به گزارش مشرق، موسسه مطالعات اقتصاد بین الملل وین که به دانشگاه وین در اتریش وابسته است نشستی با عنوان «پیامدهای جنبش انقلابی ایران» برگزار کرد. این نشست با همکاری این اندیشکده اروپایی با موسسه صلح بین الملل اتریش برگزار شد. موسسه صلح بین الملل از مشاوران سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد به شمار می رود.
سخنرانان:
- هاینز گارتنر استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه وین و استاد دانشگاه دانوب است. وی قبلاً ریاست موسسه روابط بین الملل اتریش را برعهده داشت. دکتر گارتنر چندین سال هم استاد دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا بود. وی ریاست هیئت مشورتی برای نیروهای مسلح اتریش را نیز برعهده دارد. وی مقالات و آثار متعددی درزمینه امنیت بین الملل، منع اشاعه هسته ای ، سیاست خارجی آمریکا ، خاورمیانه و مسائل ایران منتشر کرده است. وی ریاست هیئت مشورتی موسسه صلح بین الملل وین را نیز برعهده دارد.
- هانس اسووبودا رئیس موسسه مطالعات اقتصاد بین الملل وین
- مهدی قدسی، اقتصاددان در موسسه مطالعات اقتصاد بین الملل وین. وی دکترای خود را از دانشگاه روابط بین الملل ورشو دریافت کرده است.
- علی فتح الله نژاد، استاد علوم سیاسی که زمینه تخصصی او مسائل ایران، خاورمیانه و نظم جهانی پس از دنیای تک قطبی است. وی پیشتر برای اندیشکده آمریکایی بروکینگز گزارشهای تحلیلی و تخصصی درباره ایران نوشته است. او هماکنون عضو فعلی اندیشکده شورای روابط خارجی آلمان است.
- سارا بازوبندی، کارشناس ارشد موسسه مطالعات خاورمیانه، و موسسه مطالعات بین الملل هامبورگ، کارشناس مدعو در اندیشکده شورای آتلانتیک در واشنگتن و کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل ایتالیا
در ادامه، آنچه در این نشست مطرح شده است به صورت خلاصه ارائه میشود:
کارشناسان این اندیشکده تاکید دارند که این جریان آشوب باید با حضور اقشار مختلف منجر به تغییرات در کل نظام سیاسی ایران بشود. آنها تاکید دارند که در ادامه آشوبها باید متفاوت از ۸۸ و ۹۸ باشد و معترضین باید پایان رژیم را بخواهند.
این کارشناسان تاکید دارند «رهیافت» ذهن ایرانیان باید تغییر کند و القا شود که «اصلاحات از درون نظام» توهمی بیش نیست و تنها راه پیش رو «انقلاب و انحلال جمهوری اسلامی» است. نظام «دموکراسی سکولار» پیشنهاد این اندیشکده برای دوران پسا جمهوری اسلامی است.
آنها طبق ارزیابی خود یکی از سیاستهای آتی و احتمالی جمهوری اسلامی را تقویت و برجستهسازی «ملیگرایی» در برابر «اسلامگرایی» اعلام کردند اما پیشنهاد میکنند ناکارآمد نشان دادن سپاه پاسداران و نظام جمهوری اسلامی موجب تضعیف این راهبرد جدید و کمک به پیشرانی فرآیند «انقلابی» خواهد شد.
در این نشست این گونه مطرح شد که ایران تجزیه نخواهد شد و برخی اندیشکدهها میخواهند حامی جنبشهای جدایی طلب باشند، اما جنبش جاری چنین هدفی ندارد و اگر هم منجر به تجزیه شود، دفعتا نخواهد بود. کارشناسان تلاش کردند این آشوبها را همانند آنچه در سال ۵۷ در ایران اتفاق افتاد جلوه دهند و وجوهی از شباهت را برای آن برشمردند با این ادعا که آن انقلاب اسلامی نبود و انقلابی ایرانی بود (هدفی که از آشوبهای فعلی دنبال میکنند) و حامیان زیادی در میان لایههای اجتماعی و سیاسی ایران داشت.
حمایت بینالمللی از آشوبها و همبستگی جهانی اپوزیسیون خارجنشین و اجتماعات آنها در خارج از مرزهای ایران، از محورهایی است که کارشناسان این اندیشکده بر تداوم آشوبها و آنچه که انقلاب میخوانند بسیار اثرگذار است.
کشیده شدن اعتراضات به شهرهای کوچک، استانها و شهرهای مرزی بر خلاف آنچه که در آشوبهای ۸۸ رخ داد و اعتراضات سراسری از دیگر موارد پیشنهادی کارشناسان این اندیشکده است. نترس بودن معترضین، هزینه دادن و خون دادن آنها و کشیده شدن اعتراضات (علاوه بر طبقات اجتماعی مختلف) به طبقات پایین جامعه (پایگاه اصلی جمهوری اسلامی) همچنین از دیگر پیشنهادات این اندیشکده است. این کارشناسان معتقدند با تحقق این شرایط، ایران وارد «مرحله انقلابی» میشود.
یکی از محورهای مورد تاکیده این اندیشکده جهت تقویت آشوبها، کنار هم قرار گرفتن عوامل اقتصادی-اجتماعی با عامل سیاسی و همسویی معترضین هر دو بخش است.
پیشنهاد آنها قرار گرفتن ۴ گروه زنان، جوانان یا نسل اینترنت، دانشجویان و قومیتها در خط مقدم آشوبهای منتج شده از انباشت چندین لایه نارضایتی است.
از دیگر پیشنهادات حاضرین این نشست، سقوط اقتصادی ایران و تشدید شکاف میان حاکمیت و جامعه ایران و حفظ و تداوم روندی است که آنها «انقلابی» میخوانند. آنها معتقدند در چنین حالتی، ایران وارد مرحله «غیرقابل بازگشت» خواهند شد. آنها متصورند که در چنین حالتی «فرآیند انقلابی» هیچگاه متوقف نخواهد شد و در صورت خاموشی، موقت خواهد بود و مجددا ظهور خواهد کرد.
آنها تشریح میکنند که رویکرد اتحادیه اروپا در تمرکز محض مسئله هستهای در برابر ایران اشتباه بوده و اتخاد و تداوم چنین روندی منجر به کسب «مزیت راهبردی» از سوی ایران خواهد شد و اروپا را در حالت انفعال قرار میدهد. این کارشناسان پیشنهاد میکنند باید به همه مسائل مرتبط با ایران (موشکی-منطقهای و ...)پرداخته شود. آنها معتقدند احیای برجام در تضاد با منافع روند آشوب در ایران است و منجر به آزادسازی منابع مالی ایران و در نتیجه منجر به محافظت جمهوری اسلامی از خودش خواهد شد. آنها تاکید دارند صرفا تحریم، منجر به تغییر رفتار سیاسی جمهوری اسلامی نخواهد شد. تحریمها باید هدفمند باشند.
«انقلاب بدون خشونت» پیشنهاد دیگری از کارشناسان این نشست است. مثال آنها برای این حرکت، روند اعتراضات سال ۸۸ است. این کارشناسان تاکید دارند ممکن است در داخل ایران تغییراتی رخ دهد بدون آنکه انقلاب، خشونت بار باشد.
این اندیشکده تشریح میکند: آنچه که باید رخ دهد، ورود به «فرآیند انقلابی» است و قرار نیست «انقلاب یک روزه» انجام شود. «فرآیند انقلابی» باید تبدیل به خواست همه مردم ایران شود. جهت گسترش کمی و کیفی این فرآیند نیاز به افزایش مشارکت مردم در تظاهرات است. جریان کارگری و اعتصاب او باید وارد پروسه اعتراضات شود. اعتصاب در بخش کلیدی نفت و گاز و افزایش شکاف در درون جریان خواص حاکم ضروری است.
این کارشناسان اذعان دارند: تحریمها موجب شده تا منابع مالی دولت کاهش و قیمتها در ایران افزایش پیدا کند. همین وضعیت به صورت غیرمستقیم، مردم را به خیابانها میکشاند. هدف ترامپ نیز دقیقا همین بود. ترامپ به دنبال تغییر رژیم بود و می خواست از مسیر تحریمها ، تغییر رژیم رخ دهد. تحریمها بر معیشت مردم تاثیر منفی میگذارد. جامعه برای حرکت کردن به یک تکانه نیاز داد و حالا تحریمها همین نقش را برای غرب و آمریکا ایفا میکنند.
پیشنهاد حمایت مالی از مردم ایران در روزهای اعتصاب و بیکاری احتمالی به صورت رمز ارز از دیگر مواردی است که در این نشست مطرح شد.