کد خبر 1596845
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۸

در روزهایی که تنها کمتر از هشت سال از انقلاب بهمن ۵۷ می‌گذشت. انقلابی که پَر شعله‌اش اول از همه سفارت رژیم صهیونیستی را در مرکز تهران گرفت.

به گزارش مشرق، نشریه خط حزب الله در شماره جدید خود نوشت: «خواهید دید که پس از خوابیدن زبانه شعله‌ی تند مذهب در رژیم خمینی ایران، آنچه که باقی می ماند منافع مشترک ایران و اسرائیل است.» اینها را یک کارشناس صهیونیست گفته بود؛ شانزدهم آذرماه ۱۳۶۵.

در روزهایی که تنها کمتر از هشت سال از انقلاب بهمن ۵۷ می‌گذشت. انقلابی که پَر شعله‌اش اول از همه سفارت رژیم صهیونیستی را در مرکز تهران گرفت. عصر روز ۲۲ بهمن هنوز چند ساعت از پیروزی انقلاب نگذشته بود که سفارتخانه صهیونیست‌های غاصب توسط ملّت انقلابی تسخیر و به مردم فلسطین هدیه شد.

تقریباً ۸ سال بعد از آن روزها و در آذرماه ۱۳۶۵ و زمانی که ایران درگیر جنگ تحمیلی بود کارشناس صهیونیستی از لابلای فشارهای وارد به نظام جدید سیاسی در ایران به‌دنبال خیالبافی هم‌زیستی بود. حالا بیش از ۱۳ هزار و ۶۰۰ روز از آن روز گذشته. نفرت از اشغالگران صهیونیستی و حرارت خصومتی که با تسخیر سفارتخانه‌ی صهیونیست‌ها در خیابان کاخ سابق(فلسطین فعلی) شعله گرفته بود حالا نه تنها سرد یا خاموش نشده بلکه بیشتر از هر زمان دیگری است.

آنقدر بیشتر که حتی کارشناسان صهیونیست را هم به این اشتباه انداخته که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از بنیان‌گذار جمهوری اسلامی هم اسرائیل‌ستیزتر است. غافل از آنکه ایرانِ آن روزها درگیر با دشمنی با صدام بود و عقیده‌ی امام رحمه‌الله و رزمندگان ایرانی هم آن بود که راه قدس از کربلا می‌گذرد و چه درست فکر و تحلیل کرده بودند. ایران سال‌هاست که از کربلا گذشته. خبری از دیکتاتور بعثی عراق نیست و نیم میلیون سرباز اشغالگر ارتش آمریکا هم مجبور شده‌اند عراق و افغانستان را تخلیه کنند و حالا مانده‌ آرمان آزادسازی قدس!

خصومت ایرانی‌ها با این پادگان اشغالی در غرب آسیا نه تنها پایین نیامده که بالاتر هم رفته. برخلاف روزها و ماه‌ها و سال‌های ابتدای انقلاب حالا ایرانی‌ها در حمایت از آرمان فلسطین تنها هم نیستند. رسانه‌ی آمریکایی درست گفته بود؛ ایران در تمام این سال‌ها صبورانه کمربند مقاومت را در اطراف سرزمین‌های اشغالی محکم کرده.

آنقدر محکم که حالا نه ایران بلکه زنجیره مقاومت که دو سه دهه قبل اخگرهای شهادت‌طلبانه کوچکی علیه اشغالگری مقاومت بودند حال خود تبدیل به ستارگان درخشان و گدازه‌های پرحرارتی شده‌اند که هرکدام به تنهایی می‌توانند ضربه‌ی حیاتی به اشغالگران صهیونیستی وارد کنند. تحلیل‌گر رسانه‌ی صهیونیستی هم در ضمن تحلیل حمله‌ی موشکی اخیر ایران به اراضی اشغالی درست گفته بود که افسانه‌ی بازدارندگی اسرائیل پیش از آنکه با حمله اخیر و در تهران متلاشی شود در لبنان و غزه از بین رفته بود.

رسانه صهیونیستی: متحمل تحقیر بی‌سابقه‌ای شدیم

این عبارات در سال ۲۰۲۴ و در یک رسانه‌ی صهیونیستی، توصیف وضعیت و حالِ رژیمی است که پیش از این در درگیری‌های شش هفت دهه‌ی گذشته چه در جنگ‌های ۱۹۴۸ و چه در ۱۹۶۷ و چه در ۱۹۷۳ سابقه‌ی تحمیل شکست‌های سنگینی را به ارتش‌های عربی مدعی آن سال‌ها در منطقه دارد.

کنار هم گذاشتن همه‌ی این واقعیت‌هاست که تحلیل‌گر صهیونیست را در رسانه‌ی صهیونیستی معاریو به این واقعیات می‌رساند: «ما متحمل تحقیر عمومی بی‌سابقه‌ای شدیم. بازدارندگی اسرائیل که مانع حمله‌ی مستقیم به ما می‌شد از بین رفته است. تلاش بازدارنده‌ی بین‌المللی هم در روزهای اخیر شکست خورد. برای اولین بار از ایران به‌سوی اسرائیل موشک شلیک شد!»

این بهت عمومی از مواجهه‌ی مستقیم جمهوری اسلامی ایران با رژیم صهیونیستی در دیگر رسانه‌های رژیم هم قابل مشاهده است. یدیعوت آحارنوت دیگر رسانه‌ی صهیونیستی در گزارشی تحلیلی به این حمله پرداخته، رفتار محتاطانه‌ی فعلی رژیم در برابر ایران را با سابقه‌ی هجومی و تهاجمی گذشته‌ی آن مقایسه کرده و با اشاره به حمله‌ی موشکی منفعلانه‌ی صدام حسین در جنگ اول خلیج فارس که برای فرار از حمله‌ی ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا و برای بیرون راندن عراق از کویت صورت گرفت می‌نویسد: «اسرائیل در آن زمان به‌درخواست آمریکا و برای اینکه ائتلاف علیه صدام دچار مشکل نشود از پاسخ و حمله به عراق خودداری کرد. این مرتبه اما این ایالات متحده بود که از اسرائیل درخواست کرد ساکت بنشنید!» یدیعوت آحارنوت اشاره‌ی پررنگی دارد که بعد از ۳۰ سال این اولین مرتبه است که رژیم غاصب از سوی یک کشور مستقل مورد حمله‌ی مستقیم قرار گرفته است.

وزیر خارجه رژیم: با افتخار می‌گویند ما شما را زدیم!

این واکنش‌ها محدود به فضای رسانه‌ای نیست. وزیر خارجه‌ی رژیم صهیونیستی هم که تلاش‌های دیپلماتیک زیادی را برای فشار به ایران دنبال می‌کرد -و از قضا عمده‌ی این تلاش‌ها هم از جمله طرح موضوع در شورای امنیت سازمان ملل به شکست انجامیده است- در نامه‌ای به آمریکا و کانادا و کشورهای همسو و اعضای اتحادیه اروپا اعترافات جالبی درباره ابعاد حمله مستقیم ایران به داخل اراضی اشغالی داشته است.

در این نامه علاوه بر درخواست «تحریم پروژه‌ی موشکی ایران» و «درج نام سپاه پاسداران در سازمان‌های تروریستی» بر این نکته‌ی مهم تأکید کرده که ایران «علناً» و «با افتخار» مسئولیت این حمله را پذیرفته است. وزیر خارجه‌ی رژیم با وجود لفاظی‌های سیاسی و نظامی اما در نهایت به این گزاره اعتراف کرده که «آخرین حمله‌ی ایران از داخل خاک خود به اسرائیل در گستره و اندازه یک حمله‌ی بی‌سابقه» است.

این واکنش‌ها و سرریز آنها به رسانه‌های صهیونیستی و غربی و آمریکایی در حالی صورت می‌گیرد که بسیاری از این رسانه‌ها مدعی بودند ایران بنا به ملاحظات متعدد داخلی و خارجی فعلاً ناچار است با تهاجم‌ها و تجاوزهای اسرائیلی‌ها کنار بیاید.

اقدام اخیر نظامی جمهوری اسلامی ایران اما همه‌ی این محاسبات را بر هم ریخت. این را هم می‌توان در واکنش مقامات و مسئولان رژیم صهیونیستی دریافت و هم موضوعی است که در رسانه‌های غربی نیز به آن اشاره شده است. نیویورک‌تایمز، رسانه‌ی مطرح آمریکایی از رسانه‌هایی است که به این موضوع اشاره کرده است. نویسنده‌ی این گزارش از قضا یک روزنامه‌نگار صهیونیست است که ارتباطات نزدیکی با مجامع نظامی و اطلاعاتی رژیم دارد. این رسانه‌ی مطرح آمریکایی در گزارش خود صریحاً به این موضوع اشاره دارد که اقدام ایران که «شامل رگبار عظیمی از صدها موشک و بالستیک و پهپادهای انفجاری بود» قواعد و معادلات سابق و ناگفته‌ی بین ایران و اسرائیل را تغییر داد.

نکته‌ی جالب توجه آنکه نویسنده‌ی گزارش به سبب ارتباطاتی که با مقامات نظامی و اطلاعاتی رژیم دارد به نقل از این مقامات به این موضوع هم اشاره دارد که «با توجه به این تغییر، محاسباتی که اسرائیل بر اساس آن برای حرکت‌های بعدی تصمیم می‌گیرد هم تغییر یافته است.»

ای‌بی‌سی‌نیوز دیگر رسانه‌ی آمریکایی است که به این تغییر اشاره کرده و با این عبارات به توصیف آن پرداخته: «حکومت دینی و شیعی کشور، مسیر جدیدی را [در موازنه با اسرائیل] برگزیده و بر همین مبنا هم تغییراتی از سوی جمهوری اسلامی در پیش است.»

دست و پا زدن برای انحراف از تحقیر

کنار هم گذاشتن این واکنش‌های رسانه‌ای، دیپلماتیک و نظامی حاکی از یک موضوع مهم است: «پیام دریافت شد!» و قرائن و شواهد نشان می‌دهد که خوب هم دریافت شده است. شدت و تأثیر در کنار وضعیت پسا طوفان الاقصی هم به اندازه‌ای بوده که همه توانایی‌ها و ظرفیت‌هایش را برای بازگشت مجدد معادلات خود با ایران به وضعیت سابق به کار انداخته و باعث برکناری مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم شده است.

تأکید و مطرح کردن مسائلی مانند تعداد دقت اصابت در هدف‌ها و موفقیت ادعاییِ پدافند صهیونیستی در مقابل حمله‌ی سنگین موشکی جمهوری اسلامی هم جملگی موضوعات و اولویت‌هایی فرعی برای منحرف کردن اذهان عمومی از موفقیتی است که جمهوری اسلامی ایران برای خود رقم زده است.

در راهبردهای رسانه‌ای و عملیات روانی صهیونیست‌ها باید موضوعی فرعی تراشیده شود تا اذهان و افکار عمومی را از موفقیت اصلی منحرف کند و این واقعیت و قدرت‌نمایی جدید ایران باید به هر قیمتی که شده به حاشیه رود. غافل از اینکه روند شکست‌های ترمیم‌ناپذیر صهیونیست‌ها که در ۱۵ مهر و طوفان الاقصی شروع شده و با عملیات وعده صادق شدت گرفته است، با حیله‌گری‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای جبران نمی‌شود.

اعتراف به شکست و تحقیر عمومی که در متن نویسنده و تحلیل‌گر صهیونیست در رسانه‌ی صهیونیستی هاآرتص هم دیده می‌شود، زمانی که از وقایع بعد از طوفان الاقصی می‌گوید و واکنش‌های جنون‌آمیز رژیم که هیچ دستاوردی هم برای اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی نداشته، نه تنها آن را به انزوای بین‌المللی و ناوک‌اوت شدن در برابر افکار عمومی دنیا کشانده بلکه هراس و ترس از یک درگیری گسترده با جمهوری اسلامی ایران و شبکه‌ی مقاومت را هم بیشتر کرده که رژیم به‌عنوان یک کشور منفور چقدر می‌تواند به بقای خود امید داشته باشد و آیا با فرض بقا، ادامه‌ی حیات رژیم مشابه حیات سیاسی و منزوی‌مفهوم کره‌ی شمالی نخواهد بود و رژیم هم کره‌ی شمالی دیگری در خاورمیانه؟!

واقعیت این است که جدول سیاست‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌صورت جدی بهم ریخته است و در ادامه این مسیر منجر به محو شدن آن خواهد شد. و نکته مهم در این زمینه، اثبات قدرت اراده ملّت ایران در چشم جهان است. موضوعی که در دیدار اخیر جمعی از فرماندهان نظامی هم با رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن تأکید شد: «به‌لطف خداوند نیروهای مسلح چهره خوبی از توانایی‌ها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملّت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملّت ایران در عرصه بین‌المللی را به اثبات رساندند... موضوع تعداد موشک‌های شلیک شده و یا موشک‌های به هدف اصابت کرده که طرف مقابل بر روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملّت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بین‌المللی و اثبات آن است، که ناراحتی طرف مقابل نیز از همین موضوع است.» ۱۴۰۳/۰۲/۰۲

منبع: khamenei.ir