به گزارش مشرق، محمدرضا غلامرضا، پژوهشگر در توئیتر خود نوشت:

شکست غیرقابل ترمیم رژیم صهیونیستی در عملیات طوفان الاقصی را باید در شکست دکترین امنیتی رژیم ترجمه و معنا کرد؛ دکترینی که اساسا تهدید پایه بوده و اصالت آن، تقدم پیشگیری بر پاسخ متقابل است. یعنی پیش از تبدیل تهدید به بحران و امتداد آن به درون مرزهای رژیم، می‌بایست آن را نابود کرد. فقدان عمق استراتژیک، جمعیت اندک، شکاف‌های گسترده سیاسی، قومی واجتماعی، تهدیدات پیرامونی از ناحیه محور مقاومت در پرتو حکمرانی دولت پادگانی با رویکردی نژاد پرستانه توأم با حس برتری جویی و بشدت دیگرستیز که خشونت ذات آن است، موجب شده این رژیم همواره چنین دکترین امنیتی را در پیش گیرد.

چنین رویکرد امنیتی بر اصول دکترینی خاصی استوار است که عبارتند از:

۱.اصل اتحاد با قدرت¬های بزرگ؛

۲.اصل دستیابی به قدرت برتر در عرصه‌های مختلفِ نظامی، امنیتی، سایبری، اقتصادی و...؛

۳.اصل توسعه سرزمینی و ایجاد مناطق حائل؛

۴.اصل تحمیل صلح با همسایگان.

در ذیل اصول یادشده،کدهای عملیاتیِ استراتژی امنیت ملی رژیم تعریف می‌شود:

۱.تقدم آفند بر پدافند

۲.تقدم پیشگیری بر پاسخ متقابل

۳. تمایل به رویکرد غیر مستقیم

۴.اهمیت برتری کیفی توان نظامی

۵.توانایی انجام عملیات‌های ترکیبی

۶. کشاندن جنگ به قلمرو دشمن

۷.حمله پیشگیرانه وغافلگیر کننده

اصول دکترینی و کدهای عملیاتی امنیتی رژیم موجب شده‌اند که این رژیم سبک خاصی از مقابله با تهدیدات را پیگیری نماید. سبکی که مفاد ذیل را تأکید می‌کند:

۱.حمله پیشگیرانه

۲.اتکا به ضربه اول در مقابل ضربه دوم

۳. حملات غافلگیرانه

۴.تخریب زیرساخت‌های دشمن

۵.تفسیر موسّع از دفاع مشروع.

عملیات طوفان الاقصی، تمام محاسبات، اصول و مفاد دکترین امنیتی رژیم را به چالش کشاند و شکستی تاریخی و ترمیم‌ناپذیر در سایه تغییر موازنه امنیتی و اطلاعاتی بر این رژیم تحمیل کرد و این امر تا حدزیادی متاثر از غافگیری امنیتی رژیم و فروریختن شاکله و منظومه اطلاعاتی آن می‌باشد.

ناگفته نماند ارتش و نهادهای اطلاعاتی به عنوان‌ ارکان اصلی بقای رژیم قلمداد می‌گردد تا جایی که گفته می‌شود رژیم صهیونیستی ارتشی است که دولت دارد و عملیات طوفان الاقصی زلزله بزرگی بود که موجودیت رژیم را با تردیدهای جدی روبرو کرد.