به گزارش مشرق، همزمان با ورود به آخرین ماه سال میلادی، بازار گمانه زنیها درباره وضعیت اقتصادی جهان در سال پیش رو داغ شده است. نهادهای تحقیقاتی و کارشناسان بازارهای مختلف پولی و مالی، با مطالعه روندهای جاری، پیشبینیهایی از چشم انداز موضوعات اقتصادی عرضه میکنند. یکی از این موضوعات، حوزه انرژی و مشخصاً نفت و مسائل مرتبط با آن است. برخی نهادهای جهانی پیشبینی کردهاند که با شروع سال جدید میلادی، تحولاتی در قیمت نفت رقم خواهد خورد و این محصول استراتژیک، دست کم در چند ماه نخست سال نو با افزایش قیمت مواجه خواهد شد. گمانهزنی این نهادها حاکی از آن است که تحقق نفت ۱۰۰ دلاری دور از ذهن نیست و بنابراین باید منتظر یک شوک قیمتی، ولو در کوتاه مدت، در حوزه نفت باشیم.
ایران در بازار جهانی نفت، بازیگری دائمی است که هم از تحولات آن تأثیر میپذیرد و هم گاهی اوقات بر روند تحولات این بازار تأثیر میگذارد. هرچند تلاش برای نفت زدایی از بودجههای سالانه کشور، از مدتها پیش شروع شده و هرسال این فرآیند تکمیلتر میشود اما هنوز نمی توان از غیرنفتی شدن بودجه ایران سخن گفت. به تعبیر برخی از نویسندگان، ایران هنوز از «نفرین نفت» خلاصی نیافته و به درجاتی، وابسته به این نعمت خداداد است. اتکا به نفت و اکتفا به خام فروشی آن، فرصت توسعه پایدار را در ایران ضایع کرده است و معیشت مردم را به عاملی پیچیده و بیرون از اختیار دولتها پیوند زده است. به این اعتبار، حتی اگر پیشبینی افزایش قیمت نفت در سال آینده میلادی محقق شود و دولت سیزدهم نیز طعم نفت ۱۰۰ دلاری بچشد بازهم معلوم نیست که این اتفاق، بتواند به گشایشی جدی در حوزه اقتصادی کشور منجر شود.
وقتی محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ مستأجر عمارت پاستور شد نفت در محدوده قیمتی ۵۳ دلار بود. بخت با او یار بود که روند افزایش قیمت نفت، تنها ظرف دو سال، مرز ۸۱ دلار را پشت سر گذاشت و در سال ۱۳۸۷ به ۹۳ دلار رسید. زمستان همان سال بود که رقم رؤیایی نفتِ ۱۴۷ دلاری در تاریخ ایران ثبت شد. با این نوسانات شدید و ثروت بادآورده، طبق آماری که اوپک اعلام کرد دولت احمدی نژاد در هشت سال فعالیت خود، به درآمد ۵۷۸ میلیارد دلاری دست یافت که رقمی بیسابقه بود. با این حال وعدهای که احمدینژاد میداد و میخواست مردم، این درآمد نفتی را بر سر سفرههای خود حس کنند چندان مجال تحقق نیافت و گشایش مشهودی در معیشت مردم رقم نخورد.
حتی در دو سال پایانی دوران ریاست جمهوری او به واسطه تقویت رژیم تحریمهای جهانی، جامعه ایران با تورّمی بسیار شدید روبهرو شد که بار مضاعفی روی دوش مردم مینهاد. به این ترتیب، در شرایطی که گمان میرفت افزایش قیمت جهانی نفت، میتواند فرصتهایی برای ایمنسازی اقتصاد ایران در برابر تلاطمات سیاسی و دیپلماتیک ایجاد کند چرخه تورم و گرانی همچنان به مسیر خود ادامه داد و دور تازهای از گرفتار شدن در آسیبهای «نفرین نفت» شکل گرفت.
اکنون در آخرین روزهای ماه پایانی سال، روند تحولات جهانی در حال شکل دادن به شرایطی است که ممکن است جهش قیمت نفت به بالای رکورد ۱۰۰ دلار را تکرار کند. این بار صاحب کرسی پاستورسید ابراهیم رئیسی است که تاکنون سیاستهای اقتصادی دولتش با گذشتگان متفاوت بوده و گام در مسیری گذاشته که شاخصه اصلی آن ،اتکاء محض به درآمدهای نفتی نیست. او اینک تجربه دوران احمدینژاد در مواجهه با نفت بالای ۱۰۰ دلار را پیش چشم دارد. دولت سیزدهم تاکنون با اتخاذ راهبرد درست در حوزه اقتصاد، سعی دارد بند ناف بودجه عمومی کشور را از نفت بریده و با شناسایی حوزههای مالیات گریز که البته قابل توجه نیز هست در آمدهای مالیاتی را جایگزین دلارهای نفتی در اداره کشور نماید.
با توجه به برآوردهایی که از افزایش قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار حکایت میکند، دولت سیزدهم احتمالاً در موقعیتی مشابه دولت احمدینژاد قرار خواهد گرفت. سئوالی که میتواند در صورت تحقق چنین شرایطی مطرح باشد این است که آیا این دولت نیز رفتاری مشابه سلف خود خواهد داشت یا با درس گرفتن از آن تجربه، میتواند برخوردی غیرهیجانی با درآمدهای احتمالی ناشی از افزایش قیمت نفت در سال جدید داشته باشد؟ طبعا هرنوع مواجهه با این وضعیت محتمل، باید علاوه بر ابعاد اقتصادی، به ابعاد اجتماعی، سیاسی و بینالمللی موضوع نیز التفات داشته باشد.
بازی با مهره نفت، بازی پیچیده و بسیار حساسی است و هرگونه نگاه کوتاه مدت و مقطعی میتواند کامیابی در این بازی را تحت الشعاع قرار دهد. سالی که در تقویم میلادی جهان در راه است، از جهات فراوان میتواند سالی پر تبوتاب برای ایران هم باشد. باید دید که در این سال پرتب و تاب، میزان تابآوری اقتصاد نفتی ایران در قبال تحولات پرشتاب جهانی چقدر خواهد بود.
منبع:نورنیوز