به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین نوشت:
اخیراً رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت با بیان این که «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتشبس میدادند، تماما دروغ بود» عملاْ بر تاخیر ایران در پاسخگویی به ترور اسماعیل هنیه در تهران به دلیل وعده آتشبس را تایید کرد، امری که نشان میدهد دستگاه دیپلماسی ایران در تله آتشبس گرفتار مانده است.
رفتار اخیر رژیم صهیونیستی در ترورهای رهبران سیاسی و نظامی جبهه مقاومت نشان میدهد این رژیم به مذاکرات و موضوع آتشبس به عنوان تلهای برای تحقق اهداف دیگر از طریق غافلگیری و به اشتباه انداختن طرف مقابل مینگرد. در دی ماه سال گذشته رژیم صهیونیستی در همان روزی که خود از آمادگی برای توافق آتشبس در غزه خبر داده بود اقدام به ترور صالح العاروری کرد.
این رژیم در زمانی که مذاکرات در قطر و مصر جاری بود و قرار بود هیئتی برای مذاکره به قاهره بفرستد اقدام به ترور اسماعیل هنیه در تهران کرد. ترور سید حسن نصرالله نیز در حالی انجام شده است که رژیم صهیونیستی از یک سو از طریق آمریکا و کشورهای اروپایی خواستار آتشبس در ازای عدم پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه شده بود و از سوی دیگر پس از حملات به لبنان و پیش از ترور، طرح آتشبس ۲۱ روزه روی میز مذاکره بود.
این رفتار رژیم صهیونیستی مبتنی بر نوعی دیپلماسی اجبار (coercive diplomacy) است که مطابق آن سه عنصر ۱- تقاضای مشخص ۲- تهدید به مجازات و ۳- قائل شدن محدودیت زمانی برای موافقت طرف مقابل به کار گرفته میشود تا انجام یک عمل از سوی آن خنثی شود یا برای انجام کاری قانع شود.
عنصر زمان در این نوع دیپلماسی بسیار کلیدی است به گونهای که گفته میشود این مهلت داده شده برای موافقت طرف مقابل نه باید خیلی کوتاه و نه خیلی زیاد باشد؛ در غیر این صورت ممکن است به ضعف یا تاکتیک «به تاخیر انداختن» تفسیر شود.
در رابطه با پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه در حالیکه اصل اعتماد به وعده آتشبس اشتباه بوده است اما ایران میتوانست در موضع مجری دیپلماسی اجبار قرار گیرد و با ۱- طرح تقاضای مشخص آتشبس در غزه، ۲- تهدید عملیات انتقامی و ۳- مشخص کردن مهلت زمانی برای موافقت رژیم صهیونیستی با آتشبس به هدف خود دست یابد.
با این حال به نظر میرسد دستگاه دیپلماسی ایران از یک سو نتوانسته است این عناصر را ترکیب کند و عدم توجه به عنصر زمان باعث شده عدم پاسخ ایران ضعف تفسیر شود که در اقدامات بعدی رژیم صهیونیستی در لبنان بیتاثیر نبود و از سوی دیگر تقاضای طرف مقابل برای عدم پاسخ را به عدم تمایل آن به گسترش تنش تفسیر کرده است و با این سو برداشت در یک تله تاکتیکی قرار گرفت.
البته این نخستین بار نیست که دستگاه دیپلماسی ایران در چنین تلههایی گرفتار میشود. بنا بر اظهارات جواد لاریجانی، ایران در ابتدای شروع حصر یمن اعلام کرد در حال ورود به یمن برای کمک و شکست حصر است اما تماس جان کری وزیر خارجه آمریکا با ظریف و گرفتن یک مهلت ۲۴ ساعته از وی باعث شد حصر یمن ۱۰ سال به طول انجامد.
علاوه بر تله مذاکره و آتشبس رفتار اسرائیل در گسترش تنش و ترور رهبران مقاومت بر درک این رژیم مبنی بر عدم تمایل ایران و محور مقاومت به جنگ تمام عیار استوار بوده است. درکی که به نظر میرسد با گسترش ادبیات «تله جنگ» در کشور مبنی بر این که رژیم صهیونیستی به دنبال کشاندن ایران به جنگ است و بنابراین باید از آن پرهیز کرد تقویت شده است.
جمع بندی: رژیم صهیونیستی در حالی که خود از رویارویی مستقیم با ایران واهمه دارد با تبدیل همین ترس به یک ابزار فریب راهبردی و با به کارگیری بازی مذاکره و تله آتشبس تلاش میکند با وارد کردن ضربات سنگین به محور مقاومت بدون درگیر شدن در جنگی همه جانبه شکستهای راهبردی خود را جبران کند. در حالی که ادبیات تله جنگ صرفاً اجرای این راهبرد رژیم را تقویت می کند لازم است دستگاه دیپلماسی کشور هر چه سریعتر خطاهای ادراکی و عملی خود را جبران کرده و در تبدیل عناصر قدرت ملی به پیروزیهای راهبردی و امتیازات سیاسی کوشا باشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.