کد خبر 1610780
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۵:۲۸

گفت‌وگو با حجت‌الاسلام علی ذوعلم درباره ضرورت رعایت اخلاق انتخاباتی توسط نامزدهارا در ادامه بخوانید.

به گزارش مشرق، یکی از دغدغه‌هایی که همواره رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره انتخابات‌ها طرح می‌کنند، مساله رعایت اخلاق انتخاباتی است. به واقع بی‌اخلاقی‌ها در سطح نامزدها خلاف مصالح و منافع ملی عمل می‌کند و در نهایت منجر به دل‌زدگی از کلیت نظام یا شکل‌گیری یک دولت ضعیف با مشارکت پایین می‌شود.

طبیعتا ذات انتخابات، رقابت، چنددستگی و اموری از این دست است اما در هم آمیختن این رقابت‌ها با اخلاق موضوع مهمی است که همیشه به عنوان یک پرسش نزد کارشناسان مطرح بوده است.

درباره اخلاق انتخاباتی روزنامه وطن امروز با حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر علی ذوعلم، رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم مؤسسه تنظیم و نشر آثار رهبر معظم انقلاب و عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می خوانید.

ناظر به اخلاق انتخاباتی،ابتدا مولفه‌های اخلاق انتخاباتی را متناسب با مبانی نظری انقلاب اسلامی و سپهر سیاسی جمهوری اسلامی ترسیم کنید.

اخلاق انتخاباتی بخشی از اخلاق سیاسی است یعنی در سپهر سیاست اسلامی و تدبیر امور جامعه، یکی از مولفه‌ها ابتنای کسب قدرت اجرایی بر رای مردم در چارچوب انتخابات است و رعایت اخلاق آن و شاخص‌های اخلاقی آن، بخشی از اخلاق سیاسی را شکل می‌دهد. از منظر فلسفه سیاسی اسلام، اساسا سیاست منهای اخلاق مشروعیتی ندارد؛ یعنی اگر قدرتی خارج از چارچوب اخلاق شکل بگیرد، در برخی موارد مانند مال نامشروعی است که کسی به دست آورده و در نگاه اسلام این مال نامشروع یا مسؤولیت نامشروع محکوم به زوال است نه اینکه بتواند برای فرد راهگشا باشد و زمینه سعادت او را مهیا کند.

در حالی که اساسا آرمان زیست اسلامی ما کسب سعادت است، هم در عرصه‌های اقتصادی، هم در عرصه‌های سیاسی و... اما متأسفانه غلبه فرهنگ رسانه‌ای امروزی که در جهان سیطره یافته، باعث شده در برخی موارد ـ بهتر است بگوییم در عموم موارد ـ با نقض شاخصه‌های اخلاقی درهم‌آمیخته شده و اساسا تعیین بعضی اهداف بدون عبور از مرزهای اخلاقی مقدور نیست.

این متأسفانه یک آسیب عمیقی است که به‌رغم تلاش حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، در راستای بازخوانی این نگاه دینی درست و عمیق نسبت به قضیه سیاست و قدرت، آن فرهنگ غالبی که امروز شکل گرفته، همواره مقاومت می‌کند. متأسفانه گاهی برای کسانی که خود را در معرض انتخاب جامعه قرار داده و کاندیدا می‌شوند، امر مشتبه می‌شود؛ به گونه‌ای که در فضایی غبارآلود، قدرت تشخیص خود را از دست می‌دهند.

ما برخی افراد را دیده‌ایم که به لحاظ شخصی انسان‌های مقید و منضبطی در اخلاق هستند اما وقتی به عرصه سیاست وارد می‌شوند، به نوعی عنان از کف می‌دهند، لذا «خودمدیریتی» در عرصه سیاست و «خودپایی»، حرف اول را می‌زند. اگر ما این دوستان را به این موضوع توجه دهیم که به دست آوردن منصب ریاست‌جمهوری با زیر پا گذاشتن حدود اخلاقی، منجر به نقض غرض خواهد شد و ما را به آن اهداف عالی نخواهد رساند و توجه دهیم این رقابت‌ها، رقابت‌هایی است که در سطح میانی زیست سیاسی ما دارای ارزش بوده و در یک سطح عالی، ابزار و زمینه‌ای برای خدمت به جامعه و پیشبرد اهداف دینی است، اگر این توجه مبتنی بر یک خودسازی عمیق سیاسی و اخلاقی باشد، می‌توان امیدوار بود توصیه به رعایت اخلاق انتخاباتی واقعا موثر باشد.

البته این تذکرها در رسانه‌ها و گفت‌وگوها می‌تواند این توجه را تأمین و فراهم کند اما آنچه تجربه شخصی خود بنده است و طی این چند دهه پس از انقلاب و در دوره‌های مختلف مشاهده کرده‌ام، بسیار بسیار کم هستند کسانی که بتوانند این ضوابط را رعایت کنند.

البته گاهی این ضوابط اخلاقی جنبه ضرورت و وجوب پیدا کرده و این امر بسیار مهم‌تری است. برای نمونه تصور کنید پرهیز از تهمت زدن به دیگران، یا پرهیز از تخریب چهره رقیب، یا رعایت انصاف در ارزیابی دیدگاه‌ها، عملکردها و مواضع سیاسی رقبا؛ حقیقتا رعایت نکردن این موارد منجر به بهتان و غیبت و دیگر عناوین حرامی می‌شود که در متون دینی ما بشدت نهی شده است.

عملی که منجر به حرمت‌شکنی یک مومن شود گناه کبیره شمرده‌ شده و کار سنگینی است. متأسفانه ما گاهی در انتخابات‌ می‌بینیم برای افراد همه چیز مباح تلقی می‌شود و از توجیه روش توسط هدف و اینکه برای دستیابی به یک هدف از هر روشی می‌شود استفاده کرد برخی نامزدها بهره می‌گیرند. این گمان و برخورد در رفتار برخی کاملا به چشم می‌خورد. به هر حال امیدواریم جامعه ما به هر میزان جلو می‌رود، بتواند در زمینه اخلاق سیاسی و اخلاق انتخاباتی نیز به پیش برود و این توجهات در عمل میان نامزدها رعایت شود.

در منظر عمومی، سیاست همواره همراه با بی‌اخلاقی است اما رهبران انقلاب اسلامی توانستند تحولی را در این معنا از سیاست به وجود آورند. به طور خاص در زمان معاصر نیز نوع سیاست‌ورزی که ما از شهید رئیسی دیدیم، این مساله را مجدد در اذهان تداعی کرد. ما یک گفتار صادقانه و به دور از بی‌اخلاقی را از ایشان شاهد بودیم، لذا می‌توانیم انتظار داشته باشیم همان الگوی سیاست‌ورزی مبتنی بر اخلاق انقلاب اسلامی پس از ایشان با قوت بیشتری پیگیری شود. آیا به باور شما چنین امری اتفاق خواهد افتاد یا آنکه سیاست مجدد به روند همیشگی خود باز خواهد گشت؟

بله! شما اشاره خیلی خوبی کردید. اوایل انقلاب این فرهنگ اخلاق سیاسی اسلامی یک نقطه عطف به شمار می‌آمد. بزرگانی همچون شهید رجایی و شهید بهشتی در راس بودند. در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری این موضوع خیلی رعایت می‌شد اما به تدریج همین فضای فعلی حاکم بر سیاست‌ورزی جهانی بر ما نیز مستولی شد و فاصله گرفتیم. البته کسانی که در این عرصه رقابت انتخاباتی وارد می‌شوند به ۲ عرصه باید توجه داشته باشند. یک مساله به شخص خود نامزد بازمی‌گردد که در مباحث، اظهارات و مناظرات واقعا اصول انصاف، حرمت مومن، ادب گفتار و صدق را رعایت کند.

این همان چیزی بود که میان مناظرات، از شهید رئیسی شاهد بودیم.

عرصه دوم اعمال بعد اخلاقی در مجموعه ستادها و کسانی است که از طرف آنها سخنی را مطرح می‌کنند، البته این عرصه دوم دشوارتر است. متأسفانه در گوشه و کنار برخی افراد با انگیزه‌های سیاسی غیرصحیح وارد ستادها شده و آنها خارج از کنترل، دید و اطلاع خود کاندیدا حرف‌هایی زده، در محفل‌هایی چیزهایی را طرح می‌کنند که خارج از اخلاق سیاسی است. البته فرهنگ‌سازی عمومی برای این مساله بسیار بسیار مهم است. این تلقی در مردم که سیاست در نظام جمهوری اسلامی آمیخته با اخلاق است، یعنی چیزی که در خود امام خمینی(ره) مشاهده کردند منجر شده تا انتظارات مردم در زمینه اخلاق بالا برود، لذا باید کاندیداها، اخلاقی ظاهر شوند و جامعه نیز این را غالبا تشخیص می‌دهد.

نباید گمان کنیم اگر در یک گفت‌وگو بی‌اخلاقی و دست برتری را در مقابل فرد رقیب برای خود ایجاد کنیم، جامعه نیز به این عمل ما بها می‌دهد و جذب کاندیدای بی‌اخلاق می‌شود.

در برخی دوره‌ها داوری جامعه این بوده فلان کاندیدای محترم اگرچه رأی نیاورد اما اخلاقی عمل کرد. این به مراتب ارزشمندتر است از آنکه کسی ‌نظر مردم را با بی‌اخلاقی جلب کند. رفتار برخی کاندیداها متأسفانه جامعه را دچار شبهه می‌کند و انتخاباتی غیر اخلاقی را به نمایش می‌گذارد.

این مساله در بستر خود جامعه نیز تأثیرگذار است.

به هر صورت وقتی یک سطحی و لایه‌ای از جامعه رفتار غیراخلاقی از کاندیداها می‌بینند، رفتار خود را در عرصه عمومی توجیه می‌کنند. متأسفانه این تأثیرگذاری سوء نامزدها در عرصه جامعه موضوعی است که باید به آن توجه داشته باشیم.

برجسته بودن اخلاق انتخاباتی را تا چه میزان در افزایش مشارکت مردم موثر می‌دانید؟ از طرف دیگر اخلاق انتخاباتی آیا می‌تواند به وضعیت بهبود نظام دموکراسی یا نظام حکمرانی ما بینجامد؟

اشاره کردم اساسا جوهره سیاست اسلامی، یک جوهره اخلاق‌مدار است، چراکه در نگاه اسلام کسب قدرت زمینه‌ای است برای ارتقای جامعه و تأمین مولفه‌های سعادت در آن‌که بدون این امر خود قدرت هیچ ارزشی نخواهد داشت.

کسب قدرتی که مبتنی بر نیرنگ و نوعی اهداف غیراخلاقی باشد از نظر اسلامی کاملا مذموم و گناه کبیره است. این امر باید جدی مورد توجه قرار گیرد.

بخشی از مدیریت رقابت‌های انتخاباتی که بتواند حداقلی از اخلاق را برای نامزدها الزامی کند، می‌شود در قوانین طرح شود. اهرم‌ها و قالب‌هایی همچون شکل‌گیری هیات منصفه و بررسی قاطع، صریح و عادلانه زمینه‌ای می‌شود برای رعایت این امور حداقلی و اولیه. اشاره کردم خود رفتار متقابل کاندیداها با یکدیگر در جامعه فرهنگ‌سازی می‌کند و تلقی جامعه نسبت به کلیت نظام و حکمرانی را شکل می‌دهد.

بخشی از مردم با مشاهده این بی‌اخلاقی‌ها ممکن است نسبت به اصل نظام دلسرد شوند و گمان کنند همه تنها به قدرت می‌اندیشند، لذا نوعی دلزدگی درباره شرکت در انتخابات ایجاد می‌کند. اگر رفتارهای غیراخلاقی کاندیداها با یکدیگر به چنین موضوعی منجر شود یک خطای آشکار و گناه بزرگ است که شما جامعه را از مشارکت و همراهی با نظام باز داشته‌اید. البته خوشبختانه ما در طول این ۴۶ ساله گذشته، در راس نظام که رهبری نظام است، رعایت اخلاق را در یک وضعیت حداکثری با یکدیگر مشاهده کرده‌ایم و جامعه نیز به همین امر نگاه کرده و باور جامعه به نظام و اعتماد آن به حکمرانی جمهوری اسلامی ایران، عمدتا ناشی از همین اخلاق‌مداری رهبران انقلاب، معنویت‌گرایی و... اینهاست.

نامزدهای ریاست‌جمهوری باید بر این سرمایه ۴۶ ساله بیفزایند. امیدواریم این گفت‌وگوها در شکل گرفتن اخلاق انتخاباتی موثر باشد. این موضوع به ضبط نفس و نگهداری آن نیاز دارد، این نیز چیزی نیست که یک‌شبه به دست بیاید.

اگر کسی از کاندیداها توانسته باشد با خودسازی عمیق و ریشه‌دار نفس خود را مهار کرده باشد، می‌تواند اخلاق انتخاباتی را نیز رعایت کند.

نمونه خوب این قضیه آیت‌الله شهید رئیسی است که از دوران نوجوانی و جوانی در مسیر خودسازی قرار داشت و از همجواری و آموزه‌های شهید بهشتی خود را ساخته بود. این خودسازی وقتی شخص می‌خواهد وارد معرکه انتخابات شود خود را نشان می‌دهد. باید نامزدها برای مردم نمونه و الگو باشند تا از آنها رعایت اخلاق را بیاموزند. معنای «الناس علی دین ملوکهم» همین است. یعنی بزرگان سیاسی جامعه در رده‌های مختلف، در روش و منش خود به‌گونه‌ای باشند که مردم از آنها درس بگیرند و اخلاق‌مدار در حوزه عمومی وارد شوند.