کد خبر 154749
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۴:۳۲

لوله، شلیک و قتل بخش جذاب و جدانشدنی سینمای گنگستری، جنایی، جنگی و حتی علمی تخیلی است. اما برخی از گلوله‌ها و شلیک هاست که بیشتر در خاطر مخاطب باقی می‌ماند.

به گزارش مشرق به نقل از سیمرغ، اینبار IFC به سراغ موضوعی خاص و جذاب رفته است: به یاد ماندنی‌ترین گلوله‌های سینما. گلوله، شلیک و قتل بخش جذاب و جدانشدنی سینمای گنگستری، جنایی، جنگی و حتی علمی تخیلی است. اما برخی از گلوله‌ها و شلیک هاست که بیشتر در خاطر مخاطب باقی می‌ماند. در بین این انتخاب ها فیلم‌های درخشانی همچون باشگاه مشت زنی، پالپ فیکشن، فارگو و پدرخوانده وجود دارد و برخی گلوله‌ها هم که از لیستش جامانده است. به درون این پست بروید و این لیست ده تایی به همراه عکس از این سکانس های گلوله باران به یاد ماندنی را ببینید...

ماتریکس (۱۹۹۹) - زمان گلوله



نمی‌شود مطلبی درباره شلیک‌ها و گلوله‌های به یادماندنی سینما باشد و در آن حرفی از ماتریکس نزد. فیلمی که اصطلاح زمان گلوله را وارد فرهنگ زبان عمومی مردم کرد. شاید برخی از جلوه‌های ویژه‌ی فیلم واچوفسکی بعد از گذشت ۱۳ سال دیگر آنچنان خاص به نظر نرسد، اما هنوز سکانسی که در آن نیو (کیانو ریوز) در مقابل شلیک یکی از مامور‌ها جاخالی می‌دهد دیدنی است. یک صحنه ابر قهرمانه بی‌نظیر و همچنین گلوله‌های به یاد ماندنی.


بازگشت سوپر من (۲۰۰۶) - گلوله در مقابل چشم سوپر من



وقتی سال ۱۹۷۸ در فیلم سوپرمن توانسته‌اند با جلوه‌های ویژه ساختمان‌های بلند را از جایی به جای دیگر پرت کنند؛ حتما در سال ۲۰۰۶ برایان سینگر باید بتواند قدرت سوپرنت را با جلوه‌ای خاص نمایش دهد. تیر بار کردن سوپر من به کنار ولی شلیک نهایی به چشم سوپرمن و له شدن گلوله لحظه هیجان انگیز این قسمت سوپر من بود.
 

باشگاه مشت زنی (۱۹۹۹) - کشتن تایلر دردن!



شلیک نهایی راوی (ادوار نورتون) برای خلاصی از دست تایلر دردن در انتهای فیلم باشگاه مشت زنی هم از بهترین شلیک‌ها است. اجرای این صحنه هم بسیار قابل توجه است.


داستان عامه پسند (۱۹۹۴) - حتما ماروین نظری داره!



«اوه، مرد! من تو صورت ماروین شلیک کردم» این عکس العمل وینست وگا (جان تراولتا) به شلیک «اتفاقی» به صورت ماروین است، وقتی که برمی گردد تا نظر ماروین را در مورد آنچه که جولز (ال جکسون) «دخالت خدا» می‌داند، بپرسد. دیالوگ و عکس العمل‌های جولز و وگا بعد از این اتفاق، این لحظه‌ی پر خون را به یکی از جالب‌ترین لحظه فیلم تبدیل کرده است. حوادث ناشی از این شلیک در خانه جیمی هم که جای خود را دارد!


فارگو (۱۹۹۶) -اعتماد به نفس بالا



اتفاقات در فیلم بی‌نظیر برادران نابغه از بد به بد‌تر سیر می‌کند و اعتماد به نفس بالای «وید» (هارو پرسنل) هم وضعیت را بهتر که نه بلکه بد‌تر می‌کند. او فکر می‌کند با مقاومت مقابل کارل (استیو بوشمی) می‌تواند دختر دزدیده شده‌اش را نجات دهد. نتیجه‌اش می‌شود شلیک به قفسه سینه‌اش (و خارج شدن پنبه از محل اصابت گلوله به کاپشن- اوه، برادان کوئن!) شلیک پیرمرد به صورت کارل هم فایده‌ای برایش ندارد جز چند گلوله برای خلاصی!


پدرخوانده (۱۹۷۲) - سانی در عوارضی!



یکی از شاخص‌ترین صحنه‌های مگر تاریخ سینما ترور «سانی کورلئونه» در فیلم پدرخوانده است. با اینکه با توجه به سیر اتفاقات فیلم قتل سانی خیلی هم تعجب برانگیز نیست اما روش پر خشونت کشه شدن او او هنوز قدرت لازم را برای شوکه کردن تماشاگر دارد. جالب اینجاست که حتی بعد از آنکه انبوهی از گلوله‌ها را بر بدن او خالی می‌کنند یکی از آن‌ها به همین راضی نمی‌شود و ضربه‌ای به صورت او هم می‌زند! خدای من!


پلیس آهنی (۱۹۸۷) - فقط یه اشکال کوچیک!



حس شوخ طبعی «پل ورهوفن» در فیلم پلیس آهنی با تمام نیرو! در معرفی‌ای دی ۲۰۹ ظاهر می‌شود. ربات عظیم الجثه‌ای که که تنها یک ایراد کوچک پیدا می‌کند و نتیجه‌اش تکه تکه شدن آقای کینی بیچاره است. عکس العمل‌ها بعد از این اتفاق هم جالب و شوخ طبعانه است: «خب یه روز عادیه دیگه تو دفتر!»
 

رفتگان (۲۰۰۶) - «پایین آمدن با آسانسور»



آنهایی که روابط جهنمی، نسخه هنگ کونگی که فیلم رفتگان بازسازی آن است، را دیده بودند می‌دانستند که قرار است چه بلایی سر لئو بیاید، اما حقیقتش خیلی از آمریکایی‌ها روابط جهنمی را ندیده‌اند. تشکر ویژه از اسکورسیزی که این سکانس را در نسخه آمریکایی نگه داشت و همچنین تشکر از وای کونگ لائو که قهرمان فیلمشان را به طور ناگهانی و بدون مقدمه چینی از قصه خارج کردند. در هر صورت این صحنه مخاطب را شدیدا میخکوب می‌کند.


سه شاه (۱۹۹۹) - زخم گلوله




سه شاه داستان «جوج کلونی»، «مارک والبرگ» و «اسپایک جوینز» است که در دوران اولین جنگ خلیج فارس به دنبال گنج طلایی مخفی می‌روند. در صحنه‌ی جالبی از فیلم جورج کلونی چگونگی صدمه زدن گلوله به بدن را تشریح می‌کند.


کلاغ (۱۹۹۴) - روشنش کن!



 «امشب شب شیطانه، تعطیلی مورد علاقه من!» در شهر دیتوریت ۳۰ اکتبر را اینگونه جشن می‌گیرند. قصه این گلوله با بقیه متفاوت است. T-bird و گروهش شب قبل هالووین را با خوردن گلوله و قورت دادن آن با نوشیدنی می‌گذرانند.