سردار سرلشکر شهید نورعلی شوشتری در تمام دوران عمر خودبرای شکوفایی استعدادمردم زمینه‌سازی کرد و دغدغه اصلی او وحدت مسلمین و حذف رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن شماره یک کشورهای منطقه بود.

به گزارش مشرق، صبح بیست وششم مهرماه برای بسیاری از افرادی که سردار سرلشکر نورعلی شوشتری، را می‌شناختند روز خاصی است.

روزی که یادآور مهرماهی در سال ۱۳۸۸  است که موها و محاسن سفید فرمانده، این بار نه در حین جنگ تحمیلی بلکه بیست وچندسال پس از پایان جنگ رودررو، این بار ناجوانمردانه در منطقه سیستان و بلوچستان توسط کوردلان ریگی به جرم وحدت‌خواهی و حفظ امنیت پر خون شد.

سرداری که پدرانه‌هایش زبانزد بود

اما تاریخ حضور او در لباس نظامی وجوه ناشناخته این سردار وحدت را نمایان می‌سازد. این در حالی که شهید نورعلی شوشتری در ابتدا سربازی را در گارد ارتش طی کرده بود و بر اساس آموزش‌هایی که دیده بود و قابلیت‌های فردی‌اش، یک‌ نظامی موفق بود که آموزش‌های حرفه‌ای دیده بود و با پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه با وقوع جنگ تحمیلی با توجه به فراگیری جنگ، تربیت خانوادگی و اعتقادات دینی و مذهبی که بسیاری از آحاد جامعه داشتند در این عرصه نیز حضور یافت.


از راست نفر دوم شهید سردار نورعلی شوشتری

با این وجود در بررسی تاریخ‌نگاری جنگ متوجه می‌شویم که خراسانی‌ها از اولین روزهای جنگ در خوزستان ‌و اهواز حضور داشتند و سردار نورعلی شوشتری هم جزو همین افراد بود که از اوایل جنگ در کسوت فرماندهی گردان در طریق‌القدس حاضر بود و در طول جنگ بر حسب موقعیت، جایگاه و آموخته‌هایی که داشت خدمات ارزنده‌ای را ارائه کرد.

بیشتر بخوانید:

مسیح بلوچستان کیست؟ +فیلم

سردار شوشتری بعد از جنگ نیز در سمت‌های مختلفی ایفای مسؤولیت کرد و از اول فروردین‌ماه سال ۱۳۸۸ با حفظ سمت، فرماندهی قرارگاه قدس زاهدان را عهده‌دار شد. سردار شوشتری با درایتی که داشت متوجه شده بود که دشمن وحدت مردم شیعه و اهل سنت منطقه را هدف گرفته است و به همین خاطر او هم تأکید اصلی بر تقویت وحدت و اخوت دینی داشت.


در سنگر فرماندهی قرارگاه نجف، ایزدی در کنار شهید نورعلی شوشتری و باقر قالیباف

برای شناخت بیش‌تر سردار شهید شوشتری پای صحبت‌های یدالله ایزدی راوی دفاع مقدس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نشستیم.

 او در سال‌های پایانی جنگ همراه با سردار در برخی وقایع جبهه حضور داشته است،‌ اینچنین از ابهت شهید در فرماندهی، مهربانی و لطافت روح او بیان می‌کند:‌ تجربه من با شهید شوشتری مربوط به سال‌های پایانی جنگ در سال۱۳۶۶ است که او مدارج را در فرماندهی طی کرده. این سردار شهید ابتدا در عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ معاون قرارگاه نجف بود و بعد فرماندهی این قرارگاه، حوزه مأموریتی ناحیه شمالی شد و در سال ۱۳۶۶ به عنوان راوی همراه ایشان بودم که مسؤلیت فرماندهی قرارگاه نجف اشرف را داشت.


از راست نفر دوم شهید سردار نورعلی شوشتری

شهید شوشتری فرمانده مهربانی بود

او درباره خصوصیات اخلاقی شهید شوشتری ادامه می‌دهد:‌ آن گونه که مردم بیشتر با تصاویر و عکس‌های شهید آشنا هستند، سردار شوشتری به لحاظ جسمانی فردی قدرتمند بود هم ظرفیت‌های ذهن، فکری و تجربه خاصی داشت و همه اینها باعث شده بود از بیرون مخاطب تصور کند که ایشان به لحاظ خلق‌وخو انسانی سختگیر است، اما افراد نزدیک به او می‌دیدند که شهید شوشتری در عین اقتدار در فرماندهی، نکته سنجی، دقت نظر و پرکاری که چندین تیپ و لشکر تحت امر قرارگاه او هستند، با وجود مسؤولیت و جایگاه نظامی در پس آن چهره پر ابهت روحیه‌ای لطیف داشت، او سرشار از عواطف اخلاقی و انسانی بود. در مواجهه با نیروهای مردمی که در قالب گردان‌ها و یگان‌های عملیاتی حضور داشت بسیار مهربان بود و روحیه‌ای پدرانه داشت. به هر حال به نظر من او بر خلاف ظاهرش فردی کاملاً احساساتی بود.


از راست نفر سوم شهید سردار نورعلی شوشتری

واکنش شهید شوشتری به شادمانه سرود خواندن سربازهای گیلکی

ایزدی ضمن بیان خاطره دیگر از شهید شوشتری ایشان را فردی مهربان و دغدغه‌مند معرفی کرد و می‌گوید: در یکی از عملیات‌ها (بیت المقدس۲) زمستان سال ۱۳۶۶ که‌ همراه‌ شهید نورعلی شوشتری بودم، او فرمانده قرارگاه نجف بود. پس از پایان عملیات من و ایشان نیمه شب با یک وانت از خط مقدم بر می‌گشتیم، در راه در استان سلیمانیه عراق حدود ساعت ۲ نیمه شب به سرازیری ارتفاع گرده رش رسیدیم، یک ستون از رزمنده‌های لشکر ۵۲ قدس گیلان را دیدیم که پیاده پس از پایان عملیات از خط بر می‌گشتند. شدت سرمای هوا باعث شده بود که حتی زمین یخبندان شود، اما این نیروها در آن سرما با زبان گیلکی سرود می‌خواندند و حتی بعضی از آن‌ها به علت سنگینی پوتین‌های گل آلودشان پابرهنه بودند، اما بی‌اعتنا به آن سرما و وضعیتی داشتند شادمانه سرود می‌خواندند.


او همیشه آماده نبرد بود

پدرانه‌های شهید شوشتری مرز نمی‌شناخت

او می‌افزاید: شهید شوشتری در مواجهه با آن‌ها گفت: پدر و مادر این بچه‌ها، می‌دانند الان جگرگوشه‌شان در این سرمای جانسوز با پای برهنه در این سرما این طور وضعیتی دارند! خانواده‌ها بچه‌هایشان را با خون دل بزرگ کردند و حال این گونه از هویت کشور دفاع می‌کنند. این رفتار سردار نشان می‌دهد که او در هر حال دلسوز و مهربان بودند و این مهربانی تنها برای زیرمجموعه خود ایشان یا حتی نیروهای ایرانی نبود، چرا که در مواجهه با نیروهای عراقی دلسوزانه و با ترحم‌ از حضور آن‌ها در جنگ صحبت می‌کردند، به طوری که قبل از عملیات نصر ۸ در زمستان برای عملیات شناسایی زمانی که محل استقرار نیروهای عراقی را رصد می‌کردیم، او از عدم شناخت دشمن حقیقی از سوی آن‌ها اظهار تأسف کرد و می‌گفت اینها که الان بازی می‌کنند، لباس می‌شویند عزیز خانواده‌ای هستند و هر کدام استعدادی برای خدمت به مردم دارند، ولی جبر صدام آن‌ها را وارد جنگ کرده است، در حالی که دشمن اصلی جهان اسلام و کشورهای عربی همان رژیم اشغالگر قدس است و تلاش برای حذف صهیونیست باید دغدغه همه باشد.

فرماندهان جبهه؛ همت، باکری، زین‌الدین و شوشتری

این راوی دفاع مقدس درباره آخرین دیدارش با سردار شهید شوشتری می‌گوید: پس از جنگ چند باری توفیق داشتم که دوباره آقای شوشتری را ببینم، اما دیگر گفت‌وگوی ما درباره جنگ ایران و عراق نبود. آخرین دیدار مربوط به یک سال پیش از شهادت ایشان بود که تجربه‌های جنگ باعث شد تا در ایجاد امنیت در بعضی از مناطق مرزی در شرق کشور نقش درخشانی ایفا کنند.

سرداری که سال‌ها خادم امام رضا (ع) بود

به گزارش فارس،‌ افرادی چون شهید شوشتری و سردار قاسم سلیمانی در ایجاد امنیت و عمق‌بخشی در مرزهای شرقی کشور که از گذشته درگیر تنش توطئه‌کنندگان بوده نقش مهمی ایفا کردند و در مسأله شهادت نورعلی شوشتری نیز چون دشمنان نمی‌توانستند اتحاد مردم منطقه و اقداماتی که انجام دادند را تحمل کنند، او را برای همین مسائل فرهنگی و زمینه‌سازی ایجاد و توسعه امنیت پایدار به شهادت رساندند.

این سردار بزرگ سپاه اسلام که سال‌های متمادی منصب خادمی افتخاری بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) را نیز عهده‌ دار بود، بارها در جمع همرزمانش گفته بود: آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه تکه شود.

او به خوبی فتنه دشمن را شناخته بود

در نهایت نیز شهید وحدت شد

در نهایت سردار شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس که در تدارک برگزاری همایش وحدت سران طوایف در استان سیستان و بلوچستان بود، صبح روز یکشنبه ۲۶مهر۱۳۸۸ در اقدامی تروریستی به فیض شهادت نائل آمد. البته در این حادثه تروریستی تعدادی از فرماندهان از جمله سردار محمدزاده فرمانده سپاه استان سیستان و بلوچستان، علی علویان فرمانده تیپ صاحب الزمان سپاه ثارالله استان کرمان، حسین اسدی معاون تبلیغات و روابط عمومی نمایندگی ولی فقیه در قرارگاه قدس و حسین مرادی فرمانده قرارگاه داخلی و جمعی از پاسداران و عشایر منطقه پیشین نیز به شهادت رسیدند.

منبع: فارس