کد خبر 1488087
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۴

روزنامه نیویورک تایمز درباره ورشکستگی بانک سیلیکون‌ولی تأکید کرد درک ماجرا و رویدادهای مشابه در۱۵ سال گذشته این است که بانک خصوصی واقعی وجود ندارد وبانکداری بخشی از زیرساخت عمومی با تبعات اجتماعی است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: نیویورک تایمز می‌نویسد: به دنبال ورشکستگی بانک‌های سیلیکون‌ولی، سیگنچر و فرست ریپابلیک، به نظر می‌رسد همه کسانی که در این کار نقش داشتند عملکرد بسیار بدی از خود نشان دادند. حتی با وجود اینکه مشکلات بانک سیلیکون‌ولی قبلا به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته بود، ناظران و نهادها کاری نکردنـد. مدیران بانک در اصول اولیه پوشش ریسک در برابر خطر افزایش نرخ بهره شکست خوردند. بانک‌های متوسط‌، از جمله سیلیکون‌ولی‌، موفق به لابی با کنگره و دولت ترامپ شدند تا از برخی مقررات معاف شوند. صاحبان سرمایه‌های خطرپذیر با خروج خود از این بانک وحشت غیرضروری ایجاد کردند که یک موسسه مرکزی و مهم در صنعت خودشان را نابود کرد. فدرال رزرو نیز تورم را برای مدت زیادی نادیده گرفت و زمانی که واکنش شدیدی به این موضوع نشان داد، خود به یک عامل ریسک تبدیل شد.

فکر نمی‌کنم چنین افرادی که پیش از این در بحران‌های مختلف عملکرد خوبی از خود نشان داده‌اند، ناگهان احمق شده باشند. شاید بتوان تحلیل دیگری ارائه داد و گفت تغییر، ما را احمق می‌کند و ما همه در عصر تغییر زندگی می‌کنیم.

ست کلارمن‌، میلیاردر آمریکایی‌، در نامه‌ای به سرمایه‌گذاران در سال ۲۰۲۰ نوشت: ایده نرخ‌های پایین پایدار در همه چیز نفوذ کرده است؛ از جمله تفکر سرمایه‌گذار، پیش‌بینی‌های بازار و انتظارات تورمی. چنین سیاست‌هایی سرمایه‌گذاران را متقاعد کرده که خطر تورمی به خواب زمستانی رفته و به سادگی ناپدید شده است.

فروپاشی سیلیکون‌ولی در واقع به دلیل همان موضوعی است که کلارمن به آن ‌اشاره کرده بود. ورشکستگی این بانک با نرخ بهره پایین برای مدت طولانی در اقتصاد آمریکا بی‌ارتباط نبود. در سال ۲۰۱۵‌، گرگ بکر، عامل بانک سیلیکون‌ولی‌، در شهادتی که به کمیته بانکداری سنا تسلیم کرد، گفت که تنظیم مالی داد- فرانک باید برای بانک‌هایی مانند بانک او تسهیل شوند. بکر هشدار داد که اگر این کار صورت نگیرد، بانک سیلیکون‌ولی احتمالاً باید منابع قابل توجهی را از تامین مالی شرکت‌هایی که در اقتصاد نوآوری ‌اشتغال ایجاد می‌کنند به منظور رعایت استانداردهای احتیاطی پیشرفته و سایر الزامات منحرف کند.

نکته مهم در شهادت بکر این است که او معتقد بود بانک سیلیکون‌ولی ریسک سیستماتیک ایجاد نمی‌کند و جزو بانک‌هایی نیست که از این لحاظ اهمیت دارند. به طور معمول و بر اساس معیار دارایی‌، بانک‌هایی که دارایی ۵۰ میلیارد دلاری یا بیشتر داشته باشند دارای ریسک سیستماتیک هستند؛ یعنی در صورت سقوط یا ورشکستگی آنها، احتمال بروز آشوب و بی‌ثباتی در بازارهای مالی وجود دارد.

البته با وجـود اینکه بانک سیلیکون‌ولی خـود را از نظارت سیاستگذار به عنوان نهاد دارای ریسک سیستماتیک معاف کرد، روشـن نیست که قانون‌گذاران‌، حتی اگر این اتفاق نمی‌افتاد، می‌توانستند مشکلات این بانک را تشخیص دهند. به عنوان مثال در گزارش‌های ۲۰۲۲ به خطرات افزایش نرخ بهره ‌اشاره‌ای نشده بود. پس می‌توان نتیجه گرفت که سیاستگذاران به آنچه ممکن بود رخ دهد آگاه نبودند.

این موضوع یک نکته گسترده‌تر را روشن می‌کند؛ بانکداری شکلی حیاتی از زیرساخت عمومی است که وانمود می‌کنیم یک عمل خصوصی مدیریت ریسک است. مفهوم ریسک سیستماتیک عبارت بود از جدا کردن بانک‌های شبه دولتی (آنهایی که ما نجات می‌دهیم) از بانک‌های خصوصی واقعی که توانایی این را دارند که برای مدیریت بدهی‌مان تنها بمانند. اما درسی که از ۱۵ سال گذشته می‌آموزیم این که بانک خصوصی واقعی وجود ندارد یا حداقل نمی‌دانیم که کدام‌یک خصوصی هستند.