به گزارش مشرق، علیرضا کمیلی، فعال رسانه در کانال تلگرامی خود نوشت:

همه نباید درگیر میدان بشوند. خوب است که جریانات فکری انقلاب به ابعاد دیگر این حماسه بپردازند. اتفاقی که پس از هفت اکتبر ۱۹۷۳ یعنی دقیقا پس از نیم قرن، توانست یک بحران نظامی جدی برای رژیم خلق کند و برند امنیتی که فلسفه تشکیل دولت صهیونیستی برای قوم یهود بوده را بشکند. ایجاد این نوع «غافلگیری» یک پشتوانه جدی دارد. ابعاد مهم زیرساخت فکری اجتماعی که چنین دستاوردی را رقم می زند باید کنکاش شود. ایستادگی طولانی مدت یک جامعه، امری تصادفی نیست.

از همین رو برآن شدم تا نکاتی را به اهل فکر تقدیم کنم، باشد که در این جهاد مقدس شریک شوند:

۱) الگوی الهام بخش محمد ضیف

محمد ضیف می‌تواند به یک برند سنی مذهب جریان مقاومت در حد عماد مغنیه تبدیل بشود. متاسفانه کانال های تندرو سالها علیه حماس حرف زدند و به بهانه سوریه، این جریان را در ذهن مخاطب ایرانی مذهبی شکستند.

سنی ستیزی در میان مذهبی‌های ما هنوز هست چرا که اولویت بندی را جریان متحجر انجام می دهد. علت محبوبیت یمن در جامعه ایرانی، شیعه بودن آنان و ضدیت با سعودی بود!

همانطور که حزب الله، تا قبل از جنگ سوریه برند شیعی محبوب در میان جامعه عربی سنی بود و هنوز هم جایگاه دارد، باید حماس را برند محبوب سنی در میان جامعه شیعی کرد و این کار خود یک تحول معرفتی در حوزه وحدت است و کار فکری می طلبد و با خبررسانی صرف انجام نخواهد شد!

هنوز سخنرانانی مثل کاشانی اشاراتی دارند به اینکه حقیقت بر اینها عرضه اگر بشود چه شود! یعنی نمی توانند یک سنی موفق انقلابی را درک یا تحمل کنند. هنوز برخی هییتی ها می گویند اگر اینها شیعه بودند تا حالا تمام شده بود و حتی درباره زکزکی مظلوم که جریانش تارومار شده احساس موفقیت دارند ولی دستاوردهای مقاومت فلسطینی را نمی بینند!

هنوز برخی منبری ها از اینکه درباره این اتفاقات سخن بگویند ابا دارند یا صرفا از منظر دیگری بنام صهیونیزم حاضرند بدان بپردازند و جنبه ایجابی جریان مقاومت برای آنان معنابخشی نشده است.

۲) تولد انسان فلسطینی مقاوم

مانند انسان ایرانی که در برابر فشارها و تحریم ها به خوبی دوام آورده و در جنگ، فداکاری های کربلایی گونه ای را از خود به نمایش گذاشته است، باید درباره خلق این موقعیت جدید در فلسطین نیز همت گمارد.

اینکه همه چیز را به پای خودمان می زنیم هم دروغ و هم یک آفت است! اگر تربیت دینی مردم غزه نبود و اگر ایستادگی بسیار سخت آنان نمی بود، حماس و مقاومتی هم وجود نمی داشت که اینطور هیمنه رژیم را بشکند.

اینکه چطور غزه بعنوان یک زندان بزرگ دو میلیون نفری، در میانه فشارهای جهانی و تحریم های مختلف هوایی و زمینی و دریایی و با تحمل جنگ های پیاپی، اینگونه ایستادگی می کند و الگوهای الهام بخش او چه چیزهایی هستند باید مورد بررسی واقع شده و درباره آن گفته و شنیده شود.

انتصاب همه دستاوردها به خودمان یا تلاش برای مصادره آن، در عین اینکه می دانیم نقش اراده و تربیت نیروهای جهادی سازش ناپذیر و سخت تر از آن، این جامعه مقاوم، امری سیاست زده و خطایی راهبردی است. چیزی که رهبری انقلاب درباره اتفاقات اخیر فرمودند ذیل همین هویت بخشی و استقلال در عمل قابل فهم است.

۳) مدل اسلام سیاسی مقاوم

در زمانه مدل سازی های غلط از اسلام لیبرال و اسلام سیاسی از مدل توسعه مدرن اماراتی و سعودی تا مدل اخوانی ترکی تا قطری و... پرداختن به یک اسلام سنی اخوانی ولی مقاوم و سازش ناپذیر، یک فرصت نظری و البته ضروری است.

عموما به ابعاد انسانی و اجتماعی و حتی مدیریت اقتصادی این مدل کمتر توجه شده است و گرچه حدود عمل آنها در یک محیط کوچک بوده ولی همین خود نیز نشانگر سختی های مضاعف این ماجراست و جا دارد که به آن پرداخته شود.

الگوسازی از حماس بمثابه یک جریان فکری جدید در میانه مدل‌های غلط رایج و نیز هویت بخشی به آن امری ضروری در فضای فکری کنونی جریان اسلام سیاسی که بشدت غربزده شده می‌باشد.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.