داستان «نامیرا» درباره دختر و پسر جوانی است که بین سرداران بزرگ برای حمایت از امام حسین (ع) و یزید تردید دارند. در ادامه داستان، این دو جوان طی استدلالهای مختلف به حقانیت امام حسین (ع) پی میبرند.
یکی از نکات قابل توجه در این رمان، شخصیتسازی آن است.
بر این اساس میتوان عمرو بن حجاج در این اثر را نماد انسانهایی دانست که جهاد و مبارزه را برای بالا بردن کیفیت حال و روز خود و قبیله خود میخواهند، شبث را نماد منافقانی دانست که محافظه کارانه در انتظار فرصت برای کسب منافع خود هستند و ربیع نماد افرادی است که عمق دینی و اعتقادی ندارند.
قهرمان این داستان شخصی با نام عبدالله بن عمیرکلبی است که افتخارش نبرد با کفار و مشرکان است ولی در کشاکش واقعه عاشورا تا انتها از جنگ بین مسلمانان ناراحت و در اضطراب است و سعی دارد از شهری که در آن بوی مسلمان کشی به مشام میرسد فرار کند اما در نهایت به حقیقت پی برده و به شهادت در صحرای کربلا نایل میشود.
نامیرا همزمان با انتشار خود با واکنشهای قابل توجهی از سوی منتقدان روبرو شد و بسیاری داستان آن را استعارهای برای موقعیتشناسی در بحرانهای سیاسی روز کشورعنوان کردند.
کرمیار با نگرش این رمان در سومین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد شایسته تقدیر شناخته شد.
این نویسنده همچنین سال گذشته با نگارش رمان «دشتهای سوزان»، برترین نویسنده از دید مخاطبان شناخته شد.