به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال رسانه ای طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
زمانی نه چندان دور، رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی می گفت "امکان فروش یک قطره نفت هم وجود ندارد". اما با این وجود، منابع ارزی را بی گدار -تا جایی که توانستند- در بازار ریختند تا ظاهر بازار و قیمت ارز را حفظ کنند؛ تورم هم اگر رکورد ۶۰ درصدی را شکست، بشکند!
برای آنها مهم این بود که قیمت دلار در دولت برجام، تا ده برابر گران شده بود و نباید بیش از این، رکورد می زد. جالب تر این که اگر به مدت دو سال، ارز دولتی را بی حساب و کتاب واگذار کردند و رانتی ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان در هر دلار را فراهم کردند، اما در سال آخر، همین ارز دولتی ته کشیده را بی سر و صدا، از اغلب کالا ها (جز چهار قلم) حذف کردند.
آخر سر هم، بودجه ارزی سال ۱۴۰۰ را در همان چند ماه اول سال تمام کردند و خزانه خالی به علاوه ۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسری و ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی انباشته را تحویل دولت جدید دادند.
نوسان قیمت ارز، غیر از متغیرهای موثر اقتصادی (نظیر افزایش پر حجم نقدینگی)، به متغیر جنگ ترکیبی دشمن (اقتصادی، روانی- رسانه ای، اغتشاش افکنی و ایجاد نا آرامی) هم مربوط می شود.
دولت جدید توانسته فروش نفت سقوط کرده به چند ده هزار بشکه را تا حول و حوش یک میلیون بشکه افزایش دهد، بیش از صد هزار میلیارد تومان از بدهی انباشته را بپردازد، بحران کسری بودجه به ارث رسیده را کاهش دهد، و ضمنا با ممانعت از هدر رفت منابع ارزی، امنیت غذایی را با وجود بحران غذایی در بسیاری از کشورها تامین کند.
صندوق بینالمللی پول در جدیدترین گزارش خود، ذخایر ارزی ایران را ۱۲۲ میلیارد دلار، و کشورمان را به عنوان سومین کشور بزرگ دارنده ذخایر ارزی در منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و آسیای مرکزی (پس از عربستان و امارات) معرفی کرده است.
صندوق بین المللی همچنین با وجود شرایط بحرانی اقتصاد جهانی، رشد اقتصادی متوسطی را برای کشورمان پیش بینی کرده که هر چند برای رونق اقتصاد کافی نیست، اما از عبور تدریجی از شرایط رسوب کرده رکود اقتصادی خبر می دهد.
دولت رئیسی می تواند مانند دولت سابق، ظاهر بازار ارز را با ریختن ذخائر ارزی به بازار زینت دهد؛ اما به تجربه، اقدام پر خسارت و زیانباری است. مسیر دوم که حتما مسیر دشوار تری است، اهتمام به گسیختن پیوند مصنوعی بسیاری از حوزه های اقتصادی با دلار است.
به تجربه دیده ایم که بسیاری از کالاها و خدمات به بهانه قیمت دلار بالا رفته، اما با کاهش آن، پایین نیامده اند. بنابراین باید این سنجاق شدگی مصنوعی (عمدی و دستکاری شده) را حتی المقدو از هم گسیخت.
همچنین باید به حلقه های ضد امنیتی که سرگرم قیمت سازی از یک سو، و خروج بی ضابطه ارز از کشور به بهانه های مختلف است، ضربه زد؛ شبیه کاری که دولت ترکیه چند سال قبل انجام داد و باند قاچاق ارز از ایران به آمریکا را منهدم کرد.
در این میان، مهار و هدایت نقدینگی به سمت حمایت از تولید، و پر هزینه کردن مسیر های غیر مولد و سوداگرانه، از اولویت های مهمی است که می تواند به آرامش و ثبات و رونق اقتصاد کمک کند.