تبادل اخیر نشانه‌هایی روشن از توافق خوب و رفع تحریم واقعی و انتفاع اقتصادی کشور در خود دارد.

سرویس سیاست مشرق- در اواخر خردادماه امسال علی باقری کنی، مذاکره‌کنندهٔ ارشد هسته‌ای برای دومین بار در طول کمتر از سه ماه راهی اسلو پایتخت نروژ شده بود تا با چند مقام ارشد اروپایی رایزنی کند، باقری قبل از خروج از ایران اعلام کرده بود که برای ایجاد طوفان فکری با چند مقام اروپایی راهی این سفر خواهد شد.

در آن سفر قرار بود دیپلمات ایرانی با مقاماتی از کشور آلمان، فرانسه و انگلیس دیدار کرده و چند جلسه دوجانبه و نیز چندجانبه با طرفین برگزار کند، البته باقری خوی می‌دانست که این بار نیز از جلسه با اروپایی‌ها آبی برای تهران گرم نشده و آن‌ها با انداختن سنگ‌هایی چون پیوستن ایران به مفاد ضد امنیتی در FATF و یا رسیدن به توافقی همه‌جانبه در منطقه وقت مقامات طرف ایرانی را خواهند گرفت، اما باقری برای رعایت عرف دیپلماتیک و نیز اتمام‌حجت نهایی با طرفین راهی این سفر طولانی و پر افت خیز شد.

دو روز پس از ورود باقری به اسلو تقریباً همه هیئت دیپلماتیک همراه با معاون وزیر خارجه ایران به این نتیجه رسیده بودند که گفتگو با اروپا برای ایجاد یک کانال دیپلماتیک میان ایران و آمریکا بی‌نتیجه است، زیرا پیش‌ازاین باقری با هر سه دیپلمات اروپایی در ابوظبی نیز گفتگو کرده و به نتیجه خاصی نرسیده بود. در این زمان نتیجه «طوفان فکری» در میان دیپلمات‌های ایرانی آن بود که کانال اروپا یک مسیر بی‌نتیجه و تاریخ‌مصرف گذشته است که افزوده‌ای برای ساختار سیاسی ایران ندارد.

حذف مزاحم فعال و ماجرای یک تراکنش مالی در قطر

روزهای پایانی خرداد تا آغازین روزهای مردادماه را باید یکی از عجیب‌ترین و پیچیده‌ترین روزهای تاریخ دیپلماسی هسته‌ای میان ایران و غرب نامید، در آن زمان دولت جو بایدن از زیر فشار ایران برای ازسرگیری مذاکرات غیرمستقیم از جایی که در پاییز گذشته رهاشده بود خارج‌شده و دوران تنفس دیپلماتیک را طی می‌کرد.

از سویی باقری کنی در سه دور مذاکره در ابوظبی، اسلو و مسقط شروطی را پیش پای دولت‌های غربی گذاشته بود که تقریباً قبول آن از سوی تروئیکای اروپایی محال بود، مسیر چنان قفل بود که طرفین برهه‌ای حتی مذاکرات را ترک کرند. در آن‌سو کاخ سفید بروز برخی اغتشاشات در ایران و نیز پرونده واهی فروش پهپادهای ایرانی به روسیه را ازجمله دلایل امتناع از ادامهٔ مذاکرات قبلی ذکر کرده است.

کار به‌جایی رسید که برخی کارشناسان سیاسی پیش‌بینی می‌کردند که دولت بایدن به‌احتمال‌زیاد به دنبال احیای برجام پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ آمریکا هم نیست. در مورد تهران نیز گمانه‌ها، شک و تردید نسبت به متعهد بودن طرف غربی افزایش‌یافته و فضای حاکم به‌گونه‌ای بود که ممکن بود مذاکرات احیای برجام در آن بازه زمانی، پیشرفت‌های هسته‌ای بزرگ را معکوس کند، بدون این‌که هیچ تضمینی باشد که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا بار دیگر در بهمن ۱۴۰۳ توافق را زیر پا نگذارد.

زیرا ایران پیش‌ازاین چوب این اعتماد بی‌جا به‌طرف قبلی را خورده و با وهن و گمان‌هایی چون «امضای جان کری ضمانت است» با بدعهدی شدیدی روبرو شده تا جایی که در سال ۱۳۹۷ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت ایالات‌متحده به‌طور یک‌جانبه از برجام خارج شد؛ اما چند تحرک دیپلماتیک خاص در آن زمان باعث شد به ناگهان اتمسفر سیاسی تغییر کرده و فضایی متعادل برای ادامه گفتگوهای میان طرفین ایجاد شود.

اولین تحریک در این زمینه در ماجرای امضای توافق‌نامه امنیتی میان ایران با عربستان روی داد، در آن زمان این دو کشور بدون هیچ مزاحم فعالی چون اروپا و آمریکا به‌واسطه یک شریک راهبردی، تجاری و قدیمی چون چین پای میز مذاکره نشستند و به برخی سوء تفاهمات، اختلافات و مسائل جاری پایان دادند، این توافق‌نامه خاص ولوله‌ای عجیب در غرب به پا کرد، زیرا طرف اروپایی و آمریکایی متوجه شد که ممکن است تحولاتی در منطقه روی دهد که غرب ازآنجا بماند.

توصیه آمریکایی‌ها: بایدن اشتباهات ترامپ را تکرار نکند

دیوید کلود سرمقاله نویس ارشد وال‌استریت ژورنال دراین‌باره نوشته بود:

امروز ایران در بحبوحه یک تغییر ژئوپلیتیکی گسترده قرار دارد و در حال ایجاد روابط نزدیک‌تر با روسیه و چین و درعین‌حال، امیدوار به کاهش مشکلات اقتصادی خود و ایجاد یک محور قدرتمند جدید متشکل از قدرت‌های قادر در برابر غرب به رهبری ایالات‌متحده است. میانجی‌گری چین میان ایران و عربستان و فروش پهپادهای انتحاری به روسیه، نشانه‌های دراماتیک قضیه در سال‌های اخیر بوده‌اند؛ گویی دیگر آمریکایی وجود ندارد و طرفین بدون مزاحمت فعال به مسیر خود ادامه خواهند داد.

این مقاله اما یک شاه‌بیت مهم نیز داشته جایی که ناتوانی دیپلماتیک آمریکا را به‌وضوح توضیح داده و نوشته است:

برای ایالات‌متحده، موفقیت ایران در خروج از انزوا باعث نگرانی جدیدی شده است، چراکه به گفته هنری روم، یکی از همکاران ارشد موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، این اقدام به‌وضوح منافع ایالات‌متحده را تضعیف کرد. نویسنده در پایان معتقد است که روابط روبه رشد تهران با مسکو و پکن آن را قادر به اخراج آمریکا از منطقه یا نابودی اسرائیل نمی‌سازد، اما برای مدت نامعلومی، عمر جمهوری اسلامی را افزایش می‌دهد.

تحلیل موضوعی این مقاله درجایی اهمیت پیدا می‌کرد که یک هفته قبل از تفاهم میان تهران و ریاض همین روزنامه آمریکایی در گزارشی نوشته بود که تحریم‌های تحمیلی غرب علیه ایران مانعی قوی در برابر حضور کشورهای عربی در اقتصاد ایران است. توافق ایران با عربستان گویی همه تحلیل‌ها، ارزیابی‌ها و تفسیرهای غربی‌ها را دود کرده و به هوا فرستاد. به عبارتی ساده‌تر وقتی ایران به‌سرعت پرونده خود با همسایگان را حل کرده و با امارات، عربستان و حتی مصر به تفاهم رسیده بود دیگر غرب جایی درامتداد فکری آن قرار نداشت. پیشروی برنامه هسته‌ای ایران ازیک‌طرف و تشکیل ترتیبات سیاسی - امنیتی جدید در منطقه غرب آسیا که دست تهران را در خاورمیانه بازتر کرده است باعث شده واشنگتن به دیپلماسی بک چنل (Back Channel) خود با ایران ادامه دهد.

فارن پالیسی/سیاست خارجی آمریکا در طول یک سال و نیم آینده تا آنجا که ممکن است خسته کننده خواهد بود: توافق هسته ای با ایران در کار نخواهد بود

ارزش سیاسی جاسوس‌ها برای آمریکایی‌ها چه بود؟

نکته قابل‌توجه آن بود که عبور مزاحمان فعالی چون اروپایی‌ها از معادلات سیاسی در پرونده هسته‌ای نوع همکاری‌های تهران با آژانس را نیز تحت تأثیر قرارداد درحالی‌که آژانس، ایران را به اتهام عدم همکاری با تحقیقات در مورد آثار اورانیوم یافت شده در سه سایت قدیمی اما اعلام‌نشده محکوم کرده است. بااین‌حال، ایران در آخرین نشست آژانس بیش‌ازپیش محکوم نشد. در عوض، بی‌آنکه پایان تحقیق و تفحص‌ها تأیید شود، توضیحات ایران در مورد آثار یافت شده دریکی از سایت‌ها پذیرفته شد.

اگر تا دو ماه پیش‌ازاین بایدن برجام را مرده اعلام کرده و دیپلمات‌های آمریکایی خودشان را برای دوران بدون توافق آماده می‌کردند حالا این تغییر اتمسفر نشانه‌هایی روشن در خود داشت گویی شرایط در حال تغییر است و همه‌چیز این بار نه با خواست و تحمیل طرف غربی بلکه با جوششی از درون منطقه در حال پیشروی است.

این پیشروی همه‌جانبه ژئوپلیتیکی در منطقه باعث شد تا آمریکایی‌ها با چند حذف اضافه سیاسی (ازجمله حذف رابرت مالی و افزایش مسئولیت‌های محرمانه جیک سالیوان) فعال‌تر شده تا یک پرونده مرده را دوباره احیا کنند، آزادسازی ۶ میلیارد دلاری ایران در کره جنوبی و نیز آزادسازی بانکی در عراق و افزایش سطح تبادل مالی تا ۱۰ میلیارد دلار محصول این شرایط تحمیلی بر آمریکایی‌ها است، در این تحولات آزاد شدن چند مهره سوخته جاسوسی که تمامی شبکه‌های آن نیز زیر ضربه رفته تنها روتوشی ساده برای تحمیل هژمونی دیپلماتیک ایران بر غرب بوده و بیش از آن ارزش‌افزوده‌ای ندارد، به عبارتی آمریکایی‌ها دلار را با تعدادی جنازه متعفن شده و بدون مصرف تاخت زده تا در تحولات آینده در منطقه عنصر بلااستفاده نباشد!

تبادل چند مهره سوخته جاسوسی با دارایی‌های ایران در چند کشور تحت کنترل آمریکایی‌ها چندمعنای خاص دارد.

۱- این تبادل در دسته توافق خوب قرار دارد، زیرا یک کانال تصاعدی مالی جدید را در منطقه تعریف کرده است.

۲- آزادسازی دارایی‌های ایران نه در زمین اروپا که در منطقه تعریف‌شده و این راهبرد در افق فکری دولت نیز قرار دارد. این تبادل از تبادل دوره برجام به‌مراتب قوی‌تر بوده و عطف به هیچ توافقی در آینده نیست، به عبارتی تبادل زندانیان و آزادسازی منابع مالی راهبردهای منتهی به غنی‌سازی ۶۰ درصدی و بیش از آن را حفظ کرده و جمهوری اسلامی ایران هرگاه اراده کند در کسری از ثانیه به نقطه صفر بازخواهد گشت، نحوه بلند شدن از خاکستر ققنوس با عقاب بلندپرواز متفاوت است.

۳-آزادسازی منابع مالی ایران علاوه بر تغییر راهبردها محصول ابتکار عمل‌های خاص دیپلماتیک در تهران نیز بوده است، شکایت بین‌المللی ایران از کره جنوبی نقش مهمی در این ماجرا داشت. پیروزی در این آوردگاه محصول جنگ اراده‌ها بود.

۴- در توافق اخیر این‌طرف آمریکایی بود که مجبور شد راست آزمایی کرده و ضمانت دهد تا جایی که تبادل جاسوس‌های سوخته زمانی عملی می‌شود که تائید تراکنش مالی در قطر بلیت پرواز را مهر خواهد کرد.

۵- ریسک مالی تبدیل ارزی وون (واحد مالی کره جنوبی) به یورو بر عهده تهران نیست، شارژ این حساب بر عهده طرف آمریکایی خواهد بود.

۶- این‌که گفته شود پول ایران به قطر داده می‌شود تا قطر برای ایران خرید انجام دهد گزاره‌ای نادرست است، پول صرف اقلام روی کشتی به سفارش واردکننده ایرانی که برای تخلیه منتظر تسویه هستند خواهد شد.

۷- تبادل اخیر نشانه‌هایی روشن از توافق خوب و رفع تحریم واقعی و انتفاع اقتصادی کشور در خود داشت.

البته تبادل در تهران و آزادسازی مالی علاوه بر حذف مزاحم فعالی چون اروپا ارزش‌افزوده سیاسی دیگری نیز داشت، درحالی‌که ضدانقلاب طی یک سال گذشته خواستار محدود شدن روابط غرب با ایران شده بودند. اکنون با این توافق پیام ناامیدکننده‌ای دریافت کرده است، رادیو فردا ارگان سازمان سیا نوشته است، بایدن اپوزیسیون را بار دیگر زیر پایش له کرد! البته رفتار آمریکایی‌ها برای مفسران نشانه پرهیز آن‌ها از عبور از پروژه «خانه سیاه» نیست.

برچسب‌ها