طی ایام انتخاباتی آمریکا، لابی‌ها و مقامات صهیونیستی، کنشگری مشخصی در قبال کاندیداهای انتخاباتی در آمریکا نداشتند، موضوعی که از آن به عنوان عدم جمع‌بندی صهیونیست‌ها در قبال ترامپ و هریس یاد می‌شود.

سرویس جهان مشرق - کمتر از یک هفته به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است و مبارزات انتخابات در ایالات متحده در اوج خود قرار دارد. نظر سنجی ها نشان می‌دهد که کاملا هریس و دونالد ترامپ، دو نامزد دموکرات و جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری، در شرایط نسبتا مساوی قرار دارند و اختلافات میان این دو، چندان چشمگیر نیست.

اما جدا از مسائل درونی مرتبط با انتخابات آمریکا، نکته ای که این انتخابات را بیش از پیش برای برخی از بازیگران بین المللی از جمله رژیم صهیونیستی مهم ساخته است، تحولات جاری در منطقه غرب آسیا است که این روزها، شاهد تنش بسیار بالایی است.

یکی از تفاوت‌های اساسی این دور از انتخابات برای رژیم صهیونیستی نسبت به انتخابات ریاست جمهوری قبل آمریکا، عدم جمع بندی کامل صهیونیست‌ها برای حمایت کامل از یک کاندید مشخص است. مسئله ای که به وضوح در گفته‌ها و تحلیل کارشناسان عبری زبان و کنش سران این رژیم و لابی‌های صهیونیستی در آمریکا مشخص است. در واقع جنگ در جنوب و شمال سرزمین های اشغالی و مواضع دو کاندید ریاست جمهوری آمریکا، شرایط تصمیم گیری برای صهیونیست‌ها را سخت کرده است.

درباره ترامپ میتوان گفت که این نماینده جمهوری خواه به دلیل مواضع خود و اطرافیانش، حمایت سفت و سخت جریان لابی صهیونیستی در آمریکا را ندارد. در روزهای اخیر، جی دی. ونس، معاون ترامپ در سخنان اخیر خود در رابطه با مسئله ایران گفت: منافع اسرائیل و ایالات متحده همیشه منطبق نخواهد بود و منافع آمریکا این است که «به جنگ با ایران نرویم».

اظهارات ونس درباره ایران ظاهراً برخلاف رویکرد و سخنان تهاجمی ترامپ بر علیه ایران در هفته‌های اخیر است. اما به گفته تحلیلگران، این سخنان ترامپ عمدتاً نمایشی بوده و بیشتر به دلایل سیاسی است که مربوط به انتخابات ریاست جمهوری است که قرار است بزودی در آمریکا برگزار شود و ترامپ این سخنان ضد ایرانی را تحت عنوان تلاشی برای معرفی دولت بایدن به عنوان کسی که به منافع امنیتی اسرائیل آسیب می زند، بیان میکند.

در واقع سخنان اخیر معاون اول وی با مفهوم اساسی ترامپ در چهارچوب کاهش فعالیت های نظامی و سرمایه گذاری های دفاعی آمریکا در سراسر جهان مطابقت دارد. بی دلیل نیست که ترامپ حتی اعلام کرد که در صورت انتخاب شدن، یکی از اولین کارهایی که حتی قبل از ورود به کاخ سفید انجام خواهد داد، ایجاد توافقی در اوکراین برای پایان دادن به جنگ است.

ترامپ همچنین طی یک از مصاحبه های اخیر خود در رابطه با اینکه آیا با ایران وارد مذاکره خواهد شد یا خیر گفت: «مطمئنا این کار را انجام خواهم داد. ما باید به توافق برسیم، زیرا عواقب آن غیرممکن است. ما باید معامله کنیم.»

روزنامه «فایننشال تایمز» در گزارشی با اشاره به جنگ غزه و ادامه روند این جنگ و گسترش آن در غرب آسیا می‌نویسد: «دستیاران و افراد نزدیک به ترامپ معتقدند که اگر این رئیس‌جمهور سابق آمریکا مجددا به کاخ سفید بازگردد، با سرعت بالایی برای خاتمه جنگ‌ها در اوکراین و خاورمیانه اقداماتی انجام خواهد داد. همچنین او قرار است با افزایش تعرفه‌ها، متحدان آمریکا را مجبور به تخصیص بودجه بیشتر بر دفاع کند و در عین حال خواستار حفظ فشار علیه چین است.»

مسئله این است که سران رژیم صهیونیستی علی‌رغم تمام خدمات و کمک های دونالد ترامپ به آنها در دوران اول ریاست جمهوری وی، نسبت به آینده رفتار و مواضع وی در قبال این رژیم در دوره دوم ریاست جمهوری، یعنی ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۹ چندان اطمینان خاطری ندارند. دولت رژیم صهیونیستی طی یک سال اخیر، در شرایطم مختلف، حاضر به آتش بس و متوقف کردن جنگ در غزه نبوده و همچنان نیست. به عقیده آنها، این جنگ، جنگ وجودی است و در صورت قبول آتش بسی که منجر به نابودی حماس نشود، موجودیت و بقای اسرائیل در فلسطین به خطر خواهد افتاد و از این رو، جنگ در غزه زمانی متوفف خواهد شد که مقاومت فلسطین در آنجا نابود شده و غزه تحت کنترل کامل ارتش این رژیم درامده باشد. اما به عقیده آنها، به نظر نمی‌رسد دونالد ترامپ، اعتقاد چندانی به این مسئله داشته باشد و موضع وی در قبال جنگ غزه، چیز دیگری است.

همچنین، مواضع وی در قبال ایران نیز، به شدت مایه نگرانی صهیونیست‌ها شده است. اظهارات مکرر وی در رابطه با لزوم توافق با ایران، موضوعی است که در نگاه صهیونیست‌ها این مسئله احتمالی را به ذهن متبادر میکند که احتمال ترامپ قصد ندارد همانند دوره اول ریاست جمهوری خود، در قبال جمهوری اسلامی ایران رفتار کند و باتوجه به تجارب چهار ساله او، او قصد تجدید نظر در بخشی از سیاست‌های خود در قبال ایران را دارد.

البته این مسئله باعث این نشده است که ترامپ حامیان صهیونیستی خود را از دست بدهد، در هر صورتی بخشی از صهیونیست‌ها طرفداران سفت و سخت وی هستند و دست از حمایت وی برنمیدارند. اما مسئله ای که اینجا در رابطه با احساس نگرانی در رابطه با ریاست جمهوری احتمالی ترامپ مطرح است، دررابطه با کلیت صهیونیست‌ها است، نه بخشی از آنها و یا صرف چند مقام صهیونیست. به طور کلی میتوان گفت در تحلیل کارشناسان صهیونیست، ریاست جمهوری ترامپ، همانقدر که میتواند فرصت زا باشد، در شرایط فعلی میتواند بحران نیز ایجاد کند.

نگاه به کاملا هریس، نماینده دموکرات‌ها در این انتخابات نیز در همین چهار چوب است. نگرانی‌ها نسبت به ترامپ، لزوما به معنای گرایش پیدا کردن صهیونیست‌ها به سمت کاملا هریس نیست، ‌ اگرچه میتوان گفت در دوره زمامداری وی به عنوان معاون رئیس جمهوری آمریکا، به لحاظ تسلیحاتی و مالی، کمک های بیشمار و بی سابقه ای از سوی آمریکا به رژیم صهیونیستی اعظا شد که در تاریخ روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا، بی سابقه است.

نکته‌ دیگری که نباید از آن غافل شد رابطه کامالا هریس با لابی قدرتمند صهیونیست‌ها در آمریکا یعنی آیپک است بطوریکه وی در سال ۲۰۱۹ در انجمن سالانه آیپک سخنرانی کرد. البته خود شخص بایدن نیز رابطه‌ای صمیمی با لابی صهیونیست‌ها دارد. همسر کامالا هریس نیز یک وکیل یهودی است.

با وجود رابطه خوب با آیپک، هریس اما از تمامی خواسته و طرح های صهیونیست‌ پشتیبانی و حمایت نمی کند. هریس از طرح الحاق کرانه باختری و غزه توسط رژیم صهیونیستی حمایت نمی‌کند. وی همچنین یکی از کسانی است که از طرح به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی به منظور پایان تنش‌های در سرزمین های اشغالی حمایت میکند، مسئله ای که صهیونیست‌ها را به شدت خشمگین میکند. همچنین، تاریخ روابط بایدن و نتانیاهو و همچنین ریاست جمهوری اوباما، باعث شده است که سران این رژیم، تجربه چندان دلچسبی از ریاست جمهوری دموکراتها نداشته باشند.

اما نباید فراموش کرد که دولت دموکرات بایدن و هریس، بیشترین حمایت‌ها از جنایات رژیم صهیونیستی را انجام دادند که مهم ترین آنها، مجوز ترورهایی همچون ترور هنیه در تهران، ترور سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین در ضاحیه بیروت بود. همچنین دولت بایدن، در عملیات متجاوزانه رژیم صهیونیستی به خاک ایران، اقدام به حمایت و پشتیبانی کامل و حتی همکاری های اطلاعاتی - نظامی با ارتش رژیم صهیونیستی کرد. از همه مهم ترین، پس از ۷ اکتبر که رژیم صهیونسیتی دچار یک شوک عمیق ناشی از شکست سنگین از نیروهای مقاومت شده بود، این دولت آمریکا بود که با روانه کرده بخش اعظمی از نیروها و مستشاران خود، به ساختار سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی به منظور حملات جنایتکارانه به غزه، انسجام داد.

اندیشکده «واتسون» دانشگاه «براون» در گزارشی آورده که آمریکا از آغاز جنگ غزه، بیش از ۲۲ میلیارد دلار کمک‌های نظامی به رژیم صهیونیستی ارائه کرده است که تسلیحات و تجهیزات و اعزام ناوهای هواپیمابر به نزدیکی اراضی اشغالی را شامل می‌شود. حدود ۱۷.۹ میلیارد دلار آن، مستقیما، صرف کمک‌های نظامی به رژیم صهیونیستی و ۴.۸۶ میلیارد دلار آن نیز صرف عملیات‌های نظامی آمریکا در این منطقه جنگی شده است.

در مقاله این اندیشکده با عنوان «هزینه‌های آمریکا در زمینه عملیات‌های نظامی اسرائیل و عملیات‌های مرتبط آمریکا در منطقه، از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴» آمده است: برای مردم آمریکا، روزنامه‌نگاران و اعضای کنگره، فهم دقیق میزان تجهیزات و کمک‌های نظامی ارائه‌شده دولت آمریکا به ارتش آمریکا در طی یک سالی که از این جنگ گذشته، دشوار بوده است. همچنین، آگاهی عمومی کمی از هزینه‌های ارتش آمریکا در عملیات‌های مرتبط آن در منطقه، به‌ویژه در یمن وجود داشته است.

به صورت کلی، علی رغم اختلافات نظرهایی که کاملا هریس با برخی از طرح‌ها و خواسته های رژیم صهیونیستی، خصوصا در رابطه با ایران و مسائل مذاکرات با ایران دارد، سران رژیم صهیونیستی فراموش نمی‌کنند که در دوره معاونت هریس و ریاست جمهوری یک سیاستمدار دموکرات، ایالات متحده آمریکا چه خدمات و کمک‌های قابل توجه و بی سابقه ای به آنها ارائه داد. از این رو، در مقابل جبهه طرفداران ترامپ در رژیم صهیونیستی، جریانی وجود دارد که حامی کاندیدای دموکرات این دوره از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است و مزایای به قدرت رسیدن شخصی مانند هریس را، بیشتر از نقاط منفی و یا تهدیدات احتمالی آن میداند.

از این و باتوجه به وضعیت فعلی، رده سیاسی - نظامی رژیم صهیونیستی به صورت یکپارچه و هماهنگ، به یک جمع بندی و نگاه مشترک در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حمایت قاطع از یکی از دو کاندید حاضر در صحنه رقابت انتخاباتی، نرسیده است.

برچسب‌ها