به گزارش مشرق، نخستین همایش بینالمللی «طوفان الاقصی و غزه؛ روایتها و واقعیتها» دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲ با حضور سردار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران، سعدالله زارعی کارشناس مسائل غرب آسیا، محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و تعدادی از کارشناسان حوزه بین الملل در دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران مرکز برگزار شد.
آنچه در ادامه می خوانید سخنرانی برخی از چهره های دانشگاهی، فرهنگی، رسانه ای، نظامی حاضر در این همایش است.
سردار فدوی: ایجاد تصویر ناامن از سرزمینهای اشغالی دستاوردی راهبردی است
سردار فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه دنیا برای این جنگی که اتفاق افتاده تحلیلهای مختلفی داشته است، گفت: «این جنگ بهنوعی برای ۱۵ مهر، بهنوعی برای ۷۵ سال پیش و بهنوعی دیگر برای ۱۰۹ سال پیش است و تحلیلهای بیشماری را میتوان نسبت به آن انجام داد. اگر بخواهیم به تحلیل درستی رسیده و دیگر تحلیلها را با همین معیار مقایسه کنیم، باید حتما به قرآن مراجعه کنیم. قرآن بسیار صریح درباره اتفاقاتی از این قبیل بهصورت مفصل سخن گفته و آیات زیادی در این باره داریم. در یکی از واضحترین آیات هم میخوانیم که تحت هر شرایطی اذن خدا پیروز است و حتی یکبار هم اذن شیطان پیروز نمیشود، فقط باید مراقبت کرد که چه کسی در اذن خداست و چه کسی در اذن شیطان قرار دارد.»
او ادامه داد: «یک ظلم و اشغالگری برنامهریزیشده و سازماندهییافته از سوی جبهه باطل شیطان بزرگ، یعنی خبیثان انگلیسی به همراه خبیثان آمریکایی در سالهای بسیار دور طراحی شد تا در قلب اسلام اقداماتی را هم برای منافع خودشان و هم برای خطری که از سوی اسلام احساس میکردند انجام دهند و این کار هم مربوط به یک دین نبود، بلکه مربوط به یک حزب سیاسی بود؛ چراکه امروز بسیاری از علمای یهود بهصراحت از تفاوت بین دین یهود و صهیونیسم میگویند.»
جانشین فرمانده کل سپاه با تاکید بر اینکه اشغالگری را هیچ کس در دنیا تایید نمیکند، اظهار داشت: «در برابر اشغالگر هم تکلیف صریح در قرآن وجود دارد و باید در برابر آن مقاومت و اقدام کرد. به لحاظ اینکه طرف مقابل قدرتمندان عالم قرار داشتند و در این سو در کشورهای منطقه و اسلامی، خیانتکاری و دنیاطلبی وجود داشت و به همین دلیل اشغالگران موفق شدند کارشان را جلو ببرند، حتی تعداد اندکی از کشورهایی که به مقابله با آن پرداختند هم موفق نشدند؛ تا جایی که امام در سال ۱۳۴۲ نهضتی را شروع کردند که با همه نهضتهای دیگر متفاوت بود و از همان روز اول هم حمله به شیطان بزرگ و صهیونیستیها دنبال شد و به همین دلیل آنها احساس خطر فوری کرده و برنامهریزیهایی را هم علیه امام داشتند.»
سردار فدوی گفت: «با پیروزی انقلاب اسلامی یک روال جدید علیه شیطان بزرگ و صهیونیستی به نقطه عطفی رسید که در گذشته وجود نداشته است. یک ملتی به همراه یک نظام بهپاخاسته کنار یکدیگر قرار داشتند. در بسیاری از کشورها ملتها به پا میخیزند اما نظامشان با آنها همراه نیست، اما در ایران یک ملت انقلابی بهپاخاسته را به همراه نظام انقلاب اسلامی به پا خاسته داشتیم که همافزایی را در این زمینه به وجود آورده و از همان ابتدایی هم به دنبال تکلیفی که قرآن مشخص کرده، بودند؛ آن هم مبارزه با ظلم و استکبار و کمککننده به مظلوم بوده که آن را دنبال کردهایم. مبارزه با ظلم و استکبار در اصل دوم قانون اساسی کشور دیده شده و ما باید پشتیبان مظلومان باشیم.»
او تصریح کرد: «جنایتهای رژیمصهیونیستی در ۷۵ سال گذشته در یکسو و در این شش ماه اخیر در یک سوی دیگر قرار دارد. آنها در این شش ماه یکسری روالهایی را دنبال کردند که برای مسلمانان فلسطین قابل قبول نبوده است. کشتن ملت فلسطین در این شش ماه متفاوت از گذشته شده بود و به غیر از سربازان، شهرکنشینان صهیونیستی که تنها به حسب ظاهر مانند نظامیشان نیستند، اقدام به کشتن مردم فلسطین میکردند. فلسطینیها بیش از ۲۰۰ شهید در همین بازه زمانی ششماهه داشتهاند. همچنین فلسطینیها مطلع شدند که صهیونیستیها برای چند ماه آینده برنامه مفصلی را برای غزه دارند، حال باید منتظر میمانند تا صهیونیستیها اقدامشان را عملی کنند یا اینکه اقدام پیشدستانه نسبت به آن انجام دهند. سالهای طولانی به فلسطینیها مصیبت وارد میشد اما هیچگونه دستاوردی نداشته و به دشمنشان هم آسیبی وارد نمیشد، اما امروز آنها اقدام پیشدستانهای را در روز ۱۵ مهر انجام دادند؛ چراکه مطمئن بودند جبهه باطل پیروزی ندارد.»
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: «قطعا دستاوردهای تاکتیکی و عملیاتی بسیار زیادی در این جنگ وجود دارد که بعدا آنها نشان داده خواهد شد. یکی از آنها همین بود که تصویری که برای ارتش رژیمصهیونیستی در دنیا شکل گرفته بود و از آن بهعنوان ارتش مقتدر یاد میشد، ظرف چند ساعت خراب شد و چند صد نفر از نیروهای حماس توانستند از همه موانعی که رژیمصهیونیستی در غزه ایجاد و به خود گفته خودشان یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار تنها در فضای ۴۰ کیلومتری غزه ایجاد کرده بودند، از بین رفت و توانستند تا اعماق شهرکهای صهیونیستی نفوذ کرده و تعداد زیادی هم اسیر بگیرند.»
سردار فدوی با بیان اینکه فلسطینیها کاری کردند که این ارتشی که با تصویرسازی رسانهای و مجازی برای خود ابهتی پیدا کرده بود، به هم بریزد، گفت: «البته این تصویر در جنگهای ۲۲ روزه و ۳۳ روزه لبنان هم از بین رفته بود اما تفاوتش با این جنگ آن بود که این بار فلسطینیها تهاجم را انجام داده بودند. در طرف دیگر باید به دستاوردهای راهبردی این جنگ اشاره کرد که بسیار بیشتر از دستاوردهای تاکتیکی و عملیاتی است. تا پیش از این تصویری در دنیا از سوی صهیونیستها شکل گرفته بود که برای یهودیها این نقطه امنترین جای عالم است، اما این تصویر هم امروز به هم ریخته است.»
او گفت: «یکی از تحلیلگران خود صهیونیستی در روزهای دوم و سوم جنگ گفته بود که امروز تصویری ارائه شده که اینجا ناامنترین جای دنیا بوده و دیگر نمیتوان در آنجا ماند و خودشان میگویند که در این مدت از یک و نیم میلیون تا ۸۰۰ هزار نفر از سرزمینهای اشغالی رفتهاند؛ چراکه همه یهودیهای ساکن چندتابعیتی هستند و از نگاه عوام هم در آنجا هر کسی که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکند، هرچه بیشتر پاسپورت داشته باشد، امتیاز بیشتری نسبت به دیگران خواهد داشت. ایجاد این نگاه که دیگر رژیمصهیونیستی امن نیست، شکست راهبردی بزرگی برای آنهاست. دومین شکست راهبردی که در اذهان مردم دنیا ایجاد شد این بود که تصویر مطلوب رژیمصهیونیستی از بین رفت و در این مدت نزدیک به ۵۰ روز، بیش از ۹۲ کشور دنیا علیه صهیونیستها تظاهرات کردند و امروز حتی دولتها هم نسبت به رژیمصهیونیستی موضع گرفتهاند. باید به این مساله توجه کرد که خدا در قرآن میگوید شما به تکالیفتان عمل کنید نتایج را خدا رقم خواهد زد.»
غلامعلی حدادعادل: دانشگاهها هستههای مطالعاتی فلسطین تشکیل دهند
غلامعلی حدادعادل، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست فرهنگستان ادب فارسی در ابتدای سخنرانی خود عنوان کرد: «موضوع صحبت بنده با توجه به حوادث اخیر غزه و فلسطین، آثار فکری و فرهنگی واقعیت تلخی است که این روزها شاهد آن هستیم. در ابتدای سخن، مروری فهرستوار و بسیار صریح به واقعیت شومی داشته باشم که رژیمصهیونیستی ۷۵ سال است در منطقه ما و غرب آسیا به وجود آورده است. اتفاقی در جنگ جهانی دوم افتاد. البته مبانی تشکیل این کشور جعلی به جنگ اول جهانی برمیگردد. اعلامیه «بالفور» به ۱۹۱۷، در بحبوحه جنگ جهانی اول برمیگردد که انگلیسیها تصمیم میگیرند فلسطین را به دست صهیونیستها اشغال کنند و بعد از بروز اتفاقاتی، بعد از جنگ جهانی دوم، حدود ۷۵ سال پیش این کشور جعلی شکل میگیرد و توجیه آن هم این گونه است که هیتلر در جنگ جهانی به یهودیان ظلم کرده است، هلوکاست و کورههای آدم سوزی و... به وجود آورده و حالا تاوان آن را عدهای دیگر باید پس بدهند. توجیهات عجیبوغریبی هم به راه انداختهاند. اول اینکه فضای مظومانهای برای صهیونیستها ایجاد کردهاند و عجیب اینجاست اروپایی که همهجا دم از آزادی بیان میزنند و وقتی در پی توهین به پیامبر اسلام به آنها اعتراض میکنیم، عنوان میکنند که آزادی است، همین اروپا اجازه تحقیق و سوال درباره هولوکاست را به هیچ نویسنده و متفکر و پژوهشگری نمیدهد. نمونه آن هم رفتاری است که با «روژه گارودی» و بسیاری دیگر از افراد کردند. به عبارتی، امروز اگر یک استاد دانشگاه، مورخ و یهودشناس و اروپاشناس بخواهد درباره بعضی از حرفهای جزمی که درباره هلوکاست زده میشود، سوال مطرح کند، استاد و پژوهشگر را از دانشگاه اخراج و زندانی میکنند. اما اگر از تمام این حرفها بگذریم و بپذیریم که هیتلر بد کرده، چرا مسلمانان و اعراب باید تاوان آن را پس دهند و چه ربطی به فلسطینیها دارد. آنها روی موج احساساتی که صهیونیستها بین یهودیان ایجاد کرده بودند و قضیه بازگشت به ارض مقدس، حرکتی ایجاد کردند که نفع انگلستان در آن منظور بود.»
این عضو مجمع تشخیص مصلحت ادامه داد: «بنده چند شب گذشته که در شبکه افق درباره موضوع فلسطین صحبت میکردم، از کتاب «استراتژی صلح» نوشته «جان کندی»، رئیسجمهور مقتول آمریکا، عبارتی خواندم که او از نویسنده دیگری نقل کرده است مبنیبر اینکه آنچه در خاورمیانه و فلسطین اتفاق افتاده، این بوده: «سرزمینی بیمردم، مردمی بیسرزمین.» این دو عبارت را کنار هم گذاشتهاند که فلسطین، منطقهای کویری و باتلاقی بیمردم بوده و مردمی آواره در دنیا بودهاند و ما آنها را در این نقطه جمع کردیم و حتی سر دنیا هم منت گذاشتهاند. پس سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که اگر این سرزمین بیمردم بود، ۷۵ سال است با چه کسانی میجنگید و چه کسانی را میکشید و با چه کسانی مبارزه میکنید و این چه سرزمین بیمردمی است که ۷۵ سال است مردمش برای کشور و استقلال خود جانفشانی میکنند. من به دانشجویان توصیه میکنم که درباره فلسطین مطالعه کنند و در داخل دانشگاهها هستههای مطالعاتی و پژوهشی تشکیل دهند.» او اظهار کرد: «صهیونیستها به طور متوسط روزانه ۳۰۰ نفر از مردم غزه و فلسطین را به شهادت رساندهاند. در کمتر جنگی روزانه بهطور متوسط آمار ۳۰۰ نفر کشته داریم که نیمی از آنها هم زن و کودکند. ببینید اسرای آزادشده چند ساله هستند. ترور، بیخانمان کردن و کشتار و اقداماتی از این دست، واقعیت صهیونیستهاست. پیش از به راه افتادن طوفان الاقصی در غزه، چند ماه بود که اسرائیلیها مرتب فرماندهان فلسطینی و حماس را ترور میکردند. سرزمین ملتی را غصب کنند، آنها را آواره کنند و مابقی مردم را در باریکهای که از نظر جمعیتی متراکمترین نقطه روی کره زمین و بزرگترین زندان بیسقف دنیاست، زندانی و اطرافش را دیوار بکشند و گذرگاه رفح را احداث کنند که هر زمانی خواستند، مسیر آن را باز و مسدود کنند.»
حدادعادل در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: «مسالهای که قصد دارم عرض کنم، خود اسرائیل نیست بلکه آمریکایی است که از آن حمایت میکند. باید دید این چه تمدن و فرهنگی است که پشتیبان چنین جنایتی است. اسرائیل را انگلیسیها به وجود آوردند، تحویل آمریکاییها داده و حالا خود، از آن بهره میبرند. سالهاست که به ما اینگونه گفتهاند که آمریکا مدافع صلح و حقوق بشر، آزادی، مردمسالاری و مخالف تروریسم است. آنها در مقابل حرکات مسلمانان، همواره آنها را به تروریست بودن متهم میکردند و حتی خودشان داعش را ایجاد کردند که این تصویر را پررنگتر کنند و خودشان پرچم صلح دست گرفتند. فلسطین آزمایشگاه تاریخی و جهانی برای راستیآزمایی تمام ادعاهایی است که دنیای غرب بهطور نظری مدعی آنهاست. اما آنچه عملا اتفاق میافتد، درست نقطه مقابل آن است. یعنی تضادی وحشتناک بین نظر و عمل در دنیای غرب دیده میشود. اما وجدان بشریت با این سوال روبهروست که این حرف و این عمل شماست. این همه از نظم جهانی صحبت کردیم. طبق گفتههای کتابی که در این زمینه منتشر شده، ترتیباتی در دنیا داده شده که هرکسی از این نظم جهانی عدول کند باید طرد شود و غرب معتقد است که ایران خلاف این نظم عمل کرده است. پس اسرائیل به کدام نظم جهانی عمل کرده و شورای امنیت تاکنون چند قطعنامه صادر کرده که اسرائیل به هیچیک از آنها عمل نکرده است؟»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به آثار فکری و فرهنگی طوفان الاقصی در جهان و در کشورهای اسلامی و عربی و کشورهای منطقه تصریح کرد: «مسلما آمریکا و اسرائیل بعد از طوفان الاقصی، آمریکا و اسرائیل قبل نخواهند بود. جمعیت معترض را در نیویورک، تظاهرات در دانشگاههای آمریکا و نیز تظاهرات در لندن را مشاهده کردهایم. آنها پیش از این حتی اجازه نمیدادند معترضان پرچم فلسطین را در دست بگیرند. اما بعد از وقوع این طوفان، صدها پرچم در دست معترضان در سراسر جهان دیده میشود. آنچه اتفاق افتاده، بطلان ادعاها و فروپاشی منطقی مبانی فکری نظام غرب است که بیانگر تضاد بین حرف تا عمل آنهاست و بیآبرویی غرب است که ارزشمندی بالایی دارد زیرا چراغی برای روشن کردن راه آینده به شمار میرود. در جهان اسلام و جهان عرب هم تمام دولتهای دستنشانده غربی که طبق نقشه آمریکا برای خاورمیانه عمل میکردند، سرشان به سنگ خورده است. ببینید در دو سه ساله اخیر با چه سرعتی عادیسازی روابط را پی میگرفتند اما همین کشورها که در عادیسازی روابط پیشگام بودند، از ترس مردم خودشان، سفیرشان را فراخواندهاند.»
او در بیان اثرات دیگر طوفان الاقصی اشاره کرد: «تاثیر دیگر آن در منطقه، تقویت مقاومت است. مقاومت نشان داد درحالیکه دولتهای عربی نمیخواهند هیچ کمکی به مردم فلسطین کنند، اما واقعیتی با الهام از انقلاب اسلامی و الهام از تفکر بسیجی به وجود آمده که بیعملی و خیانت برخی دولتهای عربی را جبران کرده است. مقاومت پای فلسطین ایستاده است که شما در آینده شاهد نتایج آن خواهید بود. در داخل کشور هم قطعا جریانهای سیاسی و فکری که به غرب خوشبین بوده و تصور میکنند میتوان با آمریکا ارتباط برقرار کرد، کمرنگتر میشوند. از سال ۹۸ و بعد از شهادت سردار سلیمانی، شاهد این تاثیر در داخل کشور خودمان بودهایم. امسال هم در ۱۴۰۲ این رفتار جهانی در کشور ما و در دانشگاهها اثر خواهد گذاشت. دانشجویانی که تحت تاثیر این تبلیغات هستند که انقلاب اسلامی نه، غرب باید الگوی ما باشد، باید گفت غربی که اینگونه رفتار میکند آیا شایستگی سروری بر جهان را دارد؟ و آمریکا باید با مبانی سست و حمایت از جنایت دنیا را اداره کند؟ به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را.»
انسیه خزعلی: جهانیان مقابل زنان فلسطینی سر خضوع فرود آوردند
انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور با تاکید بر اینکه در جنگ غزه علیرغم جنایات و وحشیگریهای رژیمصهیونیستی، با صبر و مقامت مردم شاهد نصرتهای الهی بودیم، گفت: «رژیمصهیونیستی درحالیکه ادعا میکرد آتشبس را قبول نمیکند، مجبور شد به خواستههای حماس تن داده و این موضوع را قبول کند و این اتفاقات از وعدههای خداست.»
او تصریح کرد: «قطعا اینکه زن فلسطینی الگو قرار گرفته و آرامش پیدا کند، نصرت و یاری خدا به شمار میرود. اینکه زن فلسطینی با صبر و آرامش کودکان خود را خونآلود از زیر آوار بیرون میکشد و با غرور و صبر آنها را تقدیم راه آرمان فلسطین میکند، نشانه یاری و نصرت الهی است.»
معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور با بیان اینکه فلسطینیها زمانی با سنگ و زمانی با موشکهای اسرائیل مقابله کردند، گفت: «همین روحیه مبارزه و بردباری آنها است که باعث شده وقتی زن فلسطینی از زندان آزاد میشود، بتواند پرغرور مسیر مقاومت را ادامه دهد.»
خزعلی رفتار و صبر زن فلسطینی را پیامی به کل جهان دانست و گفت: «این پیامی به جهان تحت سلطه استکبار است که سازمان مللش آنگونه عمل کرد و هیچ اقدام عملی صورت نداد و فقط در کلام جنایات را محکوم کرد.»
وی با بیان اینکه ۷۰ درصد از شهدای غزه زنان و کودکان بودند اما صدایی از کسی درنیامد، گفت: «دولتهای غربی از انسانیت و حقوق بشر میگویند ولی در برابر کشتار زنان چیزی نمیگویند. امیدواریم این ایستادگی باعث شود شر کسانی که برای دیگران تصمیم میگیرند و قانون نوشته و حکم میدهند، از سر ملتهای مظلوم برداشته شود.»
معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور گفت: «ماهیت واقعی رژیم کودککش به دست همان رسانههایی که برای جنگ آماده شده بودند، برای همگان روشن شد و رسانه بهترین وسیلهای بود که میتوانست این کار را انجام دهد.
رژیمصهیونیستی امروز به صراحت میگوید مردم غزه باید از آنجا بروند، البته آنها به دنبال این هستند که رویای از نیل تا فرات را محقق کنند.» او با بیان اینکه رژیمصهیونیستی در جنگ رسانهای امروز هم شکست خورده است، گفت: «اگر ایستادگی زنان غزه و ایمان و مقاومت آنها نبود این پیروزها به دست نمیآمد. جوانان و رزمندگان مقاومت اگر از صبر و مقاومت زنان مقاوم و محکم بودن پشت جبهه مطمئن نبودند و اگر دل آنها خالی میشد و پشت سرشان را محکم نمیدیدند، اینگونه با دل مطمئن عملیات نمیکردند.»
خزعلی گفت: «زنان فلسطین نقش مستقیم و بیواسطه داشتند. زنانی که عملیات استشهادی داشتند و مقاومتی که زنان در غزه در بیمارستانها و میادین دیگر رقم زدند، زمینهساز این پیروزی شد. آنها نشان دادند که تلاش و تابآوری زن وقتی با ایمان همراه باشد، به کجا میرسد و جهانیان سر خضوع در برابر عظمت آنها فرود آوردند.»
سعدالله زارعی: رژیمصهیونیستی در حال مدیریت شکست خود در جنگ با حماس است
سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بینالملل گفت: «نکته اساسی در نقش جمهوری اسلامی را باید پایهگذاری مقاومت دانست. اگر تاریخچه منطقه را مرور کنیم، میبینیم که اگر پیروزی انقلاب اسلامی نبود، اصلا مقاومتی در برابر آمریکا و نظام سلطه وجود نداشت و اگر انقلاب اسلامی نبود، نظام دوقطبی ادامه پیدا کرد یا نظام تک قطبی آمریکامحور بر جهان حاکم بود و اصلا موضوعاتی مانند فلسطین محلی از اعراب پیدا نمیکرد. نکته دیگر درباره مقاومتهایی که تحت عنوان ساختارهای مقاومتی در منطقه ایجاد شده این است که آنها عمدتا محصول هم مقاومت ملت ایران و هم نگاه نظام و دولت در ایران برای تاسیس جبههای تحت عنوان مقاومت بوده است.»
او با تاکید بر اینکه ایران تاثیرات بنیادی را در ایجاد جبهه مقاومت ایفا کرده است، گفت: «نکته سوم تسریع مقاومتها در سطح منطقه و کمک خاص به تسلیح فلسطینیها است و این موضوعی است که تنها جمهوری اسلامی آن را انجام داده و قدرت مقاومت مسلحانه فلسطینیها مرهون سیاست روشن جمهوری اسلامی و ایجاد بازدارندگی در سطح منطقه است. نکته آخر هم مدیریت صحنه تحرکات و میدان جنگ است. مدل رفتاری جمهوری اسلامی در مدیریت صحنه بسیار مهم است. درباره جنگ ۳۳ روزه و خاطراتی که شهید سردار قاسم سلیمانی از جلسهای که با رهبر انقلاب در مشهد داشتند را شنیدهاید و آن را باید یک نمونه افشاشده از نقش معنوی راهبری مقاومت جمهوری اسلامی در سطح منطقه دانست.»
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: «در همین صحنه جنگ غزه هم جریانی که پای کار عملیات طوفان الاقصی آمد، جمهوری اسلامی بود. مقاممعظمرهبری به صورت خاص، گام به گام و موقعیت به موقعیت ورود کرده و سرخط حرکت را مشخص و اطمینان دادند و منطقه را با مقوله کمک به فلسطین هماهنگ کردند و یک منطقه وارد موضوع فلسطین شد. حزبالله لبنان نقش خودش را در این زمینه که نقش بسیار مهمی هم بود، ایفا کرد و باعث شد تا یکسوم ارتش رژیمصهیونیستی در مرزهای شمالی سرگرم شود. همچنین کارهای شجاعانهای که مقاومت یمن انجام داده و روند رو به تثبیت سیاستهای مقابله با آمریکا و رژیمصهیونیستی دنبال شد و همه آنها برخاسته از تدبیر و مدیریتی بود که بهطور عام در بین جریانهای مقاومتی وجود داشت و جمهوری اسلامی بهطور خاص براساس تجربه خودش این صحنه را مدیریت کرد.»
زارعی در همین زمینه افزود: «تا جایی که امروز میتوانیم به صراحت بگوییم آنچه در صحنه فعلی و در طول ۵۰ روز گذشته اتفاق افتاده، این است که اسرائیلیها در طول این مدت سرگرم مدیریت شکست بودند تا بتوانند از آثار شکست کم کنند و در نقطه مقابل، مقاومت فلسطینی در این مدت سرگرم مدیریت پیروزی است که چگونه پیروزی در عملیات طوفان الاقصی را به موفقیتهای زنجیرهای در عملیاتهای آینده تبدیل کرده و بتواند صحنه را مدیریت کند.»
او ادامه داد: «اسرائیلیها مجموع اشتباهات خودشان را در این صحنه میبینند و مسئول مدیریت شکست هستند. رژیمصهیونیستی یک ضربه اساسی را در ۱۵ مهر خورده و تا امروز مشغول مدیریت آن بوده که بتواند آثار این ضربه را از روی ارکان وجودی خود کاهش دهد که تا امروز نتوانسته آن را انجام دهد. یعنی آنها میخواستند در این صحنه به موقعیتی برسند تا شاید بازدارندگی ازهمپاشیدهشان را تا حدودی بازسازی کنند که نتوانستند آن را انجام دهند. اسرائیلیها میخواستند با زور، بمباران و بیرحمی به اسرای خود دست پیدا کنند اما درنهایت مجبور شدند تا به مبادله اسرا تن دهند و تا آخر هم کاری جز مبادله ندارند. مقاومت فلسطین هم دو ماموریت اساسی داشت که اول صیانت از پیروزی طوفان الاقصی بود تا با عملیاتهای پی در پی ثابت کند مساله تنها یک عملیات نیست، بلکه روند ضربه به اسرائیل است و مقاومت این روند را هم ادامه داده است. ماموریت دوم بحث اداره جنگ بود که در این حوزه حماس سه مساله اصلی داشته است.»
کارشناس مسائل بینالملل افزود: «اولین موضوع در اداره جنگ از سوی حماس، مدیریت مردم زیر بمباران بود تا تعداد تلفات را کاهش دهد. این حجم بمباران باید حدود ۵۰۰ هزار شهید در فلسطین به جای میگذاشت اما مقاومت با مدیریت خودش حجم تلفات انسانی را به حداقل رساند و همچنین حماس و فلسطین توانست به خوبی از عهده مدیریت آب و نان مردم بربیاید. مساله دوم بحث حفظ ساختار و نیروی دفاعی حماس بود تا زیر بمباران رژیمصهیونیستی آسیب اساسی نبیند و امروز بعد از ۵۰ روز میتوانیم بگوییم که به معنی واقعی قدرت تهاجمی حماس و جهاد اسلامی در این جنگ آسیب اساسی ندیده و با همان قدرت روز اول میتوانند به جنگ ادامه دهند.»
زارعی تصریح کرد: «مساله سوم هم مدیریت اسرا بود که کار سختی به شمار میرفت. حماس باید اسرا را نگه میداشت و بحث آب و غذای آنها را هم مدیریت میکرد و درواقع حماس در زیر بمباران، قدرت مدیریت و توانمندی برای اداره صحنه را ثابت کرد و با افتخار بخشی از اسرای خودش را از زندانهای اسرائیلی آزاد کرد و مابقی را هم آزاد خواهد کرد. این همان مدیریت پیروزی است و در نقطه مقابل هم مدیریت شکستی است که اسرائیلیها در این جنگ پی در پی متحمل شدهاند.»
عباسعلی کدخدایی: هرگونه مقابله و مقاومت در برابر رژیمصهیونیستی مشروع است
عباسعلی کدخدایی، عضو حقوقدان شورای نگهبان با اشاره به نقض قوانین حقوق بشری در فلسطین بیان کرد: «حوادث غزه و جنایتهایی که رژیمصهیونیستی درحال ارتکاب آن است ابعاد مختلفی دارد و قطعا در اینگونه نشستها و همایشها به این ابعاد توجه میشود. آنچه که بنده تمایل دارم با شما درمیان بگذارم، یکی بحث حقوقی نسبت به شروع این اقدامات است که گاهی اوقات شبهات و سوالاتی پیرامونش مطرح میشود و نکته دوم در خصوص توصیف جنایتهای رژیمصهیونیستی بر فلسطین از نگاه حقوق بینالملل و قواعد حقوق بشر است.» او افزود: «موضوع شکلگیری رژیمصهیونیستی از ابتدا یک انحراف و بر اساس حقوق بینالملل با تصرفی غاصبانه و اقدامات جنایتآمیز آغاز شد. غصب زمینها، قتلعام مردم مظلوم فلسطین در منطقه و شهرکسازیها نیز در ادامه اتفاق افتاد؛ به عبارت دیگر نقض سیستماتیکی که رژیمصهیونیستی از سال ۱۹۴۸ تا الان داشته که در قالب اسناد بینالمللی و مخصوصا قطعنامههای شورای امنیت و مجمع عمومی نیز به آنها اشاره شده است.»
کدخدایی با اشاره به تحولات سرزمین فلسطین، تشریح کرد: «تحولاتی که از سال ۱۹۴۸ به بعد در این سرزمین اتفاق افتاد این مساله را ایجاد کرده بود که گروهی از مردم این سرزمین برای تعیین سرنوشت خودشان اقداماتی را انجام میدهند. در سالهای گذشته مبارزانی بودند که با گذشت زمان به گروههای سیاسی تبدیل شدند و دولتی را در کرانه باختری به زعم فعلی خود با عنوانی که دارند شکل دادند و در بخش غزه هم سرنوشت مردم رها شد و رژیمصهیونیستی در هر دو منطقه مخصوصا غزه همچنان جنایتهای خود را ادامه میداد. همچنین به صورت نامشروع از حق تعیین سرنوشت مردم در غزه و حتی کرانه باختری جلوگیری میکرد.»
وی افزود: «کوچ و اخراج اجباری مردم فلسطین امر روشنی است. امروزه حدود هفت میلیون آواره فلسطینی در خارج این سرزمین وجود دارد. شهرکسازی که در سرزمین فلسطین به صورت غیرقانونی تاکنون انجام شده و هنوز هم ادامه دارد و در تمام اسناد بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت مانند قطعنامه ۲۴۲ و در رای مشورتی دیوار حائل هم مطرح گشت و اعلام شد که این اقدامات خلاف قوانین بینالملل است؛ توجهی به آن نکردهاند. در قانون حائل، اقدامی که رژیمصهیونیستی انجام داد غصب و تصرف غیرقانونی بخشی از سرزمینها و زمینهای متعلق به مسلمانان بود. علاوه بر این، رژیمصهیونیستی یک رژیم نژادپرست است و در قطعنامهای که رژیمصهیونیستی را یک رژیم نژادپرست معرفی کرد و بعدها برای مذاکرات کرانه باختری، با فشار این رژیم از آن عدول کردند، نمونه بارزی بود که در اسناد بین المللی، بحث نژادپرستی هم از سوی این رژیم مطرح شده بود. بنابراین، اقداماتی که مردم در مقابل این رژیم انجام میدهند، اقدامات مشروعی است که براساس اصول و قواعد حقوق بینالملل امروزی انجام میشود؛ یعنی آنچه ملل متحد به آن اعتقاد دارد و آنچه در اسناد بینالملل و اسناد و کنوانسیونهای مختلف وجود دارد؛ همه این موارد نشانه آن است که به دلیل غاصب بودن رژیمصهیونیستی، هرگونه مقاومت و مقابله با او مشروع است و به عنوان دفاع مشروع شناخته میشود. بنابراین، اقداماتی هم که مردم مظلوم غزه در این یک ماه گذشته در دفاع از حق مشروع خود انجام دادهاند، اقدامات مشروعی است که قابل قبول است.»
او در ادامه به وضعیت فعلی سرزمینهای اشغالی پس از اکتبر اشاره کرد و افزود: «رژیمصهیونیستی برخلاف همه اصول و قواعد بینالملل و بشردوستانه، جنایتهایی را مرتکب شده که مغایر با بسیاری از کنوانسیونها و پروتکلهای ۱۹۷۷ بوده است. اولین مسالهای که در مخاصمههای مسلحانه مطرح میشود، بحث اصل تفکیک است؛ تفکیک نظامیان از غیرنظامیان؛ گروهی که مسلحانه در مبارزه درگیر هستند و مردم عادی. مشاهده کردید که چه بسیار زنان، کودکان و مردمی که هیچ درگیری در حملات مخاصمانه نداشته و درگیر زندگی خود بودهاند اما با بمبارانهای وحشیانه رژیمصهیونیستی به شهادت رسیدند. آمار شهدایی که هر روز در حال افزایش است، نگرانکننده است. اگر یک گروه مبارز مسلحانه با شما درگیر است، به تعبیر مقاممعظمرهبری که تعریف زیبایی داشتند و فرمودند وقتی در بازی نمیتوانید حریف خود را مغلوب کنید، به تماشاچیان حمله میکنید. مسالهای بسیار جدی در این زمینه مطرح است. اصل تفکیک، اصل تناسب که در باید در تمام حملات مخاصمانه رعایت شود؛ اگر حملهای صورت میگیرد، در مقابل آن چه حملهای باید صورت گیرد؟ آیا اگر گروه مبارزی با شما درگیر است، باید بیمارستانها، مدارس و مساجد مورد حمله واقع شود؟ اینها همگی نقض کنوانسیونهای متفاوتی است که در حقوق بینالملل شاهد آن هستیم و بسیاری از آنها توسط خود این غربیها تدوین و مطرح شده است.»
به گفته کدخدایی، نکته مهم دیگری که در این مدت شاهد بودهایم، بحث حمایت بیدریغ کشورهای مختلف از جمله آمریکا و کشورهای غربی بود که علاوه بر اینکه سران این کشورها به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و حمایت سیاسی خود را اعلام کردهاند، بعدها هم در کمکهای نظامی و کمکهای مالی، به طور رسمی اعلام کردهاند که به رژیمصهیونیستی کمک میکنند؛ در اینجا اگر بخواهیم مسئولیت دولت را در مقابل آنها عرض کنیم، دولتهایی هم که در این جهت به رژیمصهیونیستی کمک کردهاند، شریک این اقدامات مجرمانه بوده و باید پاسخگو باشند.
او در انتها عنوان کرد: «نکته پایانی اینکه اصل اشغال سرزمینهای فلسطین توسط رژیمصهیونیستی و افراد درگیر، عملی نامشروع بوده و دفاع مردم فلسطین براساس قوانین بینالملل، دفاعی مشروع است. از سوی دیگر، جنایتهایی که رژیمصهیونیستی در این مخاصمه مسلحانه مرتکب شده است، براساس کنوانسیونهای بشردوستانه و قوانین بینالملل محکوم است و امیدواریم مرجعی در جامعه جهانی پیدا شود که روزی به جنایتهای انبوهی که رژیمصهیونیستی انجام داده، رسیدگی کند و داد مردم مظلوم فلسطین را بگیرد.»
دکتر طهرانچی: ۴۴ درصد دانشگاههای قدرتآفرین نظام سلطه در حمایت از فلسطین موضعگیری کردند
دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد با تسلیت شهادت حضرت زهرا(س) گفت: «دنیا در آغاز تغییر ماهیت در قرن ۲۱ و در حال نظمگیری هندسه جدید قدرت و نظم نوین جهانی قرار دارد. در چند سال اخیر شاهد اتفاقات بسیاری ازجمله رقابت علم بین چین، غرب و آسیا و همچنین تحولاتی که در چین و جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده، پاندمی کرونا، جنگ اوکراین و اخیرا جنگ کودککشی که در غزه به راه افتاده، هستیم.»
وی خاطرنشان کرد: «وقتی به ابعاد جنگ غزه نگاه میکنیم، درمییابیم برخلاف آنچه نظام سلطه تلاش داشت از طریق فضای مجازی، باورها را در دست بگیرد، جنگ غزه مانند عصای موسی ظاهر شد که دروغنماییها و بزرگنماییهایی که نظام سلطه از طریق رسانه و فضای مجازی ایجاد کرده بود، باطل کرد و تقابل باورها را به وجود آورد.»
دکتر طهرانچی با بیان اینکه جنگ فناوری یکی از موضوعات مهم جنگ غزه است که کمتر به آن پرداخته شده، گفت: «رژیمصهیونیستی لشکر قدرتمندی داشت که اتکای آن بر آخرین فناوریهایی بود که در دانشگاه خلق و در صنعت دفاعی تبدیل به تانک و بمب و... میشد. در جنگ غزه، اسرائیل از بمبهایی با فناوری جدید استفاده میکرد که ساختمانها و بیمارستانها را فرومیریخت و همچنین از تانکهای مرکاوا بهره میبرد که دارای فناوری ضدزره خاصی است. در بررسی عملیات طوفان الاقصی، به این موضوع اشاره نشد که فلسطینیها با جهاد علمی، از انتفاضه با سنگ به مبارزه با دوشپرتاب یاسین رسیدند که میتواند آخرین فناوری ضدزره را فرو بریزد.»
رئیس دانشگاه آزاد تاکید کرد: «جنگ فناوری، تقابل باورها، نظام سلطه و مردم، چهار موضوع مهمی است که در طوفان الاقصی به چشم آمد.» وی خاطرنشان کرد: «پنج آیه قرآن کریم با «وَلَا تَحْسَبَنَ» به معنی «هرگز اینگونه مپندارید» آغاز میشود و اشاره به انگارههای بشری دارد. خداوند در آیه ۴۲ سوره ابراهیم میفرماید «وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ»، یعنی مپندارید که خداوند ظالمان را رها میکند. همچنین در آیه ۱۶۹ سوره آلعمران میفرماید مپندارید آنها که در راه کشته شدهاند، مردهاند. در آیه ۱۸۸ سوره آلعمران آمده است که مپندارید کسانی که به کردار زشت خود شادمانند، از آتش دوزخ رهایی دارند.»
دکتر طهرانچی ادامه داد: «دو آیه دیگر که با «وَلَا تَحْسَبَنَ» آغاز میشود، آیه ۵۷ سوره نور و آیه ۴۷ سوره ابراهیم است که خداوند در این دو آیه نیز میفرماید هرگز مپندارید که کافران هر کاری بخواهند، میتوانند انجام دهند و مپندارید که خداوند وعده های خود را فراموش میکند. مصداق این پنج آیه شریفه را در عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه شاهد هستیم چراکه این جنگ، جنگ باورهاست.»
وی به واکنشهای دانشگاهیان جهان به جنگ علیه مردم مقاوم غزه اشاره کرد و گفت: «اتفاق جدیدی که پس از عملیات طوفان الاقصی در فضای یهودسالار دانشگاههای آمریکا و اروپا شاهد بودیم، فروریختن نگاه صهیونیسمسالار بود چراکه در گذشته صهیونیسم عنان این دانشگاهها را در دست داشت، اما امروز میبینیم که این نگاه وجود ندارد. در تحقیقی که از ۲۵۰ دانشگاه اول دنیا و ۴۰۰ منبع خبری انجام دادیم، شاهد بودیم که ۲۶ دانشگاه به طور وسیع نسبت به وقایع غزه موضعگیری کردهاند و در ۹۵ دانشگاه نیز تجمعات دانشجویی شکل گرفت. در تاریخ این دانشگاهها بینظیر است که ۴۴ درصد دانشگاههای قدرتآفرین نظام سلطه در حمایت از مردم فلسطین موضعگیری مثبت داشته باشند.»
رئیس دانشگاه آزاد افزود: «در ۹۵ درصد رسانهها و منابع خبری موردبررسی نیز شاهد حمایت از غزه بودیم که این اتفاق نشاندهنده یک نقطه عطف تاریخی است. عملیات طوفان الاقصی جریانی را شکل داده که میوه درخت روز قدسی است که امام خمینی(ره) بنیان گذاشت.»
دکتر طهرانچی با بیان اینکه یکی از موضوعاتی که دانشگاههای مطرح جهان به آن پرداختند، حمایت از کودکان غزه است، گفت: «دانشگاههای مطرح زیادی ازجمله MIT که نقطه قوت ایالات متحده در خلق فناوریهای نظامی است، دانشگاه کمبریج، دانشگاه ملبورن استرالیا، دانشگاههای سنگاپور، ژاپن، کرهجنوبی، هلند، شیلی، کلمبیا، آمریکایجنوبی، عربستانسعودی و... درمقابل کودککشی رژیمصهیونیستی با آخرین تجهیزات مدرن خود، موضعگیری کرده و آن را محکوم کردند.»
وی ادامه داد: «این موضعگیریها در حالی رخ میدهد که برخی کشورهای اروپایی کیلومترها دورتر از اتفاقات غزه هستند و هیچگاه به آن نمیپرداختند اما طوفانالاقصی، طوفانی در جهان به راه انداخت که دانشگاههایی که در خلق قدرت نظامی رژیمصهیونیستی موثر بودند، علیه این رژیم موضع گرفتند. موضعگیریها علیه رژیمصهیونیستی در توییتر، یوتیوب و دیگر شبکههای اجتماعی نیز مورد توجه جدی قرار گرفت به طوری که درگیری حامیان دو سوی جنگ به عنوان یک چالش جدی بازدیدهای میلیونی در این پلتفرمها داشت.»
دکتر طهرانچی خاطرنشان کرد: «سوال جدی که اکنون پیش روی دانشگاههای جهان قرار گرفته، این است که آیا مسیری که تا امروز طی میکردند، درست بوده یا خیر. دانشگاههای آمریکا از دوران پیش از جنگجهانی تا امروز برای نظام سلطه ابزار قدرت بودهاند و همه سلاحهای پیشرفته ماحصل کارکرد دانشگاه و انتقال آن به صنعت بود اما اکنون برای اولین بار است که حرکت ضدصهیونیستی در این دانشگاهها شکل گرفته است. تا یک دهه قبل، اگر یک استاد دانشگاه نکتهای در نقد رژیمصهیونیستی میگفت، اخراج میشد اما امروز طوفانالاقصی دانشگاههای جهان و همه کسانی که دارای وجدان بیدار هستند را صدا زده و نقطه عطف دیگری را خلق کرد.»
رئیس دانشگاه آزاد اظهار داشت: «دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران همواره در حمایت از مردم فلسطین و محکومیت رژیمصهیونیستی فعال بودهاند اما باید اندیشههای ناب و پشتیبانی فکری داشته باشیم و در جریان علمی، به صورت جدیتر به این مساله بپردازیم. امیدواریم این همایش بتواند با حرکت دانشبنیان و تخصصی در کنار حرکتهای سیاسی، رسالت دانشگاه را به نحو احسن انجام دهد.»
بهروز افخمی: ادعای صهیونیستها این است که میتوان روایت را بر حقیقت مسلط کرد
بهروز افخمی، فیلمساز و کارگردان سینما نیز در این همایش درباره بازنمایی تصویر صهیونیستها در سریالها و فیلمهای سینمایی سخن گفت. او بیان کرد: «کوشش صهیونیستها مخصوصا در سینمای آمریکا برای جا انداختن روایتهای مورد نظر خودشان است زیرا با گسترش اینترنت به نظرم تحولات جدی و بنیادین اتفاق افتاده است که باید از این به بعد لحاظ شود.»
او ادامه داد: «ادعای صهیونیستها یا تبلیغاتچیهای شبیه به صهیونیسم بر این اساس است که شما میتوانید روایت را بر حقیقت مسلط کنید، یعنی حقیقت آن چیزی است که ما تعریف کرده و نمایش میدهیم. آنها ادعا دارند اصلا حقیقتی وجود ندارد و با روایتهاست که فردی بر فرد دیگری مسلط میشود. این تصور (برخی اسم آن را پستمدرن میگذارند)، یعنی ادعای بنیادین که حقیقتی در کار نیست و دنیا یکجا اتفاقی است که میتوانست وجود نداشته باشد و خلقت و حقیقتی در کار نیست پس حالا که ما هستیم خودمان میتوانیم روایتهایی را به وجود آورده و دنیا را آنطور که میخواهیم تعریف کنیم. اگر به اندازه کافی صدای ما بلند باشد و بتوانیم کنترل مسائل رسانه را در اختیار بگیریم آنچه ما روایت میکنیم «حقیقت» میشود. معتقدم چنین ادعایی از همان ابتدا احمقانه بود و هر آدمی با عقل سلیم متوجه میشد که آن چیزی که بهعنوان گوناگونی حقیقت یا برابر بودن تفسیرهای مختلف عرضه میکنند با منطق و عقل جور در نمیآید.»
افخمی گفت: «در دورهای صهیونیستها فکر میکردند میتوانند این روایتها و تفسیرهای دلبخواهی از عالم را به جای حقیقت با فیلمهای مختلف، دستکاری اخبار و کنترل شبکههای خبری و برنامههای تلویزیونی جا بیندازند. این موضوع و تفکر تا قرن بیستم شاید هنوز به نظر میآمد که کار میکند؛ اگرچه همان زمان نیز این تصور که صهیونیستها فکر میکنند میتوانند روایت خود را جا اندازند محل تردید بود. همان زمان نیز افراد وارد به رسانه، سینما و آثار هنری میدانستند که بحث اصلی پول درآوردن است که ما اسم آن را گسترش ایدئولوژی و تبلیغات میگذاریم.»
این کارگردان سینما گفت: «در هر حال هالیوود از این راه مقدار زیادی پول کسب میکرد و اگر قرار بود برخی از ادارهکنندگان صهیونیسم در هالیوود ندانند که این فیلمهای سفارشی تاثیری ندارند پس کار خود را بلد نبودند. فیلمهای سفارشی که درباره هولوکاست و مظلومیت یهودیان در جنگ دوم جهانی و در طول قرن بیستم ساخته میشد اغلب فروش نمیرفت. همان جا اگر آدمی عاقل بود میفهمید که ما پول زیادی درآورده به این عنوان که یهودی و مسلط بر هالیوود هستیم.»
او در ادامه اظهار کرد: «حتی در قرن بیستم و گسترش اینترنت نیز زمانی که همه چیز را سانسور کرده و اجازه نمیدهید حرکت ضدصهیونیسم در هالیوود اتفاق بیفتد و هیچکس نمیتواند فیلم ضدصهیونیسم در هالیوود بسازد، حتی آن زمان نیز وجدان و درک طبیعی ببین تماشاچیان سالم یک مقاومتی نسبت به این روایتهای یکسویه و سانسورشده نشان میدهد. الان این قضیه تفاوت کلی پیدا کرده است، یعنی در ۲۵ سال اخیر و بعد از گسترش اینترنت جایی برای جا انداختن روایت به جای حقیقت و روایتهای دلبخواهی به جای واقعیتی که مردم میفهمند وجود ندارد.»
افخمی گفت: «دلیل آن این است که دیگر نمیتوان چیزی را سانسور کرد. لازمه پنهان کردن این است که شما یک دروغ بزرگ را بتوانید جا بیندازید. باید اول بتوانید تمام مخالفان خود را سرکوب و سانسور کنید و از حرف زدن آنها جلوگیری کنید؛ در دنیایی که اینترنت گسترش پیدا کرده است چنین چیزی غیرممکن است. فیلمهای خبری و فیلمهایی که بلافاصله بعد از واقعیت در حال اتفاق افتادن گزارش میشود به یک شکلی که باید نام آن را جنگ نامتقارن گذاشت با روایتهای عمدهای که با سرمایههای بزرگ صهیونیستها فراهم میشود مقابله میکند و بهتدریج و به شکل نامتقارن روایت اصلی یا روایتی که میلیاردها دلار پول خرج آن شده تا جا بیفتد را مندرس میکند.»
این کارگردان در ادامه تصریح کرد: «بنابراین فکر میکنم جنگ غزه تعیینکننده بوده و در آینده ما با دنیای جدیدی روبهرو خواهیم بود که در آن حتی فیلم ساختن به قصد تبلیغات کردن برای جبهه حق نیز سخت است چه برسد برای کسانی که میخواهند دروغی را جا بیندازند. فیلم ساختن برای جبهه حق سخت شده است؛ به محض اینکه بدانند شما بهعنوان فیلمساز جهتگیری دارید دست شما را خوانده و پایان داستان را پیشبینی میکنند و در این صورت دیگر علاقهای به دیدن فیلم داستانی ندارند. چون «واقعیت در جریان» از طریق اینترنت و فیلمهای خبری به هر کسی که حتی طرفدار جبهه حق باشد منعکس میشود، یعنی او هم ترجیح میدهد در اینترنت ببیند آخرین خبر در جنگ غزه چیست.»
افخمی بیان کرد: «بنابراین اگر ما بخواهیم فیلم داستانی درباره جنگ غزه بسازیم فکر میکنیم با این همه فیلم و شخصیت واقعی که فداکاری آنها واقعی است و حرفهایی که میزنند را با خون خود امضا میکنند چگونه فیلم داستانی بسازیم؟»
فرشته روح افزا: ایستادگی زنان مقاومت در برابر سلاحها ستودنی است
فرشته روح افزا، استاد دانشگاه تهران درباره سابقه تاریخی آغاز اشغال فلسطین توسط صهیونیستها گفت: «فلسطین در سال ۱۹۱۷ در ابتدا تحت سرپرستی فرمانداری عثمانی مستقل و خودکفا بود. بعد از جنگ جهانی اول تقسیماتی انجام شد. انگلستان پس از تقسیمبندی، طبق قراردادی قسمتی از اردن، عراق و فلسطین را برای خود برداشت. به دلیل موقعیتهای استراتژیک بسیار خوبی که وجود داشت دولت انگلیس نیاز به کمکهای مالی و سیاسی داشت و از این رو به صهیونیسمها قول دادن سرزمین داد. بعد از شکست عثمانیها فلسطین به رسمیت شناخته شد. تا آن زمان بیشتر جمعیت فلسطین را مسلمانان تشکیل میدادند و مسیحیت و اقلیت یهودی دیگر اقوام این منطقه را تشکیل میدادند. در آغاز جنبش صهیونیسمها آنها اعلام نیاز به سرزمینی مقدس کردند و انگلیسیها هم به آنجا پناه آوردند. برنامهریزی دقیق آنها برای اشغال این سرزمین و رسیدن به نقطهای که در حال حاضر قرار داریم نکته مهمی است.»
به گفته او، رژیمصهیونیستی - اگر بتوان آن را یک کشور به حساب آورد- تنها کشوری است که سازمانهای جاسوسی آن، پیش از تشکیل این کشور شکل گرفتهاند. روحافزا تصریح کرد: «موسسات مختلفی که با آنها همکاری کردهاند، قدرتمندترین لابی صهیونیسم را در دنیا شکل داده و بهواسطه شرکتهای حامی که داشتهاند و برندهای مختلفی که دارند رسانههای دنیا را در دست گرفتهاند. در انگلستان چند فروشگاه بزرگ متشکل از برندهای مختلف، تمام درآمد روزهای شنبه خود را در اختیار اسرائیلیها قرار میدهند و کمکهای مختلفی که از اقصی نقاط دنیا دریافت میکنند، آنها را قدرتمند کرده است. درواقع صهیونیسم بر سیاست دنیا سلطه دارد.»
او ادامه داد: «آنها در بحرانهایی که داشتهاند هم به نفع خود عمل نکردهاند. بحث تشکیل خانواده و بحث بحران خانواده در کشورهای غربی دچار مشکل است. آنها تنها با فرزندان فلسطینیها مبارزه نمیکنند بلکه با خودشان هم بد رفتار میکنند. آمار همزیستی والدین با فرزندان و زندگیهای ناپایدار در کشورهای اروپایی بسیار ضعیف است و موفق به ازدواج نمیشوند. فرزندان اروپایی و آمریکایی برای شناسایی پدران خود باید به بانکهای DNA مراجعه کنند. بحران در آمار طلاق، آمار تجاوزها، قربانیان جنسی و زنان بسیار بالاست؛ بهعنوان مثال در کشور سوئد ۸۸ درصد زنان در آرامش نیستند. هرساله هم بیش از ۶۰۰ مادر فرزندان خود را از بین میبرند. در رسانههای کشورهای غربی و اروپایی اخبار متعددی درباره مشکلات خانوادهها، فرزندان، آمار بالای سقط و خشونت علیه زنان مطرح میشود. صهیونیسم یک ایدئولوژی است که درنهایت مردم کشورهای دنیا را به بیهویتی، طلاق، خودکشی کودکان و... میکشاند.»
به گفته روحافزا، زنان مقاومت با تمام سلاحها و تمهیدات تمام قدرتهای جهانی و سازمانهای بینالمللی طی ۷۵ سال با کودک، ایستاده و مقاومت کرده است. باید دید چه چیزی موجب پیروزی این جنگ شده است. آیا اندیشه استعمار صهیونیسم است که نتوانسته حریف زن مقاومت شود؟ چنین زنی در تمام شرایط دشواری که با آن مواجه شده، با شجاعت ایستاده است. صهیونیسم یک اندیشه است که هم در میان مسلمانان و هم مسیحیان حامی دارد و کمک مالی به آن میشود و تمام قدرتهای جاسوسی دنیا در اختیار آنهاست و نهایتا با تمام اقداماتی که انجام دادند تلاش کردند مردم دنیا متوجه خصامت آنها نشوند.»
او درنهایت به این نکته اشاره کرد که صهیونیسم با تمام توانمندیهایی که دارد و با همه برنامهریزیهای دقیقی که کرده در حال حاضر به این نقطه رسیده که زنان و کودکان را نابود کند. منطق و عقل نشان میدهد که صهیونیسم مبارزه را واقعا باخته و راهی برای پیشبرد ندارد.