به گزارش مشرق، وقتی عکسهای تجمع کلیمیهای شیراز در محکومیت جنایات اسراییل در غزه بالا آمد و پسران میرزا قیام را در صف اول این تجمع دیدم، یاد پدرشان افتادم. پزشکی کلیمی که در طول دوران دفاع مقدس، سالی یک ماه را به حضور در جبههها و درمان رزمندهها اختصاص داده بود.
وقتی همکیشانش به او ایراد میگرفتند که جنگ دو کشور مسلمان به یک یهودی چه ارتباطی دارد جواب میداد: «وقتی شیراز موشک باران میشود، موشک از خودش میپرسد که زیر پایش یهودی نشسته یا مسلمان؟ همه ما در معرض خطریم و باید به یکدیگر کمک کنیم.
حضورش در جبهه باعث میشد نتواند برخی از احکام شریعت یهودی را اجرا کند. مثلا نمیتوانست دست از کار در روزهای شنبه بردارد یا گوشت حیواناتی که با آیین یهودی ذبح شده را مصرف کند ولی به همه میگفت: «کاری که توی جبهه داریم انجام میدهیم و رزمندهها را از مرگ نجات میدهیم، از تمام کارهای دیگر مهمتر است.
پیش و پس از انقلاب هم بارها از سوی اسراییل مورد دعوت قرار گرفت و حتی دعوتنامههایی با درج محل کار و مسئولیت در اسراییل به دستش رسید، ولی تا متوجه میشد دعوتنامه از کجاست، آن را دور میانداخت یا توی آتش میریخت. میگفت: «دوست ندارم توی کشوری زندگی کنم که با ظلم بنا شده.
حالا در این روزها و بیش از پانزده سال پس از فوت میرزا، در بحبوحه طوفانالاقصی، پسرهای مرحوم میرزا قیام (پیمان و بنیامین) در صف اول محکومیت اسراییل نشستهاند. به راستی که از پدر خود آزادگی و شرافت را به ارث بردهاند.