ژنوم ژئواستراتژیک و کد ژئوپلیتیک ایران به حدی قوی و غنی است که مسیر آمریکا برای نفوذ به داخل را مسدود کرده است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

شنبه‌شب رئیس کل بانک مرکزی ایران به صداوسیما رفت تا تحلیلی از وضعیت ارزی و اقتصادی ایران را پس از آمدن ترامپ ارائه کند؛ اقدامی که به‌طور کلی بسیار خوب و بجا بود و به‌طور طبیعی هم بازتاب قابل‌توجهی داشت. گزاره‌های آقای رئیس کل در مواردی درست و در مواردی نادرست بود.

روزنامه‌های اصلاح‌طلب درباره اقتصاد ایران درباره ترامپ این روزها پالس‌های خطرناکی می‌دهند که حاکی از راه‌انداختن دوباره جنگ اقتصادی است، روزنامه هم‌میهن در سرمقاله خود نوشته است:

شواهد مهمی هست که نشان می‌دهد ما باید انتظار ترامپی متفاوت از ترامپ ۸سال پیش را داشته باشیم. روز گذشته و تنها سه روز پس از پیروزی ترامپ اتفاق مهمی رخ داد. ترامپ در آخرین موضع خود صریحاً اعلام کرد که: «من از نیکی هیلی، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل یا مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق کشورم برای پیوستن به دولت ترامپ که در حال حاضر در حال شکل‌گیری است، دعوت نخواهم کرد.»

این روزنامه در ادامه نوشته است:

همه می‌دانیم که این دو نفر در کنار جان بولتون مثلث ضد ایرانی را در دولت اول ترامپ تشکیل می‌دادند. آنان نه‌فقط درباره ایران بلکه نسبت به موضوعات دیگر هم مواضع رادیکال و تندروانه‌ای داشتند که در نهایت، منجر به جدایی جان بولتون از ترامپ شد؛ ولی دو نفر دیگر در دولت او باقی ماندند. اکنون ترامپ به‌جایی رسیده که نه‌تنها دو نفر باقیمانده را به دولت خود دعوت نمی‌کند؛ بلکه در اولین فرصت نیز آن را رسماً اعلام می‌کند. این خبر مثبتی به‌ویژه در رابطه با موضع احتمالی ترامپ در مورد ایران است.

هم‌میهن با دادن گرای مذاکره در ازای حیات اقتصادی می‌نویسد:

ما معتقد نیستیم که ترامپ لزوماً تغییر مهمی خواهد کرد. از این نظر، می‌توان فرض را بر بدترین سیاست‌های او گذاشت و خود را برای آن آماده کرد؛ ولی آن روی دیگر سکه هم مهم است و نباید راه را بر احتمال سیاست‌های متعارف‌تر از سوی ترامپ مسدود بدانیم. اگر آقای رئیس کل بانک مرکزی، چنین رویکردی را به‌طور مستدل و بر اساس شواهد می‌گفت، نقش بیشتری بر آرام‌سازی فضای ذهنی و روانی مردم داشت.

گویا پیروزی ترامپ عده‌ای را نگران کرده است ولی باید بدانیم که نه ترامپ امروز - ترامپ چهار سال پیش است و نه جهان امروز جهان چهار سال پیش. ترامپ قبلا فشار حداکثری را روی ایران پیاده کرده و به شکست خود اذعان کرده و خلاصه ایران را آزموده است.

پس از خروج ترامپ از تواق هسته‌ای در مه ۲۰۱۸ و بازگرداندن تحریم‌ها در ماه‌های متعاقب آن علیه ایران، عنوان «کمپین فشار حداکثری» به این سیاست اطلاق شد. سال گذشته دیلان ویلیامز، معاون رئیس مرکز سیاست بین‌الملل در امور دولت طی مقاله‌ای فروپاشی تدریجی توافق هسته‌ای ایران موسوم به برجام که در پی خروج یکجانبه دونالد ترامپ، ‌رئیس‌جمهوری سابق آمریکا صورت گرفت را مسبب خسارات همه‌جانبه، هم برای ایالات متحده و هم برای امنیت خاورمیانه عنوان کرد.

پل پیلار، تحلیلگر ارشد مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جورج‌تاون نیز یادداشتی را به رشته تحریر درآورده است و که در آن ناکارآمدی نیل این کمپین به اهدف خود را بررسی کرده و می‌نویسد: اگر افرادی که باید به‌طور عادی از فشارها بر ایران حمایت کرده، به شکست این تلاشها اذعان می‌کنند، باید آن را نشانه‌ای مبرهن از ناکامی این سیاست دانست. حتی کاهش خصومت‌ها و لفاظی‌های ضدایرانی در عمل و کلام مقامات آمریکا نسبت به زمانی که این سیاست کلید خورد را می‌توان ذیل همین آگاهی از ناکارآمدی توصیف کرد. درحالی که تاثیرات منفی فشارهای اقتصادی در ایران به وضوح قابل مشاهده است، اما حکومت ایران به‌مانند گذشته در حال مدیریت شرایط و دشواری‌های اقتصادی است تا مانع از بروز بی‌ثباتی‌های احتمالی در جامعه شود.

در حالیکه آمریکایی‌ها از درون بر شکست سیاست‌های فشار حداکثری تفاهم دارند در داخل برخی با فرستادن پالس روی جنگ اقتصادی تاکید دارند!

روزنامه آرمان‌ملی دیگر روزنامه اصلاح‌طلب به پزشکیان توصیه کرده است که در برابر ترامپ راه خاتمی را برود، این روزنامه نوشته است:

ترامپ اگر همان گارد قبلی را داشته باشد، ایران باید به سمت راهبردی برود که در زمان خاتمی انجام شده بود. در زمان دولت اصلاحات ایران به اروپا نزدیک شد تا فشارهای آمریکا علیه خودش را مهار سازد. البته بعد از شکل‌گیری تنش نظامی بین روسیه و اکراین مشکلاتی در مناسبات ارتباطی ایران با اروپا شکل گرفت. این مشکلات باید حل و فصل شده و ایران به اروپا نزدیک شود. این موضوع از این جهت مهم است که اروپا هم دل خوشی از ترامپ ندارد.

شکاف میان آمریکا و اروپا همواره وجود داشته و هیچ‌کدام از کشورها چسبندگی کامل با یکدیگر ندارند، ولی این میزان از شکاف میان اروپا و ایالات‌متحده آمریکا نمی‌تواند دستاویزی برای استفاده ایران در جهت نزدیکی به اروپا و شریک استراتژیک شدن با اروپا علیه آمریکا شود.

نباید فراموش کنیم که ژنوم ژئواستراتژیک و کد ژئوپلیتیک ایران به حدی قوی و غنی است که آمریکا مانند انگلستان قرن ۱۹ به‌هیچ‌وجه خواهان نفوذ کشورهای رقیب خود در تهران نیست و با توجه به شکل‌گیری نظم آینده بین‌المللی و اهمیت این کد ژئوپلیتیک، ایالات‌متحده آمریکا نزدیکی اروپا به ایران را نخواهد پذیرفت!

از سویی طرح نزدیگی ایران به اروپا دارای سابقه خطرناکی است از جمله بازی اروپا در نقش پلیس بد در دوره مذاکرات احیای برجام که خاطرات آن را دیپلمات‌های اصلاح‌طلب در یاد دارند.

برچسب‌ها