به گزارش مشرق، روز یکشنبه اول مرداد ۱۴۰۲ چهار تن از نیروهای راهنمایی و رانندگی در استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند. نیروهای راهنمایی رانندگی مانند نیروهای امداد و آتش نشانی پرسنل خدماتی هستند و فاقد اسلحه هستند. اما تروریستها به صورت کور ماشین راهنمایی رانندگی را به رگبار گلوله بستند. در این حادثه تروریستی استواریکم اسماعیلی، استواریکم شیخی، استواریکم وحیدی و ستوانیکم اللهپور به فیض شهادت نائل آمدند.
در جنوب شرق کشور چه خبر است؟
بافت جمعیتی و همجواری با ۲ منطقه بحرانی ایالت بلوچستان پاکستان و مناطق فاقد حاکمیت افغانستان موجب شده که استان سیستان و بلوچستان همواره ملتهب باشد. این التهاب در برهه زمانی مختلف و موازی با التهابات سیاسی مناطق مرکزی کشور دچار فراز و فرود است. حدفاصل سالهای ۱۳۸۴-۱۳۸۸ تروریستهای وابسته به گروهک عبدالمالک دست به جنایت میزدند و پس از شکار این تروریست، شاهد اقدامات جنایی جیش الظلم در این منطقه هستیم. نیروهای شرور حاضر در منطقه بلوچستان از مهر ۱۴۰۱ بهانه جدیدی برای یاغیگری پیدا کردند.
شهدای فراجا در استان سیستان و بلوچستان از ۱۳ مهر ۱۴۰۱ الی ۱ مرداد ۱۴۰۲
طبق آمار اعلامی، بالغ بر ۳۳ تن از نیروهای انتظامی، ۹ بسیجی، یک نیروی واجا، یک نیروی سازمان اطلاعات و ۳ نیروی سپاه حدفاصل مهر ۱۴۰۱ الی تیر ۱۴۰۲ به شهادت رسیدند. تعداد شهدای اعلام شده در بازه زمانی مذکور به عدد ۴۷ رسیده است. به جز هفت مورد که در مواردی نظیر درگیری با قاچاقچیان مواد و پایش مرزی بودند، باقی شهدا توسط مسلحین در مناطق شهری و مرزی استان به شهادت رسیدند.
نمونه اخیر آن حمله گروه تروریستی جیش العدل به کلانتری ۱۶ واقع در جنوب مصلای اهلسنت بود. «عبدالغفار نقشبندی» عامل فراری دخیل در آشوبهای زاهدان، در جریان حمله به کلانتری ۱۶ نوشت که «طبق اخبار موثق، فدائیان بلوچ، کلانتری ۱۶ زاهدان که عامل فاجعهی خونین زاهدان بود را به رگبار بستهاند.» این فرد ترویستها را فدائیان بلوچ نامید و به واقعه هشتم مهرماه ۱۴۰۱ اشاره کرد.
ماجرا از این قرار بود که عدهای پس از نماز جمعه اهل سنت در روز هشتم مهر به سمت این کلانتری سرازیر شدند. عدهای از مهاجمین، مسلح بودند. این حمله با عکسالعمل نیروهای حاضر در پاسگاه مواجه شد. درگیری روز هشتم مهر منجر به اتفاقات تلخی شد. ۳۸ نفر از جانباختگان هشتم مهر زاهدان شهید اعلام شدند.
مقصر واقعه هشتم مهر از سوی جریان مکی نیروهای انتظامی معرفی شد و در نهایت آن را به کلیت نظام نسبت دادند. جریان مسجد مکی قریب به ۱۰ ماه است که محرک تجمعات هفتگی در زاهدان است و حاکمیت در نهایت خویشتنداری ممکن، با آن برخورد میکند.
جریان مسجد مکی زاهدان و خطبه خوان آن با اظهارات خود به شدت در حال تحریک نیروهای وفادار به نظام هستند و تنها دلیل عدم وقوع درگیری، قوه عاقله مافوق نیروها در نظام است. زیرا یکی از اهداف تاریکخانه پشت این التهابات ایجاد نزاع مذهبی است. نزاع مذهبی شیعی-سنی و مجادله ادیان اسلام-مسیحیت تنها یک برنده دارد و آن رژیم صهونیستی است.
اما به نظر میرسد که جریان مسجد مکی زاهدان این خویشتنداری را تعبیر به ضعف کرده و کماکان به اقدامات تحریک آمیز خود ادامه میدهند. اکنون تعداد شهدای امنیت استان سیستان و بلوچستان حدفاصل مهر ۱۴۰۱ الی تیر ۱۴۰۲ از عدد ۴۰ عبور کرده است. به جز مواردی نظیر مبارزه با مواد مخدر، همگی از سوی مسلحین و تروریستها به شهادت رسیدند. تعدادی از شهدا نیز از برادران اهل سنت هستند. در آماری دیگر، قریب به نیمی از شهدای فراجا در سال ۱۴۰۲ مربوط به استان سیستان و بلوچستان است.
واقعا نقش و نظر مولوی عبدالحمید درباره این ۴۰ شهید چیست؟ روند سکوت در قبال ماشین کشتار تروریستها و خطبه خوانی تحریک آمیز هفتگی به معنای تایید این جنایات در استان است؟ ترور کور چهار پرسنل راهنمایی و رانندگی فاقد اسلحه چه سودی دارد و کدام گره را از مشکلات استان سیستان و بلوچستان رفع میکند؟ ساکنان منطقه بلوچستان تنها متضرر حفظ التهابات در آن منطقه خواهند بود.