کد خبر 1563987
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۰۶:۲۲

به گزارش مشرق، فاطمه داداشی، فعال رسانه، در ایتا نوشت:

هواپیمای اوکراینی/حادثه کرمان/غزه/و...

در دوران فراگیری فضای مجازی، ما غم و غصه‌هامان برای «دیگری» را در یک سطح و لایه‌ای از زیست اجتماعی قرار می‌دهیم و جدای از آن، به روال زندگی روزمره خود با همه‌ی خوشی‌هایش ادامه می‌دهیم.

در این دوران، این سطح ابراز احساسات، از زندگیِ روزمره‌ی ما منفک شده است؛ اما در گذشته، غصه‌ی «دیگری» در لایه‌های عمیق‌تری از زندگی خود ما نیز جریان داشت. برای ابراز همدردی نیاز بود تا عمق بیشتری از «خودمان» را درگیر همدردی با دیگری کنیم.

این روزها اما، این لایه‌ی همدردی را از خود و زندگی‌مان جدا کرده‌ایم و در یک طبقه‌ای بیرون از زندگی، دم دست قرارش داده‌ایم. تسلیت‌های آماده را در آن طبقه قرار می‌دهیم و تقدیم «دیگری» می‌کنیم و می‌رویم پیِ زندگی خودمان. تازه اگر تحت جبر فضای شبکه اجتماعی به تسلیت و تعزیت روی نیاورده باشیم.

قبلاً در حادثه متروپل نوشته بودم که این ابراز احساسات دم دستی و کنشگری‌های زیر پتو، چه بر سر خصلت‌های انسانی ما می‌آورد. در حوادثی که برای دیگری اتفاق می‌افتد؛ این ابراز احساسات منفک شده از زندگی ما مانع از آن می‌شود که آنچه از درون ما برمی‌خیزد را اهمیت بدهیم، و چه بسا حتی دست به انکارش بزنیم و بر آن سرپوش بگذاریم.

احساسات هدایت شده‌اند؛ ابرازشان سوگیری دارد؛ خالص نیستند؛ یا از پی کینه فعال می‌شوند و یا در پی خود کینه‌ورزی به دنبال می‌آورند؛ ما خواه ناخواه این احساسات را از از آنِ خود نمی‌دانیم و می‌خواهیم متناسب با آن طبقه و لایه‌ای که احساسات را درونش قرار می‌دهیم فعالیت کند. گاهی حتی برای اینکه از جماعت عقب نباشیم مجبوریم(یا مجبورمان می‌کنند) ادای غم و اندوه در بیاوریم.

این روزها نه غم و غصه‌ها اصالت دارد نه ابرازشان نشانی از همدردی. این روزها همه چیز بازی است؛ حتی ابراز همدردی. در این میدان و این طبقه از زندگی، تنها اگر بازیگر خوبی باشی برد کرده‌ای.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.