کرمیار:"کتابهای مذهبی ضعیف" زیاد نوشته شده/نامیرا را با نگاه بیرونی به دین نوشتم
صادق کرمیار در ابتدای جلسه با تشکر از حضور علاقهمندان و منتقدان در این مراسم گفت: کتاب را نوشتیم و چاپ شد؛ این سرنوشت همه کتابهاست و چاره ای جز چاپ ندارند امیدوارم چارهای جز خواندن هم نداشته باشند. در سال 57 که جمعیت کشور 34 میلیون بود تیراژ کتاب 3 هزار بود و حالا که جمعیت 70 میلیون هست تیراژ دوهزارتاست و این حسرت همیشه هست.
وی در پاسخ به این سوال که چکارکنیم تا تیراژ کتاب بالا رود، گفت: چاپ تک نسخهای روش جدید چاپ کتاب در اروپا و آمریکا است که به ازای دریافت سفارش کتاب چاپ میشود و برای مخاطب میفرستند. بهترین کار برای اینکه مردم اهل کتاب شوند این است که مدارس و دانشگاهها را تعطیل کنیم تا مردم تشنه کتاب شوند.
کرمیار در خصوص شیوه نگارش آثار خود افزود: سعی نکردهام با موج نو داستان بنویسم یا برای گروه خاصی بنویسم. بعضی نویسندگان میگفتند که ما برای روشنفکران مینویسیم مثلا آقای گلشیری. ایشان آثار خوبی دارند اما نقدهای محتوایی و فنی جدیای به آثارش وارد است.
وی دربیان ویژگی های رمان نامیرا گفت: «معمولا ما روایت را با قصه اشتباه میگیریم. این اثر به کلی تخیلی است و خیلی کم از تاریخ برگرفته شده است. بخشهایی که مستند بر تاریخ است فقط آمدن مسلم به کوفه و کشته شدن هانی است. شخصیتهای اصلی داستان مثل ربیع، ام سلیمه و عبدالله ابن عمیر تخیلی هستند.
کرمیار در جواب مزینانی که آیا تخیلی بودن این اثر باعث بروز شبهه در مخاطب نمیشود، گفت: این مسئله به من ربطی ندارد و به تاریخ نویس ربط دارد و او میتواند به من خرده بگیرد. من روایت درون گرایانه را برای این اثر نمیپسندیدم در صورتی که در آثار آقای بایرامی خیلی خوب جواب داده و نگاه بایرامی باعث متفاوت کردن آثارش شده است.
کرمیار با اشاره به وجود آثار سخیف در حوزه ادبیات مذهبی گفت: در طول این سالیان گذشته، آنقدر کتابهای مذهبی ضعیف نوشته شده که این باعث شد به این نتیجه برسم که با نگاه درونی نمیتوان با حوزه ادبیات دینی برخورد کرد. و من این اثر را با نگاه بیرونی نوشتم.
وی در ادامه بحث در مورد کتابش بیان کرد: ما میگوییم داستان عاشورا لو رفته است و چگونه میتوان یک داستان لو رفته را جذاب کرد؟ اینکه بگوییم بعد چه میشود برای کتابهایی مانند «کمی دیرتر» است، ولی ما در اینجا با مخاطبی روبرو هستیم که میداند آخرش چه میشود پس به چرایی میپردازیم. چرا در یکی دو ماه تصمیمگیریهای مردم عوض شد و 72 نفر باقی ماندند. در پایان مراسم صادق کرمیار به سوالات شرکت کنندگان در جلسه پاسخ داد.
بایرامی: نامیرا "بازی فرمی" ندارد/کرمیار، داستان لورفته را خوب درآورد
محمد رضا بایرامی نویسنده کتاب «مردگان باغ سبز» در ابتدای سخنانش گفت: من کتاب نامیرا را کار شاخص تر صادق کرمیار نمی دانم و رمان «دشت های سوزان » را بیشتر می پسندم، چون می خواهد قصه بگوید و مخاطب را جذب کند.»
وی درباره آثار کرمیار گفت: اولین نکته که در آثار ایشان متوجه می شویم این است که با نویسنده ای سر و کار داریم که درواقع مهمترین ابزار او قصه سازی اوست و موضوع وقتی مهم می شود که داستان، داستان لورفته ای باشد. کرمیار با غیر مستقیم وارد شدن به اصل ماجرا قصه می سازد و مخاطب را جذب میکند.
وی در خصوص نکات مثبت داستان نویسی کرمیار گفت: نویسنده در این اثر بیش از حد به حواشی نپرداخته و خیلی خالص و بدون زواید قصه خود را بیان کرده و در واقع این داستان یا رمان به علت دیالوگ محور بودن به فیلم نامه خیلی نزدیک است. نکته قوت این نثر به شدت روان بودن آن است که مخاطب را اذیت نمیکند و دچار ایستایی نمیشود و در حرکت است. دیگر نکته شاخص این کتاب استفاده نکردن از بازیهای فرمی است که امروزه مد شده است.
بایرامی در مورد تیراژ کتابها در سالهای قبل گفت: در سال 46 و 48 تیراژ کتاب ها 11هزارتا بوده ولی حالا مشکلی که به جز قیمت کتاب وجود دارد این است که ارتباط مخاطب با نویسنده، مولف و سازنده به درستی برقرار نمیشود چون مخاطب خود را در آیینه آثار نمیبیند.کتابها به سختی چاپ میشود و ما بسنده میکنیم به همین کتابها. وقتی پای مسائل اساسی به میان میآید دست ما نویسندگان خالی است.
بایرامی درخصوص ارتباط نویسندگان و مخاطب گفت: من خیلی خوشبین نیستم، بعضی از نویسندگان آثارشان مسئله ندارد اما چهار، پنج سال در راهروهای ارشاد گرفتار هستند و مجال ظهور پیدا نمیکنند. در چنین حالی نویسندگان به سمت خلوت خودشان میروند.
وی در پاسخ به سوالی در مورد روان بودن داستان گفت: وقتی داستانی نوشته میشود و با مخاطب ارتباط برقرار میکند باید ببینیم با چه زاویه ای با مخاطب ارتباط برقرار میکنیم. خیلیها می گویند قصهگویی کار داستاننویس نیست و باید به سینما واگذار کنیم. داستان نویس باید به گونهای بنویسد که مخاطب متوجه شود در دل قصه چه اتفاقی میافتد.
بایرامی در بیان ویژگیهای نامیرا افزود: این کار یک اثر حادثهای است و باید در قالب یک کار حادثهای دیده شود. البته من به این شیوه علاقهای ندارم. من در مردگان باغ سبز این کار را نکردم، دنیای خودم برایم خیلی اهمیت داشت. اما درنامیرا نویسنده توانسته از پس کار برآید.
مزینانی: شخصیتپردازی «نامیرا» ضعیف است/ باپرداخت به شخصیت منفی جذاب میشد
محمد کاظم مزینانی نویسنده کتاب «شاه بیشین» در مورد نگارش داستان و رمان در حوزه ادبیات دینی گفت: در این خصوص یک سوالی که مطرح میشود این است که اگر اعتقاد داشته باشیم که داستان یا رمان پدیدهای مدرن است پس یک نویسنده چگونه میتواند داستانهای مذهبی بنویسد؟ داستانی که همه از سرانجامش باخبرند.
وی در ادامه گفت: آیا می توانیم به شخصیت امام حسین (ع) نزدیک شویم؟ چون وقتی که قرار است راجع به امام حسین بنویسیم فضا سازی معلوم و محدود است.
مزینانی با اشاره به اینکه هدف ما ازشرکت در این مراسم کوبیدن این اثر نیست، گفت: کتاب نامیرا چسبندگی بیش از اندازه به تاریخ دارد و تکیه کردن به متن تاریخی یک خلاء کار است. وقتی این کتاب را میخوانیم این سوال برایمان پیش میآید که در نهایت فارغ از این قصه تاریخی، مخاطب چه چیزی را دریافت میکند و میخواهیم در آخر به کجا برسیم؟
وی در خصوص نقاط ضعف کتاب گفت: در کل، اثر تشخص زبانی ندارد و بازی کلامی انجام نداده و به دنبال تصویرسازیهای جدید نبوده است.
در ادامه مراسم زمانی که کرمیار گفت: این کتاب را بر اساس تخیلاتش نوشته مزینانی دچار حیرت شد و گفت: « من واقعا برایم شگفتانگیز است که این داستان تخیلی است و من فکر میکردم که مستند بر تاریخ است؟
مزینانی در خصوص شخصیتپردازی در داستان گفت: دریافت من از حادثه عاشورا این است که با پرداخت شخصیت منفی مانند یزید داستان را جذاب کنیم. چون شخصیت امام حسین دور از دسترس است.
رمان «نامیرا» داستانی شخصیتمحور است؛ رمانی با خردهروایتهایی از تغییر روش، هدف، آرزو و عاقبت آدمها. این روزگار است که آدمها را در محک انتخاب شدن و انتخاب کردن میگذارد و نویسندهی نامیرا فقط تصویرساز صادق این رویدادهاست. نویسندهی کتاب را به سبک رمانهای کلاسیک با شروعی آرام آغاز میکند، تصویرسازی میکند، شخصیتها را یک به یک وارد داستان میکند، آنها را معرفی میکند و با داستان پیش میبرد. «نامیرا» اسیر اختلاف روایتهای تاریخی نشده. مقام معظم رهبری فرمودند که اگر فتنهی اخیر را میخواهید بشناسید، این کتاب را بخوانید.
این کتاب در سومین دوره جایزه جلال شایسته تقدیر شناخته شد.