به گزارش مشرق، عبدالرحیم انصاری در رشته توئیتی با اشاره به این سوال متداول که آیا اسرائیل حمله زمینی را آغاز میکند، نوشت:
در پاسخ به این سوال باید بگویم با توجه به شواهد و قرائن، و آنچه تا امروز در صحنه رخ داده، حداقل روی کاغذ این حمله اجتناب ناپذیر است. اسرائیل عمق راهبردی ندارد، و مقاومت از همه سو میتواند این رژیم و زیرساختها و اقتصادش را مختل کند؛ حمله هوایی به غزه میتواند از مردم عادی تلفات بگیرد و یا عده زیادی را بکوچاند، لیکن این نوع تهاجم به تنهایی پاسخگوی نیاز صهیونیستها نیست و از پرتاب موشک و راکت هم جلوگیری نمیکند.
اگر وضع به همین شکل ادامه داشته باشد، اسرائیل معلوم نیست تا چند ماه اینچنین تعطیل بماند!
در حالی که تازه در ابتدای درگیری هستند، همین دیروز خبر آمد واحد پول این رژیم برای اولین بار از سال ۲۰۱۵ افت معناداری داشت و هر دلار آمریکا از ۴ شِکِل گذشت!
و امروز در خبرها آمده که دولت نتانیاهو از ایالات متحده درخواست وامی ۱۰ میلیارد دلاری کرده است!
این شرایط به ما میگوید اسرائیل نمیتواند دست روی دست بگذارد و فقط با طیاره به داخل غزه بمب بریزد، درحالی که قادر نباشد در فعالیت های نظامی حماس هیچ اخلالی ایجاد نماید.
از آن سو غزه خط قرمز محور مقاومت و اهرم قدرتمند تضعیف رژیم صهیونیستی است که نباید از دست برود.
نه تنها این که حتی کشتار بی رحمانه زنان و کودکان هم دیگر قابل تحمل نیست؛ از طرفی جوی که بر افکار عمومی دنیا حاکم است به نفع فلسطینی ها است و هر چه این وضعیت ادامه دارتر شود، علاوه بر تشدید رکود و تعطیلی و زیان های سنگین، کنترل افکار عمومی جهان نیز برای صهیونیستها سخت تر میشود.
تنها یک راه میتواند کار را بدون حمله زمینی به پایان برساند و آن هم پذیرش آتش بس از سوی دو طرف است که اگر اتفاق بیفتد باز برنده قطعی مقاومتی است که حالا شکست مفتضحانه و بی سابقه ای را به اسرائیل تحمیل کرده و قدرت خود را نیز حفظ نموده است.
فعلا این مسئله را اسرائیل نمیپذیرد؛ او اگر تلافی نکند شکست بعدی اش فجیع تر خواهد بود و عواقب ضربه امروزش نیز ترمیم ناپذیر!
با این شرایط اوضاع یک مقدار پیچیده شده؛ با تهدیدهای معتبری هم که محور مقاومت انجام میدهد تلاویو تردید دارد حمله کند یا نکند؛ حمله نکند که وضع همین است، حمله کند و شکست بخورد، آن وقت عواقبش از پذیرش آتش بس هم شدیدتر است و ممکن است علاوه بر خفت شکست این بار مرزهای غزه نیز گسترش چشم گیری پیدا نماید و آن وقت دیگر پذیرفتن آتش بس برایشان خیلی دیر خواهد بود.
مقاومت از طرفی در حال حفظ فشار فعلی در غزه است و از سوی دیگر در شمال فشارهای جدیدی را اضافه میکند.
بحران روانی موجود در سرزمینهای اشغالی که با پرتاب موشکها و صدای مستمر آژیرها ایجاد شده، فشار خانواده های اسرای اسرائیلی بر کابینه نتانیاهو، مهاجرت معکوس، متروکه شدن شهرک ها در نواحی درگیر و غیره از مصائب درحال گسترش صهاینه در سرزمینهای اشغالی است.
اکنون به اعتقاد بنده انتخاب با رژیم صهیونیستی است که کدام گزینه را بپذیرد؛ آتش بس را، یا ریسک حمله را؛ این تازه در صورتی است که مقاومت حمله پیش دستانه ای نکند!
آمریکا هم سعی میکند مستقیما خود را وارد جنگ ننماید تا ایران هم وارد نشود و صرفا درگیری های احتمالی نیابتی دنبال شود.
تجربه پیگیری مسائل مربوط به آمریکا و جبهه مقاومت به من میگوید این بار نیز هر اتفاقی بیفتد، چه حمله زمینی صورت بگیرد چه نگیرد، چه ایران و آمریکا مستقیما وارد معرکه بشوند چه نشوند، در نهایت این آمریکا و اسرائیل هستند که بازی را واگذار خواهند کرد.
استراتژی مقاومت فعلا بر دو اصل استوار است:
یک، حفظ غزه با مقاومت گردانهای حماس، جهاد اسلامی و مردم
و دو،افزایش فشار روانی با تحرکاتی در مرزهای سوریه، لبنان و نیز مواضع مقتدرانه وزیر خارجه ایران که با مصاحبه های حساب شده خود معادلات روانی را در جامعه صهیونیستی و جهان عرب کاملا به نفع فلسطین کرده است.
قاعدتا برای مقاومت بهتر است شرایط را به همین شکل نگه دارد، حمله نکند و فشارها را به تدریج افزایش دهد. ولی تنها چیزی که ممکن است این استراتژی را تغییر دهد همان کشتار مردم بی دفاع توسط طیاره های اسرائیلی است.
اگر صهاینه حمله زمینی انجام ندهند فقط سقوطشان را به تاخیر می اندازد و اِلّا در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمیکند. پس باز هم میگویم اوضاع به شدت پرتنش و پیچیده است و هرلحظه ممکن است تهاجم زمینی صهیونیستها آن هم از روی ناچاری آغاز شود.
حتی از این طرف ممکن است مقاومت حمله پیشدستانه کند؛ این جنگ پتانسیل تبدیل شدن به جنگ منطقه ای را هم دارد. باید دید!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.