دوقطبی‌هایی چون اینترنت و فضای فیلترینگ، بی‌حجابی و گشت ارشاد برای آنکه انتخاباتی شوند نیاز به کاتالیزورهایی دارد که برخی پلتفرم‌ها در فضای سالگرد اغتشاشات می‌توانند آن را بالا بیاورند!

سرویس سیاست مشرق- هنجارشکنی‌های برخی پلتفرم‌ها در روزهای اخیر بازتاب گسترده‌ای در افکار عمومی به دنبال داشته است.

انتشار تصاویر کشف حجاب دست جمعیِ و سازمان‌یافته کارکنان برخی پلتفرم‌های شناخته‌شده مانند دیجی‌کالا، طاقچه و ازکی در محیط کار و دست‌به‌دست شدن آن در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های معاند معنا و تفسیری خاص دارد.

عجیب آنکه برخی از این پلتفرم‌های کسب‌وکارشان در حوزه فرهنگی محسوب شده و به‌طور قطعی کشف حجاب صورت گرفته از سوی عوامل فنی و اداری آن‌ها مصداقی روشن برای تبلیغات ضد فرهنگی دارد.

البته تبلیغ گسترده کشف حجاب توسط سکوهای مجازی برای این شرکت‌های استارتاپی بدون هزینه نیز نبوده است، پلمپ دفتر مرکزی شرکت دیجی‌کالا و همچنین تعلیق مجوز شرکت «از کی» که در حوزه بیمه فعال است و نیز قطع همکاری بسیاری از شرکت‌های انتشاراتی معتبر با اپلیکشین طاقچه بخشی از هزینه‌های سنگین مالی است که سکوهای مجازی کشف حجاب آن را باید بپردازند.

سرنخ هنجارشکنی پلتفرم‌ها در دانشگاه استنفورد! / ارتباط سازمان سیا با کارآفرینان استارتاپی در ایران!

اما سؤال مهم آن است که چرا این چند پلتفرم خاص باوجودآنکه از نتیجه اقدام خودآگاهی داشته‌اند برای تبلیغ کشف حجاب به خط شده و در نقش سکوی ترویج بی‌حجابی عمل کرده‌اند؟

پاسخ به این سؤال ساده، کوتاه اما با چند پیچیدگی است. سال گذشته هم‌زمان با آغاز آشوب‌ها در برخی محلات تهران تعدادی از پلتفرم‌ها و شرکت‌های استارتاپی در یک اقدام هماهنگ همگام با پروژه‌های ضد امنیتی شده تا مسئله اغتشاشات را در فضای مجازی داغ نگه‌داشته و به عبارتی به‌عنوان شتاب‌دهنده و بانی راهپیمایی‌های مجازی عمل کنند.

درواقع گرچه این شرکت‌ها با تعریفی خاص در اکوسیستم فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود را جای‌داده‌اند اما در روز موعود خط‌شکنی کرده و سرریز اقدامات تحریک‌کننده خود را در آشوب‌ها تخلیه کرده‌اند. این وضعیت نشانه آن است که این شرکت‌های به‌اصطلاح مادر تخصصی یک شرکت ساده باانگیزه‌های اقتصادی نبوده و پلتفرم‌های تهیه‌شده توسط آن‌ها انگیزه‌هایی خارج از حدود مسئولیت خود نیز دارند.

هنجارشکنی‌های صورت گرفته توسط این پلتفرم‌ها نیز در همین شعاع تعریف‌شده و در آستانه سالگرد اغتشاشات سال ۱۴۰۱ این شرکت‌ها در حال محک زدن اتمسفر مجازی هستند، درصورتی‌که این خط‌شکنی با پاسخ مثبت از سوی بازوهای عملیاتی روبرو شود، شبکه اصلی آشوب می‌تواند دوباره به صحنه بازگشته و خود را برای دور جدیدی از اغتشاشات آماده کند، این بازی ساده اما پرحاشیه بخشی از مجموعه مسئولیت‌ها است که بهار امسال از سوی دانشگاه استنفورد به مدیران این پلتفرم‌ها ابلاغ‌شده است.

اوایل فروردین‌ماه امسال دانشگاه استنفورد میزبان برخی محافل ضدانقلاب ایرانی بود؛ در پنل‌های این نشست که با هدف براندازی برگزار شد علاوه بر حضور برخی چهره‌های معروف ضد ایرانی چون شیرین عبادی، عباس میلانی و اعضای گروه نایاک حضور برخی مؤسسین پلتفرم‌های ایرانی نیز جلب‌توجه می‌کرد،

ازجمله می‌توان به سخنرانی مجید زمانی مدیر مؤسس و اولین مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه کاردان اشاره کرد، زمانی ‌بنیان‌گذار شرکت هماپی بوده که در سال ۱۳۹۷ به دیجی کالا فروخته‌شده است. مجید زمانی همچنین نقش مؤثری در تأسیس و شکل‌گیری هلدینگ سرآوا و نیز اولین سرمایه‌گذاری‌های بزرگ استارتاپی آن ازجمله در کافه بازار داشته است.

این زنجیره گسسته از محافل، اشخاص و نیروهای ضد ایرانی و ارتباطات گسترده و متوازن با گروه‌های استارتاپی در داخل نشان می‌دهد که اقدامات هنجارشکن از سوی پلتفرم‌ها امری اتفاقی نبوده و دارای یک طراحی و اتاق فرمان خاص در خارج از کشور است.

بررسی شبکه مدیریتی شرکت طاقچه که در ماجرای کشف حجاب اخیر نیز فعال بوده نشان می‌دهد برخلاف بیانیه تهیه‌شده توسط طاقچه کشف حجاب صورت گرفته نه یک اقدام شخصی از جانب برخی نیروهای سابق این مجموعه استارتاپی بلکه یک پروژه عمیق ضد فرهنگی است که بازوی اجرایی‌اش در داخل و مغز تحریک‌کننده و ادراکی آن در خارج از کشور قرار دارد.

یکی از نمونه‌های ملموس در ارتباطات نازنین دانشور است، بنیانگذار تخفیفان از جمله مدیران استارتاپی است که پروژه راه اندازی تخفیفان به این فرد سپرده شد، دانشور سال ۱۳۹۰ از برلین به تهران آمده و یک شبکه تبلیغاتی را راه‌اندازی کرد، اما به دلیل آنکه نتوانست با بازار ایران خود را هماهنگ کند خیلی زود به مرز ورشکستگی رسید.

سال ۱۳۹۵ مدیران تخفیفان به این نتیجه رسیدند که با توجه به حضور رقبا یا باید میدان را واگذار کرده و یا آنکه سرمایه‌گذاری برای خود دست و پا کند، دانشور در آن سال انتخاب دوم را انجام داده و به سراغ هلدینگ سرآوا می‌رود! قابل توجه آنکه دانشور از طریق سفیر وقت سوئد در تهران به عماد شرقی (جاسوس نظامی) متصل شده و با این واسطه با سرآوا ارتباط برقرار می‌کند، استارتاپ تخفیفان با این ارتباط گیری مشکوک بخش قابل توجهی از اطلاعات کاربران خود را به آمریکایی‌ها فروخته و مدتی بعد از دانشور از ایران خارج می‌شود! بعدها مشخص شد که سفارت سوئد در تهران نقش واسطه را برای آمریکایی ها بازی کرده و برخی گروه‌های استارتاپی را با پوشش کارآفرین به رابط سازمان سیا(عماد شرقی) وصل کرده است.

بازهم پای وزیران دولت روحانی در میان است!

بر اساس آمارهای منتشرشده در حال حاضر بیش از ۴۰۰ شرکت استارتاپی بدون داشتن قواعد حرفه‌ای خاص در کشور در حال فعالیت هستند، قانون‌گریزی‌های گروهی بعضی از این سکوها، به‌ویژه در مقابله با مسئله قانونی عفاف و حجاب نشان از آن دارد که باید قدرت افزوده توسط آن‌ها توسط دستگاه‌های قانونی کنترل‌شده تا افزوده اجتماعی آن‌ها در بلندمدت تبدیل به گردنکشی در برابر قانون نشود. مسلماً نوع مواجهه کارشناسی با این اپیدمی می‌تواند زمینه کاهش یا افزایش این اقدامات غیرفرهنگی و ضد امنیتی را فراهم آورد.

اما در پشت پرده این پلتفرم‌ها در داخل کشور چه کسانی نشسته‌اند؟

یک جستجوی ساده اینترنتی نشان می‌دهد که مالک بخش زیادی از این سکوهای مجازی یک گروه خاص است، به‌عنوان‌مثال مالک پلتفرم‌های پرحاشیه چون طاقچه، مایکت، مگنت، رادین، آلین و فخیم شرکت حصین است، این شبکه همگی در مالکیت شرکت حصین قرار داشته و با استفاده از یک رانت سازمان‌یافته به‌صورت قارچی در اکوسیستم رشد کرده‌اند.

حصین در سال ۱۳۸۳ تأسیس‌شده و مالکان آن آن‌قدر به‌صورت شبکه‌ای شرکت استارتاپی راه انداخته‌اند که در روزمه خود را مالک آن خود را مؤسس گروه شرکت‌های فناوری می‌خوانند البته حصین وابسته به یک سری شرکت‌های بالادستی بوده و همگی به‌صورت دورهمی اداره می‌شود. نکته جالب‌توجه آنکه بسیاری از این شرکت‌ها به دلایل روشن در مناطق آزاد چون کیش و قشم ثبت‌شده‌اند.

عجیب آنکه برخی مدیران حصین به‌صورت علنی دست به اقدامات ضد امنیتی زده و به‌گونه‌ای برخورد می‌کنند که گویی از مصونیت آهنین برخوردارند، ازجمله این افراد می‌توان به مدیر توسعه حَصین که به‌صورت هم‌زمان مدیرعامل رادین نیز هست اشاره کرد که این فرد در آشوب‌های سال گذشته نیز نقشی برجسته داشته است.

مدیران حصین بی‌پرده در پروژه اغتشاشات فعال هستند

برخی آگاهان اعتقاد دارند که روابط چندلایه مدیران این پلتفرم‌ها با شرکت مادر تخصصی و ارتباطات پیچیده این افراد با وزرای دولت تدبیر و امید باعث این قداره‌کشی‌های مجازی شده است زیرا در سایه سازوکار رانت که در دوران قبلی وزارت ارتباطات پدید آمد اکوسیستم دیجیتال کشور قارچی شد.

شواهد مختلفی از نحوه رشد قارچی چنین پلتفرم‌هایی با پوشش استارتاپی و سردمداری شرکتی پرحاشیه‌ای چون دیجیکالا در ماجرای کشف حجاب حکایت از آن دارد که پروژه اخیر با دو هدف خاص بالاآمده است؛ عادی‌سازی کشف حجاب در اماکن مختلف از سویی محتوای آشوب‌ها را در آینده را تأمین می‌کند، اما بازی در زمین اغتشاشات تنها سویه بیرونی این تحولات است.

پشت پرده این پروژه خط‌وربط‌های انتخاباتی نیز داشته و برخی اعضای ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها آن را تحت کنترل خود دارند، از نگاه این مدیران شبه امنیتی دوقطبی‌هایی چون اینترنت و فضای فیلترینگ، بی‌حجابی و گشت ارشاد برای آنکه انتخاباتی شوند نیاز به کاتالیزورهایی دارد که برخی پلتفرم‌ها در فضای سالگرد اغتشاشات می‌توانند آن را بالا بیاورند! بازی کردن در این فضا برای پلتفرم‌ها نیز عائده‌هایی خاص دارد و می‌توانند با تکیه‌بر روش نامتعارف چون کشف حجاب به جبران زیان‌دهی کسب‌وکارش نیز بپردازند!

بازی در زمین بی‌حجابی اغتشاشات یا انتخابات؟

اغتشاشات کسب و کار من است!

درحالی‌که پلتفرم‌های قارچی باید در حوزه اکوسیستمی خود فعال شوند، ترجیح دادند در پله‌ای بالاتر در حوزه اغتشاشات و اثرگذاری‌های پس‌ازآن در انتخابات آینده فعال شوند، این بازی غیرحرفه‌ای باعث شده است که برخی از آن‌ها چون طاقچه با ریزش‌های شدید روبرو شوند.

طاقچه پلتفرمی است برای دسترسی به نسخه دیجیتال و صوتی کتاب‌ها، درواقع پس‌ازآنکه ناشر برای کتاب یا مجله خود مجوز انتشار و شابک بگیرد، می‌تواند نسخه الکترونیکی یا صوتی آن را از طریق «طاقچه» به دست مخاطبان خود برساند.

کشف حجاب توسط کارکنان طاقچه باعث شد که در کمتر از یک روز بیش از ۵۰ ناشر با ارسال نامه‌ای به همکاری خود با این پلتفرم پایان دهند، رفتار انتشاراتی‌ها با طاقچه، رفتار کاملاً درست و یک واکنش حرفه‌ای به رفتار خلاف قانون است که وزن و جایگاه این انتشارات را در بازار کتاب و نشر کشور نشان می‌دهد؛ چراکه اگر کتاب‌های این انتشاراتی مخاطب نداشت، قطع همکاری با طاقچه هم نمی‌توانست چندان معنایی را در برداشته باشد.

اما این قطع همکاری پایان ماجرای طاقچه نبود زیرا مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی اعلام کرد مجموعه طاقچه به‌عنوان ارائه‌دهنده کتاب‌های دیجیتال مکلف است نسبت به دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام کند، در صورتی که این دست پلتفرم‌ها تمایلی به زیست قانونی ندارند، باید دسترسی آنان به محیط استارتاپی تا زمان تضمین پایندی به قوانین، قطع گردد، قاعده کلی درباره قارچ‌های سمی آن است که یا باید خود اصلاحی کنند یا آنکه برای اصلاح آن‌ها باید از خاک بیرون کشید!

برچسب‌ها