به گزارش مشرق، رژیم صهیونیستی پس از ترور سردار سید رضی موسوی در سوریه، در اقدام جنایتکارانه جدیدی صالح العاروری و ۶ نفر دیگر از رزمندگان حماس را سه‌شنبه‌شب در بیروت ترور کرد. سوال این است که چرا رژیم صهیونیستی پس از ۹۰ روز جنگ علیه غزه، به ترور نیز روی آورده است؟
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) سه‌شنبه‌شب اسامی ۷ شهید حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ضاحیه جنوبی بیروت را منتشر کرد. حماس اعلام کرد، صالح العاروری نایب رئیس دفتر سیاسی حماس، سمیر فندی و عزام الاقرع از فرماندهان قسام و محمود زکی شاهین، محمد الریس، محمد بشاشه و احمد حمود از اعضای حماس در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ضاحیه جنوبی بیروت شهید شدند. این ترور در شرایطی انجام شد که رژیم صهیونیستی هفته گذشته نیز سردار سیدرضی موسوی، از مستشاران نظامی ایران و مسؤول پشتیبانی محور مقاومت در سوریه را نیز ترور کرد. درباره چرایی این جنایت رژیم صهیونیستی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. شکست در جنگ علیه غزه و نیاز به دستاوردسازی
ترور صالح العاروری، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس و پیش از آن نیز ترور سردار موسوی بیش از همه اذعان صهیونیست‌ها به شکست در دستیابی به اهداف نظامی جنگ غزه بود. این رژیم، در جنگ غزه دو هدف اصلی نظامی داشت که عبارت بود از: آزادی اسرای صهیونیست و از بین بردن حماس. پس از سه ماه بمباران پرشدت هوایی و جنگ زمینی، هیچ‌کدام از این دو هدف محقق نشد و کابینه نتانیاهو در داخل اراضی اشغالی تحت‌فشار قرار گرفت. لذا هم رژیم صهیونیستی و هم شخص نتانیاهو به دستاوردی از این جنگ نیاز دارد. رژیم صهیونیستی که در عملیات طوفان الاقصی ابهت ادعایی اطلاعاتی و نظامی آن بی‌اعتبار شد برای بازگردان اعتبار خود به جنگ سنگین علیه غزه روی آورد، اما ناکامی در دستیابی به اهداف اعلام شده، بر بی‌اعتباری ادعاهای نظامی و اطلاعاتی تل‌آویو افزود. از سوی دیگر، نتانیاهو نیز شدیداً در داخل اراضی اشغالی تحت فشار قرار دارد.
منتقدان بر این باور هستند که نتانیاهو راهبردی برای پایان دادن به جنگ غزه ندارد و خانواده‌های اسرای صهیونیست نیز خواستار آزادی اسرا از طریق مذاکره هستند. ترور صالح العاروری و شاید هم ترور شخصیت‌های دیگر در روزهای آتی، تلاشی برای کاستن از سنگینی شکست در جنگ علیه غزه و فرونشاندن اعتراض‌های داخل اراضی اشغالی است.
۲. ترور با هدف تغییر جنگ رژیم - حماس به رژیم - مقاومت
دو عملیات تروریستی که رژیم صهیونیستی در یک هفته گذشته انجام داد، در خاک سوریه و لبنان بود. سردار سید رضی موسوی در دمشق و صالح العاروری نیز در خاک لبنان ترور شد. این دو جنایت رژیم صهیونیستی، نقض حاکمیت این کشورها بود، اما در عین حال بیان‌گر این است که تل‌آویو تلاش می‌کند جنگ با غزه و حماس را به سمت جنگ با محور مقاومت تغییر دهد. ترور صالح العاروری پس از هشدار سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان مبنی بر اینکه ترور هر شخصیتی در لبنان فارغ از هویت و تابعیت او با پاسخ قاطع مواجه خواهد شد، انجام شد. رژیم صهیونیستی تلاش دارد جبهه جنگ با غزه را گسترش داده و ضمن وادار کردن گروه‌های مقاومت به ورود گسترده‌تر به جنگ، پای متحدان غربی خود به ویژه آمریکا را هم به جنگ باز کند.
اگرچه اکنون نیز مطابق شواهد متعدد از جمله مخالفت آشکار آمریکا با توقف جنگ از طریق وتوی قطعنامه‌ها در شورای امنیت، مشخص است که واشنگتن در جنگ علیه غزه مشارکت دارد، اما به نظر می‌رسد این نوع مشارکت برای تل‌آویو قانع‌کننده نیست و تلاش می‌کند آمریکا به‌طور مستقیم در عملیات‌های نظامی شرکت داشته باشد. برداشت رژیم صهیونیستی این است که مشارکت مستقیم نظامی آمریکا هم سبب دستیابی به اهداف نظامی در این جنگ و هم سبب تغییر فشارهای افکار عمومی جهانی از تل‌آویو به واشنگتن خواهد شد.
۳. بی‌اعتبار سازی تهدیدهای حزب‌الله لبنان در داخل و منطقه
برداشت رژیم صهیونیستی این است که حزب‌الله لبنان به واسطه مشکلاتی که در داخل این کشور وجود دارد از جمله بحران بی‌سابقه اقتصادی توان ورود جدی به جنگ و بهره‌گیری از همه قدرت نظامی خود را در شرایط کنونی ندارد. از سوی دیگر، دبیرکل حزب‌الله لبنان تهدید کرد که ترور هر شخصیتی در لبنان با هر تابعیتی، واکنش سخت حزب‌الله را به دنبال خواهد داشت. دولت، مقامات و گروه‌های مختلف لبنانی موافق این نیستند که جنگ غزه به داخل خاک لبنان کشیده شود. بنابراین، تل‌آویو با ترور صالح العاروری سعی دارد اعتبار تهدیدهای حزب‌الله را در داخل لبنان و در سطح منطقه زیر سؤال ببرد.
۴. ترور در لبنان با هدف جلب رضایت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس
نکته دیگر این است که رژیم صهیونیستی ترور رهبران مقاومت را به عنوان یک استراتژی جنگی در دستور کار قرار داد. اگرچه برخی از رهبران حماس در قطر حضور دارند، اما رژیم تمایلی برای انجام عملیات تروریستی در خاک قطر ندارد چرا که همچنان امیدوار است عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی را پیگیری کند. ترور رهبران حماس در خاک قطر به منزله نشانه گرفتن امنیت این کشور و تأثیرگذاری بر طرح‌های اقتصادی قطر است. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی در ترور یحیی سنوار و محمد ضیف در داخل غزه نیز ناکام بود. لذا لبنان را صحنه انجام عملیات تروریستی علیه فرماندهان حماس قرار داد تا هم چالشی برای حزب‌الله ایجاد کند و هم اهداف تروریستی خود را پیش برده و دستاوردی برای خود در جنگ علیه غزه کسب کند.
۵. ضربه زدن به محور مقاومت و حماس به طور همزمان
یکی دیگر از دلایل ترور شهید العاروری مربوط به شخصیت و ماهیت این فرمانده فقید حماس است. صالح العاروری یکی از شخصیت‌های برجسته حماس بود که با حزب‌الله لبنان و ایران روابط خوبی داشت. وی مسؤول نظامی حماس در کرانه باختری هم بود و در تسلیح کردن آن نقش بسزایی داشت. از العاروری به عنوان فرمانده در سایه حماس نام برده می‌شد. رژیم با ترور کردن وی سعی کرد هم ضربه‌ای به حماس وارد کند و هم یکی از نیروهای مهم محور مقاومت را حذف کند.
نتیجه
جنایت رژیم اشغالگر قدس در ترور صالح العاروری سند دیگری از شکست نظام جهانی در مبارزه با تروریسم است. رژیم اشغالگر قدس آشکارا دست به ترور می‌زند و تهدید به ترورهای بیشتر می‌کند، اما نظام جهانی هیچ اقدامی در مقابل این رژیم انجام نمی‌دهد و یا از جنایت این رژیم حمایت می‌کند. این ترورها نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی و آمریکا برای اعتبار نظام جهانی مهم‌ترین تهدید هستند.
موضوع دیگر هم این است که ترور صالح العاروری سبب توقف تلاش‌ها برای ایجاد آتش‌بس در جنگ شده است. در هفته‌های اخیر تلاش‌ها برای ایجاد آتش‌بس جدید افزایش یافته بود، اما اکنون با جنایت صهیونیست‌ها در ترور صالح العاروری، مذاکرات برای آتش‌بس متوقف شده است. جنبش حماس طرف‌های واسطه را در جریان تعلیق هرگونه مذاکره در مورد آتش‌بس یا مبادله اسرا قرار داده است. مصر نیز میانجی‌گری خود در جنگ غزه را به حالت تعلیق درآورد.
ترورهای کور فرماندهان مقاومت از جمله حماس سبب توقف روند حرکتی مقاومت نخواهد شد زیرا جبهه مقاومت محل ظهور فرماندهانی است که در نبوغ نظامی شبیه هم هستند. ترور فرماندهان حماس و تداوم جنگ همه‌جانبه علیه غزه هم سبب از بین رفتن این جنبش نخواهد شد. «پیتر هاین»، وزیر سابق انگلیسی در مقاله‌ای برای روزنامه گاردین نوشت: «حتی اگر تمام غزه از بین برود اسرائیل نمی‌تواند حماس را نابود کند.»
سید رضی عمادی؛ کارشناس مسائل غرب آسیا