به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت: فارین پالیسی تحلیلی به قلم متنو کرونیگ، منتشر کرد. به گزارش فرارو، کرونیگ معاون مرکز استراتژی و امنیت شورای آتلانتیک است. او به عنوان استراتژیست امنیت ملی و افسر سابق سیا نیز فعالیت کرده و استاد دانشگاه جورج تاون است. نام او به عنوان یکی از ۲۵ دانشمند علوم سیاسی برتر آمریکایی در دوره کنونی مطرح شده است.
او در تحلیل فارین پالسی مینویسد: شاید بپرسیم سند استراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا چیست و چه نیازی به آن وجود دارد. کنگره ایالات متحده رؤسای جمهوری آمریکا را موظف ساخته تا سندی را منتشر کرده و در آن رویکرد خود را در قبال امنیت ملی برای مردم آمریکا بیان کنند. با این وجود، این سند مخاطبان زیادی دارد و اولویتهای دولت آمریکا را شرح میدهد. اگر فردی بپرسد چرا دولتی در آمریکا روی یک موضوع تمرکز کرده، دولت با استناد به سند استراتژی امنیت مثلاً میگوید اولویت رقابت استراتژیک با چین است. مشکل اما تاخیری جدی در زمانبندی انتشار این سند است. مردم آمریکا چیزی را دیدند که باید در ۹ ماه نخست دولت بایدن منتشر میشد. بایدن تقریبا دو سال پس از برگزاری مراسم تحلیفش این کار را انجام داده. این تاخیر خود نشانهای از محکومیت استراتژی بایدن است. احتمالا تیم بایدن کار ارزیابی سند و نگارش آن را فوریه آغاز کردند و سپس با خود گفتند اوه! فراموش کردهاند روسیه را که در حال راهاندازی بزرگترین جنگ زمینی در اروپا از پایان جنگ جهانی دوم بوده، در سند بگنجانند. این شاید بزرگترین انتقاد از استراتژی بایدن باشد. برای همگان آشکار بود که روسیه حتی پیش از حمله به اوکراین هم، یک تهدید بزرگ برای منافع ایالات متحده محسوب میشد.
در سال ۲۰۱۲ میلادی «میت رامنی» نامزد وقت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، روسیه را به عنوان بزرگترین دشمن ژئوپولیتیکی ایالات متحده معرفی کرد. اسناد استراتژی شورای آتلانتیک سالهاست که در مورد نیاز به برخورد همزمان با روسیه و چین نوشته شدهاند.
من شنیدهام که پیشنویسهای اولیه سند استراتژی امنیت ملی آمریکا، روسیه را حتی در میان پنج چالش برتر امنیت ملی ایالات متحده قلمداد نکرده بود که پس از چین و حتی مواردی مانند کووید۱۹، تغییرات اقلیمی و آب و هوایی و موضوع بهبود وضعیت اقتصادی قرار گیرد. یک استراتژی خوب میتوانست تهدید روسیه را از ابتدا به حساب آورد. بنابراین، این استراتژی دیرهنگام ضعف جدی دولت بایدن در آیندهنگری را نشان داد و شایستگی استراتژیک بایدن را زیر سؤال برد.
به نظر میرسد نویسندگان آن تلاش کردهاند همه موارد را پوشش دهند، اما در نهایت نتوانستند یک استراتژی منسجم و هدفمند را تهیه کنند.واقعیت این است که این اسناد استراتژی واقعی نیستند و در نگارش آن، این وسوسه وجود دارد به فهرستی از تمام کارهایی که دولت انجام میدهد، تبدیل شود. در حالی که استراتژی واقعی مستلزم تعیین اولویتها است.
جنبه مثبت سند استراتژی امنیت ملی دولت بایدن چندین موضوع کلیدی بوده است: نیاز به اولویت قرار دادن رقابت با چین، برتری دموکراسیها در رقابت قدرتهای بزرگ و نیاز به پیوند اتحادهای ایالات متحده در اروپا و آسیا. جنبه منفی این سند چنین مواردی بوده است: تمرکز بیش از حد بر چالشهای بیشکل جهانی مانند تغییرات آب و هوایی و کووید-۱۹. واقعیت آن است که دولت بایدن بر روی این موضوع بیش از تهدیدات عینی تمرکز کرده است.
در زمینه بخش تقویت آمریکا برای رقابت استراتژیک، موضوعات سیاسی داخلی بحث برانگیز و تفرقهآمیزی وجود دارند. برای مثال، جمهوری خواهان معتقد نیستند که قانون کاهش تورم بایدن کلید پیروزی در رقابت استراتژیک با چین باشد. هم چنین، به نظر میرسد در بسیاری از موارد سند استراتژی امنیت ملی بایدن مسائل را به درستی مطرح میکند، اما زمانی که به بودجه دولت نگاه میکنید منابع با اهداف تعیین شده همسو نیستند. ایالات متحده نیاز به حضور در اروپا و آسیا دارد، اما به دلیل مشکلات ناشی از تورم در آمریکا، بایدن در حال کاهش واقعی هزینههای دفاعی است.
در مورد موضوعات بزرگ مثل همکاری با قدرتهای جهانی از جمله چین برای حل چالشهای مشترک مانند کووید-۱۹ و تغییرات آب و هوایی، باید پرسید راهحل چیست؟ رفتار بد چین باعث شد که شیوع کرونا به یک پاندمی تبدیل شود و آن کشور بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای در جهان است. همانند آن است که بگوییم برای توقف آتشسوزی خانهها با آتشافروزان همکاری خواهیم کرد. زمانی که ایالات متحده در تلاش برای رقابت با چین و حتی تضعیف اقتصادی چین است، همکاری با آن کشور در مورد تغییرات آب و هوایی یا سایر مسائل پیچیده امکانپذیر نیست. روابط ایالات متحده و متحدانش با چین احتمال بدتر خواهد شد. آنان به یک استراتژی بلندمدت جدی برای مقابله با تهدید چین نیاز دارند همانطور که در سند استراتژی امنیت ملی دولت بایدن به آن اشاره شده است.