سفارش‌ها را استاد از طریق دایرکت هم می‌پذیرد و قیمت‌ها هم بر اساس نوع خواسته‌ای است که دارید، اما قیمت هیچ طلسمی زیر دومیلیون نیست.

به گزارش مشرق، خودش را در بخش معرفی صفحه‌اش در اینستاگرام استاد معرفی می‌کند و می‌نویسد اول خدا بعد هم خودش. در صفحه‌اش نوشته که ۳۹ سال «ثابقه» دارد، دقت کنید سابقه را ثابقه نوشته و ادعا کرده که مشکل گشای همه مشکلات شماست و هر مشکلی دارید در مدت کوتاهی حل و فصل می‌کند، منتها باید واریزی مشتری دقیق باشد چون اگر دقیق نباشد موکل‌هایش را سراغ مشتری می‌فرستد که پولش را خورده تا زندگی‌اش را نابود کنند.

پس وقتی به صفحه استاد وارد می‌شوید باید حواستان را حسابی جمع کنید. حالا محتوای پست‌ها چیست؟ بیشتر مشکلات حول و حوش بازگشت معشوق و جلب محبت اوست.

از طلسم بازگشت معشوق بگیرید تا طلسم‌هایی که با دل و جگر حیوانات ساخته می‌شود. ادمین صفحه همین دل و قلوه‌ها را که یک جور جادو و جنبل است با ویدیو روی صفحه‌اش منتشر کرده و لابد با خودش فکر کرده مردم اگر اینها را ببینند بیشتر جذبش می‌شوند. البته که شاه طلسم قوی هم توی تبلیغات این صفحه پر فالوور هست.

طلسم جدید استاد! که قدرت فوق‌العاده‌ای دارد تا معشوق شما را دیوانه کند و چشمش هیچ‌کس جز شما را نبیند و زبانش را روی محبت به دیگران ببندد. سفارش‌ها را استاد از طریق دایرکت هم می‌پذیرد و قیمت‌ها هم بر اساس نوع خواسته‌ای است که دارید، اما قیمت هیچ طلسمی زیر دومیلیون نیست. البته چون لیست واریزی‌ها را هم استاد در صفحه‌اش آورده تا لابد مستندسازی کند گاهی مشتری تا ۸ میلیون و بیشتر هم برای گرفتن طلسم به حساب استاد واریز کرده‌اند.

مثلاً طلسم رسیدن به شخص دلخواه از همان هاست که استاد مدعی شده یک روز بعد از طلسم میسر می شود و از آن گران‌ها هم هست یا طلسم خشت سفید که برای بازگشت معشوق است حتی در صورت ازدواج معشوق یا اگر از شما ابراز تنفر کرده باشد. او مدعی شده که خطای این طلسم صفر درصد است و هرگز باطل نمی‌شود و معشوق به پایتان می‌افتد و مطیعانه شما را می‌پرستد. البته که برای گرفتن این طلسم ویژه هم باید حسابی سر کیسه را شل کنید.

برای خیلی از ما دیدن این صفحات خنده دار یا موجب تفریح است و از خودمان می‌پرسیم مگر ممکن است کسی در دام چنین شیادانی بیفتد؟ آدمی که حتی در بخش بیوگرافی صفحه‌اش، خودش را با غلط‌های املایی فاحش معرفی می‌کند. اما همین صفحات هم دنبال کننده‌های خاص خودشان را دارند و خیلی‌ها در دامشان می‌افتند و هر چند برخی خیلی زود پی می‌برند که پشت این ادعاهای دروغین واقعیتی وجود ندارد.

لیلا از آنهایی است که در دام یکی از همین فالگیرهای مجازی افتاده: «هیچ‌وقت به جادو و فال و اینها اعتقادی نداشتم، هرکس می‌گفت می‌روم یک فال قهوه بگیرم به او می‌خندیدم و می‌گفتم مگر آدم عاقل پول خودش را این طوری دور می‌ریزد؛ اگر فالگیر اهل حل مشکلات مردم بود مشکل خودش را اول حل می‌کرد، نه اینکه بیاید دوزار دوزار از مردم پول بگیرد. تا اینکه در یک ماه چند مشکل مختلف برایم درست شد. کارم را از دست دادم. شوهرم تصادف کرد و آخرسر هم ماشین را درست از جلوی خانه بردند. این بود که یک فالگیر مجازی را انتخاب کردم، او وعده داد که سه میلیون می‌گیرد اما جای دقیق ماشین را نشان می‌دهد و با طلسم هم کاری می‌کند اتفاق‌های بد که توی زندگی مان سلسله‌ای می‌افتد ناگهان متوقف شود. من که همیشه مخالف این داستان‌ها بودم سه میلیون تومان را در بدترین شرایط مالی جور کردم و پرداختم. این فالگیر که گویی با آیینه و فال تاروت کار می‌کرد چند آدرس مختلف به ما داد تا دنبال ماشین برویم اما همه‌اش نخود سیاه محض بود. در همین حال که دنبال این بودیم که ماشین را پیدا کنیم، مادرم هم یک مریضی سخت گرفت و فهمیدیم که طلسم برای اتفاق‌های بدمان هم بی‌تأثیر بوده. البته به آقای فالگیر یا خانم فالگیر یا هر کسی که پشت آن صفحه مجازی بود اعتراضم را گفتم اما نتیجه‌اش این بود که بلاکم کرد. بعدها پلیس ماشین مان را پیدا کرد و اتفاق‌های بد هم تمام شد. همان وقت فهمیدم که استیصال و ناامیدی رمز کار این آدم‌هاست، از استیصال آدم سوء استفاده می‌کنند و این پول‌ها را با شیادی از مردم می‌گیرند. الان پیشنهادم به همه این است که در زمان استیصال از این کارها نکنند و توی اوج مشکلات مشکل دیگری برای خودشان درست نکنند. این کارها فقط یک آرامش موقتی به آدم می‌دهد چون فکر می‌کند برای حل مشکلاتش قدمی برداشته، در حالی که در واقع در هیچ قدم زده‌ای و تازه وسط مشکلات اجازه دادی سرت هم کلاه بگذارند.»

به گزارش روزنامه ایران، صفحات زیادی در اینستاگرام غیر از صفحه‌ای که ذکرش رفت تبلیغ طلسم و مهره مار و جادو و جنبل می‌کنند. معمولاً هم مسئولان این صفحات مدعی‌اند خودشان اثرات معجزه آسای این محصولات را در زندگی شان دیده‌اند و اگر توی زندگی خودشان کار نکرده بود به دیگران توصیه‌اش نمی‌کردند.

معمولاً هم کسی که این تبلیغات را می‌کند، خودش زندگی عالی و مجللی دارد و همین حجت را بر بیننده تمام می‌کند که جای اشتباه نیامده و حتماً اگر افسار زندگی‌اش را بدهد دست این آدم موفق می‌شود. حالا فوقش سه، چهار میلیون و ۱۰ میلیون که پولی نیست آدم می‌پردازد و در عوض زندگی‌اش را درست می‌کند.

حامد از آنهایی است که به این داستان‌ها اعتقاد دارد، حتی خیلی‌ها تعجب می‌کنند از اینکه او یک مرد است و دنبال این داستان هاست چون بیشتری‌ها فکر می کنند این قصه‌ها برای زن هاست؛ اما او چون به چشم خودش یک مورد دیده به این قصه‌ها اعتقاد پیدا کرده: «زندگی دختر عمویم طی چند ماه زیر و رو شد یعنی کلی اتفاقات بد برایش افتاد، بعد که خانه‌اش را گشتند توی گلدان هایش طلسم پیدا کردند، این واقعیت نظرم را تغییر داد.» اما حامد از خودش نمی‌پرسد که آیا با یک مورد می‌توان چنین نتیجه‌ای گرفت و بر اساس یک پیشامد می‌توان حکم کلی داد و مگر نه آنکه زندگی پر از اتفاق‌های خوب و بد ریز و درشت است و نه می‌توان خوبی هایش را به چیزی نسبت داد و نه بدی هایش را و هیچ ارتباط مستقیمی بین این موارد نیست و نباید بر اساس آنها نتیجه‌گیری کرد.»

شاید خیلی هایتان با خودتان بگویید حالا اگر کسی هم فال بگیرد مگر ضررش به دیگران می‌رسد و مگر نه آنکه فردی که پول می‌دهد با رضایت کامل خودش این کار را می‌کند، اما همیشه موضوع این طوری نیست؛ گاهی فالگیرها مشتری را کاملاً گمراه می‌کنند و از او پول کلان می‌گیرند و فکرهای نابجایی به سرش می‌اندازند مثل وجود یک دشمن که گاهی به کارهای عجیب و غریب و خطرناکی ختم می‌شود. یا مثلاً به خانمی می‌گویند شوهرش دنبال زن دیگری است و قصه‌هایی باورنکردنی آغاز می‌شود یا کلاهبرداری و داستان‌های مالی.

به لحاظ حقوقی هم بر اساس ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس، هر کس از راه حیله و تقلب مردم را با امیدهای کاذب و اتفاقات واهی فریب دهد یا مسائل و حوادثی را پیش‌بینی کند، کلاهبردار است و وسایل به کار گرفته از سوی آنها هم متقلبانه است. در این صورت مجازات رمالی و فالگیری علاوه بر رد مال، یک تا هفت سال حبس تعزیری و جزای نقدی معادل مالی است که از شخص اخذ شده. (البته جرم رمالی یا فالگیری بنا بر شرایط می تواند منطبق بر موادی دیگر از قوانین جزایی هم صدق کنــد.)

خیلی وقت‌ها دلمان می‌خواهد حرف خوب بشنویم، می‌خواهیم امیدوار باشیم که برای خودمان کار مفیدی کرده ایم. خیلی هایمان تصور می‌کنیم پیش فالگیر و دعا نویس رفتن بهتر از بی‌عملی است، همه ما می‌خواهیم امیدوار باشیم نیروهایی وجود دارد که می‌تواند ما را از مسیری کوتاه به آنچه می‌خواهیم برساند.

آدم دوست دارد میانبر برود و به آرزوهایش برسد، حالا چه باور کنید یا نه، فالگیرها، طلسم نویس‌ها و رمال‌ها فقط توانسته‌اند این بخش از آرزوهای ما را خوب بشناسند و برایش کیسه گشادی ببافند که فقط به نفع آنهاست و نه ما.