کد خبر 1552358
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۴

درحالی‌که بسیاری از کارشناسان می‌گویند که رژیم صهیونیستی تاکنون به جز کشتار غیرنظامیان، هیچ دستاوردی نداشته، مقامات آمریکا درباره آینده دولت غزه گمانه‌زنی می‌کنند.

به گزارش مشرق، علی مهدیان استاد حوزه و دانشگاه، طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: دوران جالبی است. چکیده و فشرده همه آنچه ده‌ها سال بر سر بشر آمده در حال رخ‌دادن است. حالا عموپورنگ دل‌رحم، نالیده که چطور ممکن است ساسی‌مانکن اینقدر بی‌رحم باشد که روح کودکان پاک ایران را اینطور آماج حمله بی‌امان کند؟ چرا و به چه قیمتی؟ چند روز قبل هم ماجرای وحشی‌بازی‌های جنسی تتلو با دخترکان کوچک برملا شد و مگر چند وقت قبل‌ترش شروین که مخاطب‌هایش همین نوجوان‌های ایرانی‌اند، ترانه‌ای درباره بچه‌دار کردن زن شوهردار نسرود و نخواند؟ اینها را کدام رسانه‌ها ترویج می‌کنند و به چشم می‌آورند؟ بی‌بی‌سی و رسانه‌های فارسی‌زبان دیگر؟ بله این هست ولی مهم نیست. چه‌کسی اسپانسر ساسی است؛ یک صهیونیست؟ بله، ولی این هم مهم نیست. اینها با این همه یال و کوپال‌شان پشت‌سر جنبشی بودند که به نام نفی اجبار و آزادی می‌خواست برده خود کند کودکان ما را؟ بله، ولی این هم مهم نیست. پس چه چیزی مهم است؟ مهم آن است که همه‌چیز در حال برملاشدن است.

داستان بیست‌سی را یادتان هست که غربگرایان پنهانی در حال تصویب و اجرایش بودند؟ آموزش و پرورش رها شده و وزارت فرهنگ از خاصیت افتاده غربگرایان را یادتان هست؟ دانش‌های «ذاتا مسموم» انسانی‌شان را که ذره‌ذره با سمومش به ذهن کودکان و جوانان ما می‌کردند را توجه داشتید؟ آن روز وقتی گفته می‌شد این تمدن «کودک‌کش» است خیلی‌ها باور نمی‌کردند. حمله به روح معصوم کودک‌ها در قالب فیلم‌های والت‌دیزنی که مفاهیم همجنس‌گرایی را رسما در ذهن و دل نوجوانان می‌کاشت را باور نکردند، فیلم‌های پورن که دیگر بازیگران اصلی‌اش کودکان و نوجوانان بودند را نیز به هیچ گرفتند. آموزش‌های جنسی و سبک زندگی پرفساد آمریکایی را هم به چیزی نگرفتند. فکر کردند قصه «زن، زندگی، آزادی» و مبارزه با «حجاب اجباری» و جنبش «مهسا و مصی» همین است که می‌گویند، اما حالا دیگر نه، همه‌چیز برملا شده. ساسی‌مانکن مجبور است رو باشد و پازل جنگ رسانه‌ای صهیونیست‌ها را پر کند؛ با پول آنها عقایدتان را و هویت‌تان را مسخره کند؛ همانطور که والت‌دیزنی هم علنا پول می‌دهد برای بمب‌های اسرائیل که روی سر کودکان بریزند.

کشتار ۵هزار کودک فلسطینی که در تاریخ بشر بی‌نظیر است، برملا کرده ذات غرب را. مگر کشتار کودکان جلوی چشم تمدن غرب رخ نمی‌دهد و مگر نمی‌بینیم که همه، کاری نمی‌کنند جز حمایت از کودک‌کش؟ این خود خود غرب است. این همه آن چیزی بود که سال‌ها پنهان کرده بودند که حالا برملا شده است.

اما یک سؤال مهم و آن اینکه چرا باید امروز این وضعیت متعفن غرب برملا شود؛ آن‌هم به‌دست معصوم‌های روی زمین یعنی کودکان؟ مگر چه شده؟ چه چیزی تغییر کرده؟

از اینجا به بعد یادداشت را بیشتر دقت کنید

اولا کودکان قدرت تسخیر قلب بزرگ‌ترها را دارند؛ چون به فطرت الهی نزدیک‌ترند. وقتی به کودکان هجوم می‌برند، یعنی به همه وجدان‌های انسان‌ها هجوم می‌برند. خب چرا؟ چرا خودشان را مقابل همه قرار می‌دهند؟ غرب هرچه دارد از پنهان‌کاری است. چرا چنین می‌کند؟ پاسخ ۲کلمه است:

یکی اینکه مجبور می‌شوند و دوم اینکه عقلشان از کار افتاده اما توضیح این دو چیست؟

واقعیت این است که اولا بشر رشد کرده. این صبر و قدرت که در غزه می‌بینید بروز و ظهور رشد انسان جبهه حق است. انسان که رشد می‌کند شیطان نمی‌تواند پنهان شود و برملا می‌شود. این ظهور گام به گام حق است. این را در ادبیات دینی می‌گویند «تمحیص» یا همان خالص‌سازی‌ تاریخی بشریت.

ثانیا انسان رشید جبهه حق، امید پیدا کرده است؛ آن‌هم نه امیدهای کوتاه‌مدت و مادی، بلکه امیدهای تاریخی و ایمانی. شبیه آنچه در دوران تولد موسی(ع) رخ می‌داد. شیطان جلوی این امید واقعی که کاملا متبلور در کودکان است مجبور می‌شود بایستد.

ثالثا انسان رشید جبهه حق اراده دشمن را خراب می‌کند. شیطنت چیست؟ عقل تدبیرگر دنیاخواه. انسان رشید جبهه حق اجازه نمی‌دهد شیطان به خواست خود برسد، جلوی اراده او را می‌گیرد. دست شیطان کوتاه می‌شود. این او را کلافه و عصبی می‌کند. عصبانی که شد، عقل و صبرش کم می‌شود، اینجاست که خود را برملا می‌کند.

اگر امروز چکیده و عصاره تمدن سیاه غرب را خلاصه‌وار در ترانه‌های ساسی، تتلو، شروین و این و آن که به روح لطیف کودکان حمله علنی می‌کنند و در بمب‌های صدتنی و فسفری غرب که روی سر کودکان می‌ریزند و در بی‌خیالی و حمایت حاکمان غربی و غربزده اسلامی از کودک‌کشی‌ها و در نفاق و دروغ برملا شده همه شعارهای این تمدن شیطانی اغواگر مشاهده می‌کنید، دلیلش آن است که شیطان در حال شکست است و حق در حال ظهور بیشتر و بیشتر است؛ یعنی انسان معاصر در جبهه حق و در دوران مقاومت در حال قدکشیدن به سمت آسمان است.

برچسب‌ها