ سال می‌گذرد و در اواسط سال ۱۴۰۱ نیز شاهد یک فتنه‌ای دیگر از سوی دشمنان این مرزوبوم با محوریت گروهک‌های تجزیه‌طلب هستیم که با واکنش مقتدرانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه مقرهای فرماندهی آنان روبرو شدیم.

این گروهک‌ها که امروز در قالب شعار و هشتگ «زن، آزادی، زندگی» بساط فتنه‌گریشان را دوباره پهن کرده‌اند، در ۴۰ سال پیش نیز جور دیگری در زیر لوای این شعار می‌خواستند اقدامات خود را موجه نشان دهند، آنچه که در ادامه می‌خوانید تنها گوشه‌ای از جنایات‌ آن‌ها علیه زن ایرانی و خانواده‌اش است که پیش‌روی مخاطبان قرار می‌گیرد:

هدیه گروهک ضدانقلاب برای یک زن کرد

سعدیه مرادی از وقتی پیمان زناشویی با شریف احمدی در روستای بیساران از توابع بخش ژاورود شهرستان سروآباد بست، فهمید همسرش مردی معتقد و مقید است. مردی که طاقت سختی زندگی هموطنانش را ندارد و هر کاری از دستش بر می‌آید برای حل مشکلات مردم از جانش مایه می‌گذاشت. البته سعدیه هم چنین روحیه‌ای داشت و همپای شوهرش در کارها به او کمک می‌کرد. پنج فرزند ثمره عشقشان بود؛ سه پسر به نام‌های عباس، محمد و احمد و ۲ دختر به نام‌های آرزو و فرشته.

شریف مرد خانه‌اش با پیروزی انقلاب به دلیل داشتن همان باورهای عمیق مذهبی به خیل عاشقان انقلاب پیوست و مبارزه با گروهک‌های ضدانقلاب را آغاز کرد. در این مدت سعدیه تلاش می‌کرد که با همراهیش، شوهرش را با خیال آسوده راهی مبارزه کند. با اینکه بارها شریف مورد تهدید قرار گرفته بود، اما او اول دی‌ماه سال ۱۳۶۱ با عنوان بسیجی به خیل پیشمرگان مسلمان کُرد پیوست.


شهید شریف احمدی

این بار دیگر سعدیه می‌دانست فضای مبارزه به شکل دیگری خواهد بود. سال‌ها از حضور شریف در  پیشمرگان مسلمان کُرد گذشته بود که در هفتم مهرماه سال ۱۳۶۵  وقتی شوهرش از پایگاه برای کمک به او به خانه باغشان در روستای بیساران آمده بود. او رفت برای حیوانات مقداری آب بیاورد که دید ۲ لباس شخصی در کنار اتاق شریف ایستاده‌اند. آن‌ها آمده بودند تا شریف را دستگیر کنند.

شریف به هیچ وجه زیر بار حرف آن‌ها نرفت. آن فرد ضدانقلاب کلت کمری‌اش را روی پیشانی شریف قرار دارد و در حالی که شریف پسر کوچکش را در آغوش داشت، شهادتین را خواند، آن جلاد انسان‌نما در برابر دیدگاه سعدیه و پسر کوچکش ماشه را چکاند و اتاق پر از خون شد. آری! این ارمغان کروهگ‌های تروریستی برای سعدیه بود که پنج فرزندش را یتیم کردند. نمونه عینی شعار «زن، آزادی، زندگی» مدنظر کومله.

روضه‌ مادر گمشده‌ای که با دستان بسته تیرباران شد 

آبان ماه سال گذشته بود که به یکباره خبر تفحص نخستین بانوی شهید مفقودالاثر در صدر اخبار قرار گرفت. خبری که سردار سیدمحمدباقر باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح به دختری از تبار زنان دلیر کردستان داد. این بار روضه مادر بعد از گذشت بیش از هزار و ۴۰۰ سال دوباره زنده شد. مادر و همسری که برای دفاع از کیان خانواده‌اش تمام هستی‌اش را به میدان آورد، اما ضدانقلاب جلاد، او را یک ماه شکنجه داد و در نهایت با دستانی بسته او را تیرباران کرد تا ۲ فرزندش بی‌مادر شوند. پسر شیرخوار فاطمه در گهواره به علت اینکه کسی نبود از او نگهداری کند، بعد از مدتی آسمانی شد و دختر سه‌ساله‌اش سال‌های متمادی چشم انتظار خبری از پیکر مادر شهیدش بود.

شوهر فاطمه تنها به جرم اینکه برای پایگاه جدید سپاه در حسین آباد چاه حفر کرده بود، توسط عوامل ضدانقلاب اسیر شد و سپس او را به زندان دولتو منتقل کردند. این بانوی کرد وقتی پیگیر آزادی شوهرش شد، حزب دموکرات از او طلب ۲۰۰ هزار تومان پول کرد. برای همین بانو اسدی مجبور شد تمام زندگی‌اش را به حراج بگذارد و با تهیه آن پول به ضدانقلاب مراجعه کند. ضد انقلاب پول را از او گرفت، اما در اوج خباثت شوهرش را آزاد نکرد، بلکه او را نیز اسیر کرد. فاطمه‌ای که ۲۲ سال سن داشت و جرمش تنها حفظ کیان خانواده‌اش بود.

اما تفحص پیکر مطهرش نیز خود داستانی دیگر دارد. داستانی که اسماعیل اسفندیاری سرتیم تفحص پیکر مطهر شهیده فاطمه اسدی بیان کرده است: سردار باقری که فیلم شاه‌محمد محمودی، شوهر شهیده اسدی را دید از پشت میزش بلند شد و گفت: من این آقا را در خواب دیده‌ام و تعریف کرد، من این آقا را به همراه یک خانم دیدم که به محضر سردار شهید سلیمانی رسیدیم، باید پیکر این خانم را پیدا کنید.

این در حالی است که اهالی محل بعد از گذشت ۳۷ سال از آن واقعه دردناک هنوز ناله فاطمه را به یاد دارند. شهادت بانو اسدی نمونه‌ای دیگر از شعار «زن، آزادی، زندگی» ضدانقلاب است، جیره‌خوارانی که روزگاری با دستور مصطفی هجری دبیرکل حزب منحله دموکرات دست به چنین جنایت‌هایی علیه مردم کردستان زدند، امروز در اروپا دنبال خوشگذرانی هستند و حال، خواب تجزیه‌ ایران را دیدند، خوابی که هیچ وقت تعبیر نخواهد شد.

دختر ۱۶ ساله‌ای که کومله او را مانند سمیه شهید کرد

اسمش ناهید بود از دختران سنندجی که برای دفاع از اسلام پای اعتقاداتش ایستاد. بعد از شهادتش او را سمیه کردستان خواندند چون همانند سمیه از یاران پیامبر (ص)   زیر شکنجه به شهادت رسید. ناهید فاتحی کرجو که از فعالان انقلابی در غائله کردستان به شمار می‌رفت، با برادران سپاه پاسداران در سنندج همکاری داشت و در دستگیری چند نفر از اعضای کومله نقش مهمی ایفا کرد. برای همین کومله از او کینه به دل گرفت و در پی فرصتی بود تا از او انتقام بگیرد.

ناهید ۱۶ ساله بعد از دستگیری توسط کومله به مدت یازده ماه شکنجه شد. آن جانیان موهای سر او را تراشیدند و همه ناخن‌های دست و پایش را کشیدند. تمام سر و بدن ناهید به علت ضربات ناشی از شکنجه کبود شد. کومله به ناهید گفته بود اگر به امام خمینی (ره) دشنام بدهی تو را آزاد می‌کنیم. اما او زیر بار نرفت. سرانجام سمیه کردستان شبانه به بیابان‌های اطراف روستا بردند و جلوی چشمان خودش برایش قبر حفر و او را زنده زنده دفن کردند.

این‌ها تنها گوشه‌ای از جنایت‌های گروهک‌های ضدانقلاب کرد است که علیه همشهریان خود در آن سال‌ها مرتکب شدند. مادری را تیرباران کردند، شوهری را در برابر دیدگان همسرش به شهادت رساندند و دختر جوانی را که به جرم اعتقاداتش ربودند و شکنجه کردند.  

بازداشت ۷۷ نفر از عوامل گروهکی کردستان در اغتشاشات اخیر

کومله‌ای که چهره واقعی‌اش را در این سال‌ها نمایان ساخته است و دستش به خون مردم بیگناه این مرزوبوم آغشته است، این روزها به دنبال چیست؟ گزارشی که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران منتشر کرده است خود گویای همه چیز است: بازداشت ۷۷ نفر از عوامل گروهکی کردستان، اعم از مزدوران رسمی گروهک‌های صهیونیستی موسوم به کومله، دمکرات، پاک،  پژاک تا تعدادی از کادرهای رده بالای این گروهک‌ها که در دو سوی مرزهای غربی کشور مشغول توطئه علیه مردم مظلوم کردستان بودند، در میان بازداشت شدگان، نیز حضور دارد.