به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
در این زمینه روزنامه وطن امروز ضمن مرور برخی وقایع تاریخ نوشت: اولین دولتی که در زمینه همکاری و امتیازدهی به آمریکاییها پیشقدم شد، دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی بود. دولت او در جریان آزادسازی گروگانهای غربی در لبنان تلاش بسیاری کرد، به گمان اینکه بتوانند با این همکاری نظر مقامات غربی و آمریکاییها را جلب و قفل رابطه را بشکنند. این همکاری با درخواست جرج بوش پدر رئیسجمهور آمریکا با ارسال پیام «حسننیت، حسن نیت به دنبال دارد» آغاز شد. مرحوم هاشمی رفسنجانی بر این باور بود «حسننیت در برابر حسننیت» نقطه شروع مناسبی برای پل زدن روی همه مشکلات گذشته بین ایران و آمریکا و بنیان نهادن اقدامات اعتمادآفرین است که به صلحی دائم با ایالات متحده منجر خواهد شد. انتظار رفسنجانی این بود که در مقابل اقدام ایران در آزادی گروگانهای آمریکا در لبنان داراییهای بلوکهشده ایران آزاد شود؛ وی پیشنهاد کرد در صورتی که آمریکاییها فقط ۱۰ درصد داراییهای ایران را آزاد کنند و غرامت، هواپیمای مسافری را که توسط آمریکاییها سرنگون شد به قربانیان بپردازند، فرآیند آزادسازی گروگانها شروع خواهد شد. بالاخره با تعهد آمریکا و همکاری ایران، گروگانهای آمریکایی اردیبهشت ۱۳۶۹ آزاد شدند و نقش ایران در آزادسازی آنها در رسانههای بینالمللی پررنگ شد.
امـا بدقولی آمریکا همچون آب یخی بود که در دیدار معاون مدیرکل سازمان ملل در امور سیاسی «جیان دومینیکوپیکو» بر سر هاشمی رفسنجانی ریخته شد. آمریکاییها این پیام را برای ایران توسط جیان دومینیکو فرستادند که «هیچ اقدام متقابلی در هیچ فرصت نزدیکی برای ایران انجام نخواهد شد».
دومین همکاری با آمریکاییها توسط دولت محمد خاتمی در قضیه حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان رقم خورد. دولت اصلاحات این مذاکرات را بهصورت محرمانه انجام داد.
رایان کراکر معاون دستیار وزیر خارجه وقت آمریکا در کتاب خاطراتش مینویسد: ۲ نفر از ۳ مذاکرهکننده ایرانی درباره افغانستان در آمریکا تحصیل کرده بودند. آنچه برایم جالبتر از همه بود اشتیاق آنان نسبت به اعزام نیروهای آمریکا، همان شیطان بزرگ به حیاط خلوت ایران یعنی افغانستان بود.
حـرف ایرانیها این بود که شما چه اطلاعاتی لازم دارید که سر آنها را به سنگ بکوبید؟ شما آرایش جنگی آنها را میخواهید؟ نقشهاش اینجاست. میخواهید بدانید از نظر ما نقاط ضعف آنها کجاست؟ اینجا، اینجا و اینجا. اگر میخواهید بدانید آنها به حملات هوایی چگونه واکنش نشان میدهند از ما بپرسید، ما جوابش را داریم.
حسین موسویان در این رابطه میگوید: «مذاکرات بین ایران و آمریکا حتی بعد از کنفرانس بن نیز ادامه پیدا کرد اما ناگهان، به معنای واقعی کلمه، بمبی منفجر شد. پرزیدنت بوش تنها چند هفته بعد از کنفرانس بن، همه ما را با قرار دادن ایران در «محور شرارت»، طی سخنان سالانهاش در ژانویه ۲۰۰۲، غرق حیرت کرد.»
در پی سخنان بوش، خاتمی به من گفت: «مطمئنم بوش میخ آخر را به تابوت رابطه ایران و آمریکا زد. من فکر میکنم بهبود روابط را، حداقل در دوران ریاست جمهوری من، باید از سر به در کرد».