تحلیل یک نویسنده نزدیک به حزب کارگزاران با واکنش حزب اتحاد ملت روبه رو شد.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: «امتداد» رسانه متعلق به حزب اتحاد ملت به قلم یکی از اعضای حزب، محمد قوچانی را به نعل وارونه زدن متهم کرد و نوشت: «قوچانی در نشریه آگاهی نو، مقاله بلندی را با عنوان «عبور از آیت‌الله سرخ» با موضوع بازخوانی انتقادی جنبش اصلاحات ایران منتشر نمود که بهانه‌سازی برای شکست است. در مقاله فوق به جریانی به نام «بلشویک‌های اسلامی» و از دست دادن هژمونی آن در جبهه اصلاحات پرداخته می‌شود. مقاله فوق پس از شکست نامزد حزب کارگزاران در انتخابات دوره سیزدهم (عبدالناصر همتی) منتشر شد. قوچانی در پایان مقاله عبور، انگشت ‌اشاره به سوی دیگری می‌گیرد و شکست نامزد حزب خود را برگردن دیگران می‌اندازد. نویسنده مدعی است اهریمنانی به نام «بلشویک‌های اسلامی» - اصلاح‌طلبان چپ - هژمونی خود را از دست داده‌اند ولی در پایان، شکست را برگردن همان‍هایی می‌اندازد که به زعم نویسنده فاقد هژمونی شده‌اند. بدین‌ترتیب مشخص نمی‌گردد که چگونه یک جریان فاقد هژمونی باعث شکست می‌شوند.

مهم‌ترین خط مشی نشریه آگاهی نو معرفی جریانی به عنوان بلشویک‌های اسلامی است که همیشه ‌اشتباه می‌کنند و در برابر بازرگان لیبرال، ‌هاشمی تکنوکرات و بهزاد نبوی واقع‌گرا قرار دارند. اگر در شماره سوم آگاهی نو تلاش می‌شود تا موسوی خوئینی به عنوان آیت‌الله سرخ و حامیان وی به عنوان بلشویک‌های اسلامی صورتبندی شوند تا آثار زیانبار آنها در طول سال‌های پس از انقلاب مورد نقد و تخطئه قرار گیرد، در شماره یازدهم انتخاب آذر منصوری با رأی اکثریت قاطع اعضا به ریاست جبهه اصلاحات به منزله تسخیر آن قلمداد می‌شود. هر دو مقاله در مشوش بودن اشتراک دارند و استدلال‌ها و نامگذاری‌ها سست و بی‌پایه‌اند. چرا نباید لقب آیت‌الله سرخ را به دلیل مواضع ‌هاشمی رفسنجانی در دهه شصت به وی داد. چگونه تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام اقدامی نادرست معرفی می‌شود ولی به مواضع مرحوم ‌هاشمی رفسنجانی و سایر حامیان امروز ایشان در آن روزگار پرداخته نمی‌شود. او در همان مقالات بارها آن‌ها را چپ مدرن می‌نامد و نسبت بین بلشویک بودن و چپ مدرن بودن را مشخص نمی‌کند.

مهندس بازرگان یکی از مهم‌ترین معبودهای فکری قوچانی است. او در مورد بازرگان رویکردی ابزارانگارانه دارد و بی‌توجه به مبانی فکری و اندیشه بازرگان، از او در هرجا که به کار آید استفاده می‌کند. بر روی جلد آگاهی نو تصویر بازرگان،‌ هاشمی رفسنجانی و لاریجانی نقش بسته بود. پیوند فوق آنچنان ناسازگار است که قوچانی مجبور می‌شود بازرگان را به دموکرات محافظه‌کار تقلیل و لاریجانی را به آزادیخواه دموکرات ارتقا دهد. در آخرین شماره آگاهی نو انتخاب رئیس‌ جدید جبهه اصلاحات به تسخیر سفارت آمریکا تشبیه می‌شود و مهندس نبوی و سید حسین مرعشی در جایگاه بازرگان و دکتر یزدی قرار داده می‌شود. این نوشتن است یا بافتن؟

قوچانی پس از ثبت‌نام لاریجانی در انتخاب ریاست جمهوری ۱۴۰۰، سرمقاله‌ای با عنوان (جابه‌جایی رقابت) در روزنامه سازندگی منتشر نمود و پیش‌بینی کرد که «حزب کارگزاران سازندگی» و بخشی از جریان راست میانه به رهبری علی لاریجانی اصلاح‌طلبان جدید را تشکیل می‌دهند و بخش چپ جریان اصلاحات (حزب اتحاد) از حاکمیت» خارج می‌شوند. وی در آگاهی نو نیز وعده داده که طرح خود برای شکل‌گیری یک جبهه اصلاحات استراتژیک را به زودی منتشر می‌سازد. چهره‌های اصلی این جریان براساس تصویر روی جلد مجله بازرگان‌،‌ هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی هستند. سه چهره فوق و به ویژه مهندس بازرگان با دو نفر دیگر ناهمسانی فکری و رفتاری دارند. در شماره اخیر آگاهی نو نیز کوشش شده مهندس بهزاد نبوی در برابر بال چپ جبهه اصلاحات قرار گیرد. به نظر می‌رسد قوچانی میان شکل‌گیری یک جریان جدید یا تحول در جریان اصلاحات در نوسان است. قوچانی در طول سال‌های اخیر به اهریمن‌سازی از «هرچه چپ» و «تقدیس» هرچه راست» می‌پردازد تا گفتمان و روایتی نو را عرضه نماید».

ماجرای برکناری محترمانه بهزاد نبوی از ریاست جبهه اصلاحات که در تحلیل امتداد و آگاهی نو به آن ‌اشاره شده، پیش از این از سوی برخی اصلاح‌طلبان روایت شده است. چنان که روزنامه آرمان فاش کرده بود، «بهزاد نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد قطعا نمی‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌دهند، همسو شویم. بحث محافظه‌کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما می‌خواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمی‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم. این سخنان، انتقاداتی را درپی داشت».

همچنین حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران، اواخر اسفند پارسال گفته بود: «بعضی از دوستان اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی مناسب با فضای سیاسی پسامهسا نیست؛ در واقع فضا رادیکال‌تر شده. آقای نبوی همیشـه در شرایط اجمـاع آرا رئیس‌ می‌شد. اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد مسئولیت پرهیز می‌کند. جبهه اصلاحات چند عضو حقوقی دارد که به رغم این‌که اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند. آنها گاهی اوقات مطالبی را می‌گویند که شنیدن این نـوع پرخاش‌ها خیلی شایسته نبوده است. از این جهت برای ایشان دلخوری به وجود آمده است».

این نکته هم گفتنی است که نوشته کانال امتداد درباره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ فرافکنی است چرا که اکثریت نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان (۱۶ حزب) به علاوه خاتمی از نامزدی همتی حمایت کردند و همتی نامزد کل این احزاب بود و نه کارگزاران.

برچسب‌ها