به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری، فعال سیاسی و مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی به مناسبت نیمه شعبان مینویسد: ولای ما! ای «قبله هر قافله» و ای «شبروان را مشعله» آیا باز هم جهان را در انتظار میگذاری؟ میدانیم که تو نیز در انتظار بازگشت مایی.
این یادداشت، پیشتر منتشر شده و در آستانه نیمه شعبانالمعظم و سالروز تولد منجی عالم بشریت، بازنشر میشود.
۱ـ در این کلام حضرت امام(ره) دقت کنید!
«ما، الان در موقعیت حساسی هستیم که به نظر من، حساسترین نقطه تاریخ است... گویی جهان مهیا میشود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان».
۲ـ و حالا، این سخن از رهبر معظم انقلاب را هم بخوانید!
«امروز تاریخ جهان، تاریخ بشریت، بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است. دوران جدیدی در همه عالم دارد آغاز میشود. نشانه بزرگ و واضح این دوران عبارت است از توجه به خدای متعال و استمداد از قدرت لایزال الهی و تکیه به وحی. بشریت از مکاتب و ایدئولوژیهای مادی عبور کرده است».
۳ـ محمدحسنین هیکل، سردبیر معروف روزنامه الاهرام مصر و یکی از روزنامهنگاران برجسته و بلندآوازه دوران معاصر، بعد از ملاقات با حضرت امام (ره) می نویسد : «خمینی را یکی از اصحاب خاص رسولخدا(ص) دیدم که از تونل زمان عبور کرده و بینش و منش پیامبر اسلام را بیکم و کاست به قرن حاضر آورده است. گویی آمده است تا سپاهیان علی(ع) را که بعد از شهادت او، سرگشته و بیفرمانده شده بودند، فرماندهی کند ».
۴ـ هنری کیسینجر، مشاور رئیسجمهور آمریکا در دهه ۷۰ میلادی میگوید: «آیتالله خمینی، غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه کرد، تصمیمات او آنچنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان میگرفت... هیچکس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناختهشده در دنیای امروز سخن میگفت و عمل میکرد. گویی از جای دیگری الهام میگرفت، دشمنی آیتالله خمینی با غرب، برگرفته از تعالیم الهی او بود. او در دشمنی خود نیز خلوصنیت داشت».
۵ـ شبکه اول تلویزیون «بیبیسی ـ B.B.C. WORLD» در مجموعه مستندی با عنوان «قرنِ دوم» که به بررسی رخدادهای احتمالی قرن بیست و یکم اختصاص داشت، به رهبران سیاسی غرب هشدار میدهد: «آنچه در ایران در سال ۱۹۷۹ ـ بهمنماه ۱۳۵۷ـ اتفاق افتاد، نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای تمام ادیان جهانی یک نقطه عطف است. نقطه عطفی که از بازگشت تودههای میلیونی مردم در سراسر دنیا به اصولگرایی مذهبی خبر میدهد... در سراسر جهان، پیروان ادیان مختلف نظیر مسیحیت، یهودیت، بودیسم و هندوها به اصولگرایی مذهبی روی آوردهاند، حتی در ترکیه نیز که ۷۰ سال قبل با مذهب وارد جنگ شده بود، امروزه روند بازگشت به اصول اسلامی سرعت گرفته است».
۶ـ بخشی از سخنان بنیامین نتانیاهو در کنگره آمریکاست (۵ خرداد ۱۳۹۰ / ۲۶ می ۲۰۱۱) میگوید: «اکنون زمان گذشته و لولای تاریخ ممکن است به زودی چرخش پیدا کند. از گذرگاه خیبر در عربستان تا تنگه جبلالطارق در مراکش، دگرگونی عظیمی در خاورمیانه در جریان است. باید به یاد داشته باشیم که شعله آرزوهای ما میتوانند سرد و خاموش شوند، مانند همان اتفاقی که سال ۱۹۷۹ در ایران رخ داد».
۷ـ الوین تافلر، استراتژیست معروف آمریکایی و از شخصیتهای سیاسی نزدیک به کاخ سفید، اعتراف میکند؛ «بازی قدرت جهانی در دهههای آیندهای که پیشروی داریم، بدون در نظر گرفتن قدرت روزافزون اسلام قابل درک نیست».
۸ـ ایمانوئل والرشتاین، جامعهشناس بلندآوازه آمریکایی با نگرانی میگوید؛ «مانع اصلی پیشروی ما برای استقرار نظم جهانی (بخوانید کدخدایی آمریکا) دکترین ولایت فقیه امام خمینی است... همه نظریهها درگذر زمان کمرنگ و کهنه شده و به تاریخ میپیوندند، ولی نظریه ولایت فقیه [امام] خمینی هر روز پررنگتر و سرزندهتر میشود و مسلمانان بسیاری را به خود جلب میکند».
۹ـ آنتونی گیدنز، جامعهشناس پرآوازه انگلیسی درباره تحولات بنیادین قرن حاضر مینویسد؛ «درگذشته، سه غول فکری جامعهشناسی یعنی مارکس، دورکیم و ماکس وبر بااندکی اختلافنظر، فرآیند عمومی جهان را به سوی سکولاریزم و در جهت حاشیهنشینی دین ارزیابی میکردند ولی از سال ۱۹۷۹ و با پیدایش انقلاب اسلامی در ایران، شاهد روند معکوس و متفاوت با این فرضیه هستیم، یعنی فرآیند عمومی جهان، با شتاب به سمت دینیشدن پیش میرود».
۱۰ـ نیوت گنگریچ، رئیس اسبق مجلس نمایندگان آمریکا در واکنش به اظهارات چند تن از سناتورها که ادعای رهبری آمریکا بر جهان را داشتند، به انقلاب اسلامی در ایران و رهبری هوشمندانه امام و رهبر معظم انقلاب اشاره کرده و با تمسخر میگوید؛ «ایالات متحده چگونه ادعای رهبری جهان را دارد؟ با کشوری که در آن، دختران ۱۲ ساله باردار میشوند، ۱۵ سالهها همدیگر را میکشند، ۱۷ سالهها به ایدز مبتلا میشوند و ۱۸ سالهها در حالی دیپلم میگیرند که به خوبی قادر به خواندن و نوشتن نیستند»!
۱۱ـ مولای ما، تو را غایب نامیده اند، چون «ظاهر» نیستی، نه اینکه «حاضر» نباشی. «غیبت» به معنای «حاضرنبودن»، تهمت ناروائی است که به تو زده اند و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی دانند، آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می خوانند، ظهورت را از خدا می طلبند نه حضورت را. وقتی ظاهر می شوی، همه انگشت حیرت به دندان می گزند و با تعجب می گویند که تو را پیش از این هم دیده اند. و راست می گویند، چرا که تو در میان مائی، زیرا امام مائی و هیچ امامی نیست که در میان امت خویش نبوده و به انجام امور آنان مشغول نباشد...
مولای ما! ای «قبله هر قافله» و ای «شبروان را مشعله» آیا باز هم جهان را در انتظار میگذاری؟ میدانیم که تو نیز در انتظار بازگشت مایی و چنین است که کف دستها به حسرت بر هم میسائیم و به ندامت میخوانیم:
عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر است تا که ما برگردیم
ماییم که در غیبت کبری ماندیم...