به گزارش مشرق، عملیات طوفانالاقصی و متعاقب آن، حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه، آزمونی برای همگرایی جبهه مقاومت است که نشان داده رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن نه با یک طیف بلکه همزمان با جبهه مقاومت در لبنان، عراق، یمن، فلسطین و نقاط دیگر روبهرو هستند.
بنابراین یکی از مهمترین موفقیتهای عملیات طوفانالاقصی، هماهنگی بین جریانهای مقاومت فلسطین و بالاتر از آن هماهنگی بین ساحات مختلف مقاومت در منطقه بوده است. درواقع اتفاقی که میتوان از آن به عنوان یکی از مهمترین پدیدههای بهوجود آمده در عملیات طوفانالاقصی نام برد.
رژیم صهیونیستی از یک سو با گردانهای قسام شاخه نظامی حماس که شناخت دقیقی از منطقه جنگی دارد، مواجه است. از شرق و شمال شرق باید با حملات موشکی عراق و سوریه مقابله کند. از شمال به شدت مقابل موشکهای لبنان آسیبپذیر به نظر میرسد همان طور که چند روز پیش حزب الله لبنان از حمله به تجمع صهیونیستها در شهرک دویو خبر داد و تاکید کرد که آنها علاوه بر این حمله، موفق به هدف قرار دادن پایگاه المرج نیز شدهاند.
در این میان اما تهدیدات انصارالله یمن به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک این کشور بازدارندهتر و جدیتر به نظر میرسد به طوری که این حملات موشکی و پهپادی انصارالله در کنار توقیف کشتیها بسترساز ناکامی نتانیاهو در دستیابی به اهداف و برقراری آتشبس موقت چند روزه شد.
تهدید جدی یمن و سردرگمی رژیم و متحدان آن
در هفتههای اخیر اخبار مرتبط با توقیف کشتیهای رژیم صهیونیستی در تیتر رسانههای جهان قرار گرفتهاست. نیروهای یمنی در واکنش به جنایات ارتش رژیم صهیونیستی تحت حمایت غرب در نوار غزه، افزون بر حملات پهپادی و موشکی به رزمناوهای آمریکایی، بارها به توقیف کشتیهای رژیم اقدام و آنها را به سواحل یمن منتقل کردهاند.
حدود دو هفته پیش یعنی قبل از آتشبس موقت شاهد توقیف کشتی صهیونیستی توسط نیروهای مسلح یمن بودیم که یک تحول مهم و تعیین کننده به شمار میرفت و توانست در مساله تجارت بینالمللی از جمله نفت پر سر و صدا باشد.
نیروهای مسلح یمن در بیانیهای درباره جزئیات توقیف کشتی رژیم صهیونیستی در دریای سرخ تاکید کرد که تمامی کشتیهای این رژیم و همچنین کشتیهای در تعامل با تلآویو هدف مشروع نیروهای مسلح یمن هستند.
کمتر از یک هفته بعد، منابع خبری از توقیف یک نفتکش دیگر مرتبط با رژیم صهیونیستی در دریای سرخ از سوی انصارالله یمن خبر دادند. روزنامه عبری «یدیعوت آحارونوت» به نقل از شرکت اسرائیلی «زودیاک» اعلام کرد که در کشتی «سنترال پارک» که تحت مالکیت اسرائیل است و توقیف شده، ۲۲ نفر حضور داشتهاند.
تهدید ارتش یمن به قدری جدی بود که بنا بر اعلام سنتکام، ناوشکن «یو اس اس میسون» که در پی اقدام ردیابی کشتی تجاری سنترال پارک برای کمک به آن راهی خلیج عدن شدهبود هم هدف دو موشک بالستیک قرار گرفت.
رژیم صهیونیستی و کشورهای متحد آن در ابتدا تلاش کردند ضمن انکار انجام این عملیات توسط ارتش یمن، حتی مالکیت اسرائیلی این کشتی را هم انکار کنند که البته این مساله، امری طبیعی و واکنشی قابل انتظار بود چرا که این اقدام، ضربهای بزرگ و غافلگیرکننده برای صهیونیستی بود. البته رژیم که از تهدیدات و خطرات ارتش یمن به ستوه آمدهاست، برای فرار از رسوایی بیشتر، انگشت اتهام خود را به سمت ایران نشانه میرود.
از نگاه ناظران، این عملیات نشان داد که حرف و عمل مقاومت به ویژه ارتش یمن یکی است و زمانی که تهدیدی را مطرح میسازد توان و اقتدار اجرا و مسئولیتپذیری آن را نیز دارد.
از این رو خط و نشان یمنیها برای آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار دارد. همانند موضعگیری تهدیدآمیز سرلشکر «جلال الرویشان» معاون نخست وزیر دولت نجات ملی یمن مبنی بر «پابرجا بودن تصمیم برای بستن دریای سرخ به روی دشمن صهیونیست» یا اظهارات «محمد علی الحوثی» عضو شورای عالی سیاسی یمن که تاکید کردهاست: در صورت توقف کشتار فلسطینیها توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی، آنها میتوانند درباره کشتی توقیف شده به دست نیروهای یمنی صحبت کنند.
از مدیریت تنگه بابالمندب تا بازیگری در خلیج عدن و دریای سرخ
در ارتباط با تنگه راهبردی بابالمندب باید گفت که این باریکه در غرب یمن بر مهمترین آبراههای بینالمللی که شرق جهان را به غرب آن متصل میکند، مشرف است تا جایی که روزانه ۶.۲ میلیون بشکه نفت خام و مشتقات آن از این تنگه میگذرد. همچنین بیش از ۳۰ درصد تجارت گاز طبیعی و بیش از ۱۰ درصد تجارت جهانی از طریق همین تنگه انجام میشود که کشور یمن بر آن مشرف است.
بابالمندب بعد از تنگههای مالاکا و هرمز سومین تنگه جهان به شمار میرود که روزانه ۴ درصد نفت جهان از آن میگذرد و پیش از این نیز در جنگ اکتبر ۱۹۷۳ از آن به عنوان اهرم فشار علیه رژیم صهیونیستی استفاده شد.
از این رو تنگه بابالمندب، پهنهای ژئواستراتژیک و گذرگاه راهبردی یمن در دریای سرخ به کانون حوادث در منطقه تبدیل شده و مقامات یمنی بارها تهدید کردهاند که در صورت تداوم نسل کشی در غزه کشتیهای این رژیم و همچنین کشتیهای در تعامل با تلآویو هدف مشروع نیروهای مسلح یمن، این تنگه را خواهند بست و این تهدید بلافاصله وارد فاز عملیاتی شد.
دریای سرخ برای رژیم شاهرگ حیاتی است و بابالمندب نیز به مثابه گلوگاهی است که بهواسطه آن میتواند به دریای سرخ مرتبط شود، در حقیقت کشتیهای این رژیم با عبور از تنگه بابالمندب است که وارد دریای سرخ میشوند و بعد از آن میتوانند در بندر حیفا و ایلات لنگر بیاندازند بهویژه که در این میان، بندر ایلات برای رژیم صهیونیستی بندری حیاتی و راهبردی بهشمار میرود.
از نگاه کارشناسان، کشتیهای صهیونیستی هنگام عبور از کنار سواحل سودان و سومالی به خاطر داشتن فضای مناسب در دریای سرخ میتوانند به راحتی از سواحل این دو کشور فاصله بگیرند، در حالیکه در مورد یمن دارای چنین فضای بازی نیستند. عرض تنگه بابالمندب در تنگترین نقطه به ۲۵ کیلومتر میرسد و این موجب میشود که امکان دور شدن کشتیهای اسرائیلی از سواحل یمن بسیار محدود باشد.
افزون بر آن، توقیف کشتیهای رژیم از سوی ارتش یمن برای صهیونیستها پرهزینه خواهد بود و از این پس تردد کشتیهای مرتبط با رژیم با افزایش چشمگیر بهای بیمه برای صاحبان و مالکان این کشتیها همراه خواهد بود.
نتیجه کلام
مواضع اعلانی و اعمالی ارتش یمن طی دو ماه اخیر نشان داد که تهدیدات آن به سرعت وارد فاز عملیاتی میشود و همین انطباق مواضع کلامی و رفتاری، ارتش یمن را به عنوان عضو مقتدر جبهه مقاومت بر سر زبانها انداختهاست؛ ارتشی که از یک سو با حملات پهپادی و موشکی، کابوس نظامیان آمریکایی در منطقه شده و از سوی دیگر با مدیریت بابالمندب و دریای سرخ، اقتصاد رژیم را نیز هدف گرفتهاست.
اقدام یمنیها در توقیف کشتیهای صهیونیستی به منزله ورود به فاز جدید مقابله با جنایات رژیم از اعتراض و تظاهرات و عملیاتهای پهپادی و موشکی به عرصه قطع شریان حیاتی رژیم است. با توجه به اینکه ۸۵ درصد تجارت صهیونیستها از طریق دریا صورت میگیرد و سران این رژیم دریای سرخ را شاهراهی برای بقای اقتصادی خود میدانند، استمرار عملیات نظامی از سوی ارتش یمن میتواند ضربات سنگینی بر پیکره تلآویو وارد کند؛ آن هم در برههای که ابعاد اقتصاد نابسامان رژیم صهیونیستی روز به روز بیشتر عیان میشود.
افزون بر موارد مزبور، در واقع ارتش یمن توانست تجربیات و تسلیحات بومی خویش را در این عملیات به رخ ارتشهای بزرگ منطقه که مورد حمایت ناتو نیز هستند، بکشد. این اقدام توانست بخشی از توان مردم یمن را به نمایش بگذارد و به اثبات برساند که مردم یمن که ۱۰ سال برای استقلال خود جنگیدند، در حال حاضر به یک بلوغ قابل قبول برای افزایش نقشآفرینی در معادلات منطقهای و بینالمللی رسیدهاند؛ موضوعی که از گامهای نخست تغییر ژئوپلیتیک مقاومت در منطقه نشان دارد.