کد خبر 1532834
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۰

به گزارش مشرق، جعفرعلیان‌نژادی در کانال خود در ایتا نوشت:

با خود فکر می‌کردم، اگر جمهوری اسلامی برای سی‌وهفتمین بار کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی را برگزار نمی‌کرد، چه بر سر آرمان اتحاد اسلامی می‌آمد. برایم سوال بود آیا برگزاری بی‌وقفه این کنفرانس طی چند ده سال، تأثیری واقعی هم روی مقوله وحدت اسلامی داشته است.

راستش را بخواهید، بنده دوران دانشجویی خود را از دانشگاه مذاهب اسلامی تهران، شروع کردم. همان دانشگاهی که نقش اول مشارکت در برگزاری این کنفرانس را ذیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی داشت. من در آن دوران با دیده تردید، به این کنفرانس نگاه می‌کردم.

اصلا در محافل دانشجویی رویکرد انتقادی داشتن به مسأله تقریب و کنفرانس وحدت مُد بود. با این حال همه منتظر بودیم تا کنفرانس وحدت برگزار شود و ما هم به عنوان مدعو افتخاری در سالن اجلاس سران حاضر شویم. کنفرانس وحدت، تنها اتفاق مهم سال بود که دانشگاه کوچک ما را سر زبان‌ها می‌انداخت و همین برای ما کافی بود.

ما در آن سال‌ها، پیرو همان رویکرد انتقادی، «ایده تقریب بر پایه مقارنت فقهی مذاهب چهارگانه اهل سنت و مذهب شیعه» را غیر موثر و کم فایده می‌دانستیم. گمان ما این بود که ملاک وحدت باید تکیه روی اشتراکات باشد، نه از بین بردن تفاوت‌ها. تفاوت‌ها باید به رسمیت شناخته می‌شد و برای وحدت، طرحی دیگر درانداخته می‌شد.

در واقع آن سال‌ها، بخاطر همان ژست انتقادی، منطق حاکم بر ذهن ما، «نه این، پس آن» بود. ما فکر می‌کردیم باید تقریب را کنار گذاشت تا مقوله وحدت معنا پیدا کند.‌ بعدها متوجه شدیم، درک ما از تقریب ساده‌اندیشانه و ظاهرگرایانه بود. ما تقریب را به هدفی در خود، کاهش داده بودیم.‌ در حالی که تقریب دلیل و بهانه‌ای برای وحدت بود.

تقریب، خوانشی دیگر از مقوله ولایت اجتماعی به معنی هم‌تافتگی و هم‌جوشی مومنین در جامعه اسلامی بود. بهانه‌ای برای تألیف قلوب بین شیعه و سنی. ما باید به یک اجتماع هم‌جوش مسلمانی می‌رسیدم تا ادعای بین‌المللی وحدت اسلامی، باورپذیر می‌شد. مسأله اصلا انکار تفاوت نبود، مسأله در پرانتز قرار دادن تفاوت‌ها بود.

نه قرار بود شیعه سنی شود و نه سنی شیعه. آحاد شیعه و سنی باید «ما» می‌شدند. کارکرد ایده تقریب در این سال‌ها، قوام‌بخشی به این «ما» بوده است. تقریب ترجمه‌ای کارآمد از مفهوم ولایت اجتماعی بود. تجسم عینی همبستگی مسلمانان. تقریب مذاهب این چنین تبدیل به واقعیتی اجتماعی و قابل الگوگیری در تمام جهان اسلام شد.‌

اما نزدیک شدن(تقریب) مسلمانان به یکدیگر در سطح بین‌المللی، باید متناسب با نیازهای زمانه تغییر و تحول پیدا کند.‌ ایده تقریب به عنوان یک واقعیت اجتماعی موجود در جوامع اسلامی، باید با یک واقعیت سیاسی در سطح دولت‌های اسلامی همراه و هم‌طنین شود.

حساسیت جوامع اسلامی روی موضع صیانت از قرآن، نشان می‌دهد، آن خط و مشی واحد سیاسی، می‌تواند بر اساس این کتاب زنده در سطح دولت‌های اسلامی شکل بگیرد. دشمنان درکی از انرژی بی‌پایان این کتاب زنده ندارند. نمی‌داند، نمی‌شود با قرآن درافتاد. حمله به قرآن وارد شدن آنها به بازی خطرناکی است که کمترین پیامد آن، می‌تواند اتحاد سیاسی جهان اسلام باشد.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.