به گزارش مشرق، محسن فائضی، فعال رسانه در تلگرام نوشت:
چند خط نگرانی
دروغ هایی که فراموش میشوند!
۱. رژیم صهیونیستی در طول یک دهه اخیر میلادی سرمایه گذاری قابل توجهی در حوزه دیپلماسی نوین با محوریت دیپلماسی دیجیتال داشته
۲. دیپلماسی سایبری یا دیجیتال گونه ای جدید از دیپلماسی عمومی است؛ معطوف به شبکه های اجتماعی
دلیل اهمیت این حوزه برای رژیم صهیونیستی ناشی از محدودیت های سیاسی و ادراکی حضور و فعالیت رسمی رژیم در سطح منطقه غرب آسیا است لذا رژیم صهیونیستی از فرصت ضریب نفوذ بالای فضای مجازی در غرب آسیا برای پیشبرد نفوذ و حضور نرم خود در منطقه بهره می برد.
۳. به همین دلیل چند سالی است که معاونت دیپلماسی دیجیتال در وزارت امور خارجه این رژیم تشکیل شده است و این معاونت از بُعد تعداد نیروی انسانی دومین معاونت بزرگ و مهم این وزارت امور خارجه اسرائیل محسوب می شود.
این معاونت در حال حاضر مسئولیت هدایت و جهت دهی محتوایی بیش از ۸۰۰ صفحه و حساب رسمی وابسته به وزارت امور خارجه رژیم را بر عهده دارد. غیر رسمی ها به بالای ۲۰۰۰ هزار صفحه تخمین زده میشود
۴. خب برگردیم به بحث!
برای مخاطب ایرانی هم تنوع صفحات عجیبی است، از صفحه زرد مثل اسرائیل به فارسی تا پوششی خاص امنیتی مثل ترور آلارم.
اما مسئله اینجاست که این صفحات دیپلماسی دیجیتال اسرائیل در دو سه سال اخیر با تغییر استراتژی شان، مشهورتر و پربازتاب تر شده اند
۵. چه تغییراتی:
۱. بازنشر و پروموت شدن توسط اکانت های ایرانی( سلطنت طلب تا فعالان سایبری ایرانی که بروید اهانت و... را پاسخ دهید)
۲. تغییر از گذشته گفتن به سوی تحلیل و آینده نویسی(تحلیل تا حدس و گمان و ادعا)
۳.هم ادبیاتی با فضای رسانه ها و جریان های داخلی( مخصوصا بعد از اتفاقات ۱۴۰۱)
۶. اما همه اینها حاشیه است!
اگر این صفحات مشخصا کارشان "رسانه سازی" است؛ چرا باید ضریب بگیرند؟ چرا صفحه ترور آلارم باید ذهنیتی در موردش ساخته شود که برای برخی وجاهت داشته باشد؟ چرا ادعایش برای نماز جمعه رهبری باید صد هزاران بار بازنشر شود؟؟
اما جالب اینجاست! تقریبا همه ادعا و آینده گویی های ترور آلارم در دوماه اخیر دروغ از آب در امده، مثل آنچه برای فردا نوشته.
اما چرا باز ادعاهایش برای ما تامل برانگیز است؟ چرا توانسته خود را "ویژه" جا بزند و دروغ هایش فراموش شود؟
۷. باید در خصوص دیپلماسی دیجیتال واضح جریان صهیونیستی که در دو سال اخیر به همکاری علنی و همپوشانی عملیاتی و راهبردی رسانه ای با جریان سلطنت طلب رسیده، اقدامات جدی کرد.
شروعش، ساقط کردن آنها از وجاهت است، گام اول اثبات صداقت رسانه مقاومت در مقابل یادآوری هزاران دروغ آنهاست.
البته پاسخ دادن نباید همان کمک به پروموت و دیده شدن شود
۸. با رصدهای روزانه میتوانم ادعا کنم در دو سال اخیر، جریان دیپلماسی دیجیتال رژیم بر ۲ محور متمرکز شده است
۱. دوگانه سازی ها در جامعه، حاکمیت و سیاست ایران در هر مخاطب به سناریو خودش(#وحدت واقعا مسئله ارزش مندی است؛ قبلا نوشتم که برخی اقدامات دوستان قبل اجرایی شدن وعده صادق، همان خط و راهبرد دیپلماسی رژیم در دوگانه سازی های مختلف بود)
۲. اگر قبلا تنها به دنبال ایجاد حس منفی به ساختار جمهوری اسلامی بود؛ اکنون سناریو القای هم مسیری، هم سرنوشتی و هم جبهه بودن ملت ایران و اسرائیل است.
مثال: در طوفان الاقصی، باید دشمن حماس و همراه تل اویو بود نه اینکه تنها منتقد کمک های مالی ایران باشی!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.