کد خبر 1494827
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۷

ترک «امر به معروف و نهی از منکر» همان «بی اعتنایی مدنی در امور مهم» است و این نوع بی‌اعتنایی در امور مهمی مثل حجاب و عفاف می‌تواند به فاجعه‌های اجتماعی ختم شود.

به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- ما تقریبا همه روزه از مسیر خانه تا محل کارمان، از کنار افراد زیادی می‌گذریم و تا حدودی رفتارهایشان را رصد می‌کنیم اما زیاد روی این رفتارها عمیق نمی‌شویم چرا که اگر مجبور بودیم به همه این روال‌ها و رفتارهای روزمره آگاهانه بیاندیشیم، زندگی برایمان غیر ممکن می‌شد. اروینگ گافمن، نظریه‌پرداز مشهور کانادایی به این «آگاهانه نیندیشیدن به رفتارها و روال‌ها» می‌گوید «بی‌اعتنایی مدنی» (civil inattention) و آنتونی گیدنز در کتاب «جامعه‌شناسی» خود این اصطلاح مهم جامعه شناختی را این طور تکمیل می‌کند که «بی‌اعتنایی مدنی به معنای نادیده گرفتن طرف مقابل نیست. هرکس نشان می‌دهد که حضور شخص دیگر را درک و تایید می‌کند اما از هرگونه حالت یا اطواری که ممکن است به معنای صمیمیت گرفته شود، پرهیز می‌کند. بی‌اعتنایی مدنی چیزی است که ما تقریبا هر روز به صورت خودکار انجام می‌دهیم و محور زندگی روزمره ماست.» بی‌اعتنایی مدنی تا این‌جای کار مشکلی ایجاد نمی‌کند و لازم هم هست اما این بی‌اعتنایی وقتی با رفتارها و مسائل حاد و جدی روبه‌رو می‌شویم، می‌تواند به بروز بحران و فاجعه منجر شود. این‌جاست که جامعه‌شناسان می‌گویند «بی‌اعتنایی مدنی» در مورد مسائل حاد و جدی، می‌تواند به افزایش جرم و جنایت و بزهکاری بینجامد.

یک نمونه حاد این بی‌اعتنایی که به جان باختن یک انسان انجامید، حادثه میدان کاج تهران در سال ۸۹ است که مردم در حال تماشای صحنه یک جنایت بودند و اگر بی‌اعتنا نبودند و به کمک قربانی می‌رفتند، چه بسا آن فاجعه ختم به خیر می‌شد.

۲- یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی این روزهای جامعه ایران که با مطرح شدن موضوع «حجاب و عفاف» دوباره برای افکار عمومی و مسئولین «مهم و جدی» شده، مسئله «امر به معروف و نهی از منکر» است. امر به معروف و نهی از منکر دقیقا چیزی شبیه به همین مسئله‌ای است که بالا به آن ‌اشاره شد. تعطیلی امر به معروف و نهی از منکر یعنی همان «بی‌اعتنایی مدنی در مسائل مهم و جدی» و تبعات فاجعه بار آن نیز به شکل انواع و اقسام معضلات اجتماعی، بی‌بندوباری و فروپاشی کانون‌های خانواده خود را به نمایش خواهد گذاشت (که بعضا نیز گذاشته است) به عنوان فقط یک نمونه و برای اینکه به اهمیت این امر بهتر واقف شویم، سری به پایان‌نامه‌ها و رساله‌ها و پژوهش‌های علمی و دانشگاهی معتبرترین دانشگاه‌های کشور با موضوع مثلا «بچه‌های طلاق» بزنید. به ویژه آنهایی که به روش کیفی و مصاحبه‌های عمیق انجام شده‌اند. مسئله این روزهای «بی حجابی» صرفا مسئله‌ای سیاسی نیست و معضلات اجتماعی و فرهنگی زیادی از دل آن بیرون خواهد آمد. باید توجه داشت که برخی معضلات، صرفا یک «معضل» نیستند بلکه «مادر معضل‌ها» هستند و معضل بی‌حجابی که برخی در کشور موذیانه با «ساده‌سازی» در حال «عادی‌سازی» آن هستند، از جمله این معضل‌هاست. تبیین و تحلیل دینی مسئله حجاب و امر به معروف و نهی از منکر کار امثال حقیر نیست و مسئولیت آن بر عهده علمای دینی است و ما این‌جا صرفا از دریچه جامعه‌شناسی و سیاست در حال بررسی آن هستیم.

۳- تا این‌جا گفتیم ترک «امر به معروف و نهی از منکر» همان «بی اعتنایی مدنی در امور مهم» است و این نوع بی‌اعتنایی در امور مهمی مثل حجاب و عفاف می‌تواند به فاجعه‌های اجتماعی ختم شود. مطالعه رویکرد طیفی که در حال «ساده ‌سازی» این امر هستند نیز نشان می‌دهد، گسترش بی‌حجابی و بی‌عفتی صرفا گام اول از یک «پروژه» است و آنها رویاهای زیادی در سر دارند و تلاش‌ها برای جاانداختن بی‌عفتی در کشور برای این طیف، صرفا یک شروع است. پس از عادی‌سازی این امر، رفته رفته تلاش‌ها گسترش و تبدیل این معضل به «فشارهای هنجاری» آغاز خواهد شد تا تنفس برای محجبه‌ها سخت شود! بله درست شنیدید! فرجام شعار «حجاب اختیاری»، «بی حجابی اجباری» است. نباید فراموش کرد که «الزام» یکی از سه ویژگی اصلی هنجارهاست. برای فهم ساده‌تر این نکته یک مثال می‌زنیم. تصور کنید در یک دانشگاه، ۹۹ درصد خانم‌ها چادری و با حجاب کامل هستند و هنجارِ غالب در این فضا، رعایت کامل حجاب و عفاف است. وضعیت آن یک درصد چگونه خواهد بود؟ به احتمال قریب به یقین، آن یک درصد ملزم به رعایت حجاب خواهند شد و عکس این مسئله نیز صادق است!

البته این الزام وقتی هنوز در اکثریت نیستند، طور دیگری خود را نشان می‌دهد. بروید و تصاویر و خبرهایی را که راجع به حمله به فلان دختر محجبه در رسانه‌های رسمی منتشر شده است را مطالعه کنید. حمله به این طیف یعنی برای کشف حجاب، معنایی غیر از «بی حجابی اجباری» دارد؟

۴- مخاطب بخش پایانی این یادداشت، طیفی است که تمام تلاشش، گرفتن حجاب از سر زنان عفیف ایران با شعار «حجاب اختیاری» است؛ چه با انگیزه‌های سیاسی و چه با انگیزه‌های غیرسیاسی. شاید تصور می‌کنید با این شعارها می‌توانید چند رای بیشتر در انتخابات اسفندماه به جیب بزنید اما فراموش نکنید که توده‌های عظیم مردم مسلمان، این لاابالی‌گری و بی‌اعتنایی شما به احکام صریح اسلامی را به یاد دارند و نتیجه‌ای معکوس با آنچه انتظار دارید به دست خواهید آورد. ضمن آنکه آسیب دیدن نهاد مهم خانواده به معنای آسیب دیدن خانواده خود شما هم هست! اگر به دلیل روحیات غربگرایانه، غرب را به عنوان یک الگوی موفق در همه امور می‌بینید به این نکته توجه کنید که غرب در حوزه فرهنگ و خانواده، الگو نیست و به معنای واقعی کلمه سقوط کرده است. فیلم‌ها و انیمیشن‌هایی که چند سالی است با همین موضوع با صرف میلیاردها دلار در غرب ساخته می‌شوند را رصد کنید. همین‌طور گزارش‌های تحقیقی معتبرترین رسانه‌های غرب را. صدها اثر و گزارش با عنوان «خانواده» و با هدف «نجات» آن تولید شده و همچنان در حال تولید است. رفتن راهی که غرب یک‌بار رفته و به در بسته خورده، و برای نجات تلاش می‌کند، دیگر یک ‌اشتباه ساده یا بد سلیقگی و انتخاب غلط نیست، حماقت است.

آن طیفی هم که با انگیزه‌های غیر سیاسی دنبال حجاب اختیاری است، قطعا دلایلی برای خود دارد و یا می‌تراشد! احتمالا معضلات و مشکلات اقتصادی، یکی از آن دلایل است. تعجب نکنید! چگونه‌اش را پیش از این در همین ستون و طی یادداشتی تحت عنوان «یک خطای رایج در تحلیل جامعه ایران» نوشتیم. نوشتیم: «روانشناسان اجتماعی می‌گویند، جوامع، تحت تاثیر مشکلات و معضلاتی که درگیرشان کرده، مسائل را تحلیل می‌کنند. به عنوان مثال، در جامعه ایران که درگیر مشکلات اقتصادی است برخی افراد، بسیاری از مسائل دیگر را که چه‌بسا ارتباط مستقیم یا زیادی هم با اقتصاد ندارند، از دریچه اقتصاد تحلیل می‌کنند. (این موضوع در روانشناسی نیز با کمی تفاوت مطرح است. رجوع شود به نظریه شکاف همدلی جورج لونشتاین)...مثلا وقتی درباره چرایی گرایش برخی افراد جامعه به سمت بی‌حجابی یا بدحجابی صحبت به میان می‌آید، یا وقتی از دلایل بروز معضل بزرگی مثل کاهش ازدواج و فرزندآوری و پیری جمعیت بحث و گفت‌وگو می‌شود، جامعه‌ای که مهم‌ترین دغدغه‌اش اقتصاد است، اقتصاد را مهم‌ترین عامل می‌بیند. در حالی که بنا به دلایل متعدد، اقتصاد می‌تواند فقط یکی از دلایل بروز چنین معضلاتی باشد....» ضمن آنکه اکثریت قریب به اتفاق کشف حجاب‌کنندگان از طیف مرفه جامعه هستند. در ادامه به گزارش مهم روزنامه اقتصادی-تجاری وال استریت ژورنال ‌اشاره کردیم: «آنچه در جامعه آمریکا شاهدش هستیم، عواقب وحشتناک یک جامعه از هم‌ پاشیده است. این قضیه فراتر از یک مسئله سیاسی است و..» تا به این نتیجه برسیم که، یک کشور می‌تواند به تنهایی بزرگ‌ترین ارتش جهان را داشته و یک چهارم اقتصاد دنیا باشد اما جامعه‌ای از هم فروپاشیده داشته باشد!

برچسب‌ها