به گزارش مشرق، کلمه «براندازی» یکی از کلیدواژههایی است که در زمانهای مختلف زیاد به گوشمان میخورد و گاهی اوقات از فرط استفاده دستمایه طنز میشود. روزنامه همشهری، امروز در گزارشی به بررسی اسناد و اقدامهای دولتهای آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی پرداخته است:
با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲بهمن۱۳۵۷، «براندازی» همواره یکی از اصلیترین سیاستهای واشنگتن در قبال جمهوریاسلامی بهحساب آمدهاست؛ رویکردی که رهبرمعظمانقلاب نیز در سخنان اخیرشان در جمع مردم قم، با اشاره به سند منتشر شده از اقدامهای دولت کارتر، به تشریح آن پرداختند.
بهگزارش همشهری، اشاره حضرت آیتالله خامنهای، به سندی بود که اخیرا از سوی یک مرکز آمریکایی منتشر شد و روایت متقنی از سیاستهای آمریکا در قبال نظام نوپای ایران بهدست میدهد. براساس این سند، حدود ۱۰ماه پساز پیروزی انقلاب اسلامی، جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا، به سازمان سیا دستور میدهد با استفاده از ابزارهای مختلف، برای جایگزین کردن انقلاباسلامی با یک رژیم همساز با سیاستهای آمریکا اقدام کند.
سند شماره۱۱۰
سندی که رهبرمعظمانقلاب در سخنرانی اخیرشان، به آن اشاره کردند، سند شماره۱۱۰ این مجموعه است که دربرگیرنده روایتی از جلسه آذرماه۱۳۵۸ رئیسجمهور وقت آمریکا با کمیته هماهنگی ویژه اطلاعات این کشور است؛ کمیتهای که چهرههای شاخصی مانند سایروس ونس، وزیر امورخارجه، زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیتملی رئیسجمهور، ترنر، رئیس سازمان سیا و هارولد براون، وزیر دفاع ازجمله اعضای آن بودند. در این جلسه که در آن مهمترین تصمیمسازان امنیتی و سیاستخارجی آمریکا حضور دارند، پیرامون چگونگی مواجهه آمریکا با انقلاب اسلامی تبادلنظر صورت میگیرد و درباره نحوه ارتباط با چهرههای ضدانقلاب موردحمایت واشنگتن بحث و بررسی میشود. براساس اسناد موجود در این کتاب، گزارش رسمی این جلسه چند روز بعد برای تأیید، به کارتر ارائه میشود و او با یک یادداشت، مباحث مطرح شده در نشست مذکور را جمعبندی و در این زمینه دستورهای عملیاتی را صادر میکند.
چرا براندازی؟
ناتوانی کارتر در مدیریت بحرانی که اشغال لانهجاسوسی این کشور در تهران، برای دولت آمریکا بهوجود آورده بود، سبب شد رئیسجمهور وقت آمریکا خود را به سرنگونی جمهوریاسلامی متعهد بداند. براین اساس، کارتر در همان دسامبر۱۹۷۹ در یادداشتی به کنگره آمریکا، دستور خود را به سازمان سیا درباره انجام عملیات چندوجهی باهدف تغییر رژیم نوپای ایران به آنان اطلاع میدهد. برخی تحلیلگران معتقدند تصمیم کارتر برای براندازی جمهوریاسلامی، بر نتیجهگیری سازمان سیا پیرامون تحولات ایران استوار شده بود؛ تحلیلی که طی گزارشی به کارتر و مشاوران امنیتی وی داده شده بود و اینگونه القا میکرد که «کوشش رهبرانقلاب ایران برای حکومت بر کشوری کم و بیش پیشرفته اواخر قرن بیستم با موازین مذهبی قرن دهم درنهایت محتوم به شکست است»؛ تحلیلی که گذشت زمان بیاساس بودن آن را اثبات کرد.
سند افشاگر
این سند که اخیرا ازسوی اداره تاریخ وزارت امورخارجه آمریکا منتشر شده، مربوط به دسامبر۱۹۷۹، حدود ۱۰ماه پساز پیروزی انقلاباسلامی است؛ سندی که ازسوی بخش انتشارات این اداره و در قالب کتاب منتشر شدهاست. اگرچه در این کتاب تصویر اصل سند منتشر نشده، اما محتوای سند، متن تایپ شده براساس اسناد است که با توجه به محدودیتها و قوانین موجود در این کشور برای انتشار اسناد طبقهبندی شده، به این صورت منتشر شده است. در این کتاب به مجموعه اسنادی مربوط به حوزه سیاستخارجی آمریکا طی سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ اشاره شده که شامل ۳۵۹سند درباره تحولات این حوزه و دربرگیرنده اطلاعات مهمی پیرامون رویکردهای واشنگتن در قبال موضوعهای مطرح در عرصه سیاستخارجی این کشور است.
بهدنبال دولت جایگزین
در متن دستور کارتر که در تاریخ ۲۷دسامبر۱۹۷۹ به امضا رسیده، آمده است: «من عملیات زیر را در یک کشور خارجی برای امنیتملی ایالاتمتحده مهم درمییابم و به رئیس اطلاعات مرکزی [استنسفیلد ترنر] یا نماینده وی دستور میدهم تا مطابق ماده۶۶۲ [قانون کمک خارجی مصوب سال۱۹۶۱]، این یافته را به کمیتههای مربوطه در کنگره گزارش دهد و درصورت لزوم، جلسات توجیهی ارائه دهد. محدوده: ایران.» در شرح این دستور آمده است: «انجام عملیات تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی برای پشتیبانی از تاسیس یک رژیم مسئول و دمکراتیک در ایران، برقراری تماس با رهبران اپوزیسیون ایرانی و دولتهای ذینفع با هدف حمایت از تعاملاتی که بتواند به ایجاد جبهه گسترده غربگرا و قادر به تشکیل یک دولت جایگزین، منجر شود.» براساس اسناد منتشر شده، در آن مقطع سایروس ونس، وزیر امورخارجه وقت آمریکا، در نشستی با اعضای کابینه و مقامهای بلندپایه دولت این کشور به اهمیت تاریخی این دستور کارتر اشاره میکند و میگوید: «این گامی بلند است. فرمان رئیسجمهور، تصمیم به سازماندهی گروهی برای سرنگونی رهبرانقلاب ایران است.»
طرح سهوجهی
اسناد منتشرشده نشان میدهد پس از اشغال لانهجاسوسی آمریکا در تهران بهدست دانشجویان پیرو خط امام(ره)، کارتر دست بهکار تشکیل کمیتهای متشکل از نمایندگان نهادهای مختلف دولتی به ریاست دیوید آرون، معاون شورای امنیتملی میشود که پیشبرد «عملیات محرمانه» علیه نظام نوپای حاکم بر ایران را بهعنوان اصلیترین هدف، در دستور کار دارد. اگرچه هنوز اطلاعاتی از جزئیات طرحهای عملیاتی این کمیته منتشر نشده، اما «گروه سیاه» یا «اتاق سیاه» برای «تشکیل یک جبهه متحد از گروههای ضدانقلاب»، «کمکرسانی به ضدانقلابیون داخل کشور» و «جلب همکاری قدرتهای منطقهای برای سرنگونی جمهوریاسلامی» تلاش میکرد؛ راهبردی که با شکست کارتر در انتخابات دور دوم ریاستجمهوریاش ناکام ماند.